جام جم آنلاین: وقتی به پاهای کوچک لختش که روی آسفالت تفته از گرمای تابستان بیقرار شده است، نگاه میکنی به یاد برادر یا خواهر کوچکت یا فرزند پسر خردسالت میافتی و قلبت از غمی که انتظارش را نداشتی لبریز میشود. مگر چه تفاوتی میان پسر کوچک من و این کودک رها شده در پیچ و خم خیابانها و خودروهای شهر است؟اغلب این بچهها آنقدر کثیفند که به نظر میرسد هفتههاست با آب و صابون غریبهاند. ای کاش سلامت این کودکان در سایه بیسرپرستی یا بدسرپرستی تا همین اندازه به خطر میافتاد.
میگویند زندگی همچون سیبی است که اگر بالا بیندازی تا به زمین برسد هزار چرخ میخورد، پس دستکم میشود تصور کرد روزی من هم به هزار و یک دلیل، عاجز از اداره فرزندم باشم و او را به خاطر به دست آوردن روزی ناچیزی در کوچه و خیابانهای بیرحم شهر رها کنم، غیرممکن نیست! بسیاری از بچههای خیابانی بیمارند، سرفههای سنگین و خشدارشان آزاردهنده است.
پوستشان زیر آفتاب سوزان تابستان و سرمای بیامان زمستان آسیب دیده و خشن شده است. ناراحتیهای گوارشی و دردهای عضلانی دارند، از سوءتغذیه رنج میبرند و معلوم نیست کوچکترین مشکل یا بیماری عفونی یا ویروسی در آنها تبدیل به چه بیماری مسری و غیرقابل کنترلی میشود.
اغلب این بچهها آنقدر کثیفند که به نظر میرسد هفتههاست با آب و صابون غریبهاند. ای کاش سلامت این کودکان در سایه بیسرپرستی یا بدسرپرستی تا همین اندازه به خطر میافتاد.
بسیاری از کودکان خیابانی در سنین بسیار پایین با مواد مخدر آشنا میشوند، مورد سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند و دستشان به انواع بزهکاریهای اجتماعی آلوده میشود.
چه کسی مقصر است؟ چه کسی حاضر است تقصیر تمام جور و جفایی را که بر دوران معصومیت و بیگناهی این کودکان روا میشود، بر عهده بگیرد.
وقتی شهرداری و بهزیستی و سازمانهای متولی رفاه اجتماعی قادر به بازپروری، حمایت و حفاظت از این کودکان نیست و تنها جسته و گریخته به صورت مقطعی و عملا بیفایده، این بچهها را به ورطه سرگردانی میان مراکز بازپروری و سپس کوچه و خیابانها میکشاند، چه انتظاری میتوان از ارگانهای دیگری که مسئول حفظ بهداشت و سلامت جسمی افراد جامعه هستند، داشت.
جالب است سازمانهای مسوول ارتقای سلامت و بهداشت عمومی جامعه بیماران سرطانی، قلبی ـ عروقی و حتی مبتلایان به ایدز را غربالگری میکنند، اما این کودکان را که آسیبپذیریشان مدتهاست از مرز خطر گذشته، نمیبینند.
جای این کودکان در سرگردانی و بیپناهی خیابانها نیست، حتی اگر به دهها دلیل محکوم به این بیسرپناهی هستند نباید در آغوش بیماری و آلودگی دست و پا بزنند. جمعآوری، حمایت و ارائه ابتداییترین خدمات رفاهی و بهداشتی به کودکان خیابانی در توان و مسئولیت یک نهاد نیست بلکه مشارکت، همراهی و همدلی نهادهای متعددی را میطلبد.
اگرچنین مشارکتی بر اساس وجدان و مسئولیت اجتماعی میان ارگانهای مختلف شکل نگیرد، کودکان خیابانی تا ابد مهر محکومیت بر پیشانی خواهند داشت؛ محکومیتی به رنگ فراموشی.
پونه شیرازی – گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version