شعر مفید شعر هنری

جام جم آنلاین: داروین می‌گوید: «در میان حیواناتی که به صورت اجتماعی زندگی می‌کنند، انتخاب طبیعی، شکل هر واحد را عوض می‌کند، به طوری که آن واحد بتواند برای جمع مفید واقع شود»؛ یعنی این که در زندگی اجتماعی حیوانات نیز مفید بودن، یک ملاک و امتیاز تعیین‌کننده است و می‌افزاید: «به شرطی که اجتماع از این تغییر استفاده کند.»

پس وقتی حتی در عالم حیوانات و میان خودشان درک جمعی و استفاده اجتماعی مطرح است در عالم انسان مساله به طریق اولی بر این اساس و آرمان خواهد بود، اما باید دید این مفید بودن در چه زمینه‌ای است.

آیا استفاده ما از شعر «فراگیری علوم» است؟ یا انذار و هشدار است مثل آن دو بیت معروف که سابقا در حمام‌های عمومی روی میز یا بالای سر حمامی می‌نوشتند:

هر که دارد امانتی موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود/ گر که نسپرد و گشت آن مفقود/ بنده مسوول آن نخواهم بود

و بسیاری ابیات و نظم‌های دیگر از این قبیل. آیا سودمندی فقط از مقوله مادیات و متعلقات و زخارف دنیوی است. پس لذات نفسانی و روحانی چه می‌شود؟ لذت بردن با سودمندی التزامی ندارد حتی ممکن است در تعارض هم باشد.

دیدن یک تابلوی نقاشی مثلا از سزان یا ونگوگ یا گوگن، شنیدن یک سمفونی مثلا از شوپن، بتهوون یا موتزارت هیچ‌گونه سود و منفعتی برای ما ندارد، اما دوستشان داریم و از دیدن و شنیدن آنها جدا لذت می‌بریم و نمی‌خواهیم لذت درک و دوستی با آنها را با هیچ چیز مادی این جهانی معاوضه کنیم.

خواندن و شنیدن شعر هم یکی از اصلی‌ترین نحله‌های هنر است که مشمول همین قضیه است. تئوفیل گوته (T.goutier) نویسنده و شاعر نامدار فرانسوی که در حقیقت شاعر ملی آن کشور است در قرن نوزدهم (۱۸۷۲ ـ ۱۸۱۱م)‌ نخستین کسی نیست که نظریه «هنر برای هنر» را مطرح کرده چرا که قبل از او توسط نویسنده و شاعر پرآوازه هم‌میهنش ویکتور هوگو و بعضی دیگر از شاعران و ادیبان مطرح شده بود، اما گوته اولین کسی است که آن را به عنوان یک مکتب هنری و ادبی اعلام و اعلان کرد و به دفاع از آن پرداخت.

او در این نظریه می‌گوید: هنر وسیله نیست بلکه هدف است و این هدف تنها جمال و زیبایی است و جمال و زیبایی امری است که فایده‌ای مادی بر آن مزیت نیست و راز زیبایی هنر در همین بی‌فایده بودن آن است، چون هر چیزی که مفید باشد زشت است زیرا بر آوردن نیازهای مادی زندگی ناظر و مربوط است و نیازهای مادی زندگی که معلول حیات ناتوان و بیمار بشر است، پست و نفرت‌انگیز است.

پارناسین‌ها یعنی پیروان مکتب پارناس که حوالی سال ۱۸۶۰٫ میلادی در فرانسه به وجود آمده، می‌گویند: شعر برآمده از روح کسانی است که احساسات درونی خود را خفه کرده‌اند. پارناسین‌ها می‌گویند فقط هنر خالص یا هنر محض است که زیبایی‌های صوری را نشان می‌دهد و از این‌رو حائز اهمیت و دارای ارزش است. شعر آن چیزی نیست که چون حرکات و اطوار دلقک‌ها بخنداند یا چون رثاگویان ‌ بگریاند. شعر فقط باید زیبا باشد و جستجوی هدف تنها به زیبایی منتهی می‌شود.

سید محمود سجادی – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.