۸فروردین ۱۳،
* گل یا پوچ
سخنران پشت تریبون رفت. گوشها و چشمهایش را درآورد و برای خطابه بلندش آماده شد.
حاضران مغزهایشان را به نگهبانی جلوی در تحویل میدادند.
دست و پایمان را در آورده بودند تا فرار نکنیم.
به خانه برگشتم. کتم را درآوردم و خودم را به چوب رختی آویزان کردم.
* پدر دررفتگی
یکی پدرش در اومده بود
اومدن براش جا انداختن
* برق گرفتگی
یه مار فیش فیش میکرد.
فیش آب و برق و گاز و تلفن بهش دادن.
گفت: فلان فلان شدهها منظورم فیش حقوق بود.
از اون به بعد همش فحش فحش میکرد.
* کنایه
یکی اسب مراد را زین کرد. مراد آمد سوار شد، رفت.
* ایهام
به گاو گفتند: با مایی یا با اونا؟
گفت: ما!
گفتند: تو حیوان مفیدتری هستی یا گوسفند؟
گفت: ما
گفتند: شنیدیم کاه و یونجهات بسیار شده شاخ و شونه میکشی؟
گفت: ما؟
* یکی بود یکی نبود
یکی بود که بسیار می فهمید
یکی نبود که هیچ چیز نمی فهمید
ببخشید اشتباه شد
یکی که اصلا نمی فهمید بود
یکی که بسیار چیزها می فهمید، نبود
* عشق بازی با لودر
چه زجری کشید فرهاد
برای کندن کوه
با آن تیشه
کاش فرهاد هم یک لودر داشت
* بیداری
خسرو قرار است مرا بیدار کند.
من قرار است پرویز را بیدار کنم.
پرویز هم قرار است خسرو را بیدار کند.
همه ما حتما بیدار می شویم.
* هویت
یه نکته سربسته رو به یه سرباز گفتن.
دچار بحران شخصیت شد.
* برهان
به شغال گفتن: راست میگن سگ زرد برادر شغاله؟
گفت : آره برادر!
* شطرنجی
یه فیل بیکار بود
رفت تو صفحه شطرنج استخدام شد.
علیرضا لبش. ویژه نامه نوروزی نگاه پنجشنبه
۶۰۶۰

خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com