مسعود ده‌نمکی آدم باهوشی است که فرصت‌طلبانه فیلم خودش را ساخته است/ نگاه نویسندهٔ “کافه سینما” به «رسوایی»

۱۸ام بهمن ،

سه شنبه, ۱۷ بهمن ساعت ۲۱:۲۰ کافه سینما

(رسوایی: مثبت) کافه سینما-حسام حاجی پور: هر چیزی را که می خواهی پنهان کنی آن را جلوی چشم دیگران بگذار. مسعود ده نمکی مصداق همین جمله است. در شرایطی که عده ای به دنبال ایجاد جریان های مختلف روشن فکری در سینما می باشند و می خواهند به زور برای خودشان پرچم اختصاصی درست کنند و فیلم های فرسنگ ها دور از سینما را نماد خود کنند و به خورد مخاطب دهند، مسعود ده نمکی کسی که مخالفان و موافقان بسیاری دارد با «رسوایی» اش کاری کرده است که در این مدت انگار مانند همین جمله خود را پشت چهره «اخراجی ها»یش پنهان کرده بود و کسی هم انتظار دیگری از او نداشت ولی غافل از این که او خود را در وسط میدان قرار داده بود تا سر فرصت کار خودش را بکند. فیلم های قبلی مسعود ده نمکی را هیچ وقت دوست نداشتم ولی «رسوایی» داستان دیگری دارد. با ذهنیتی منفی به تماشای فیلم رفتم اما در کمال تعجب بیش از تمام فیلم هایی که تا امروز در جشنواره دیدم فیلم را دوست داشتم. بیشتر از این که شیفته فیلم بشوم حیرت زده مسعود ده نمکی شدم. «رسوایی» فیلم عجیی نیست، مسعود ده نمکی آدم باهوشی است. و برای همین هوش اش این فیلم را ستایش می کنم.

این را نباید نادیده گرفت که به هرحال ورود او به سینما بسیار طبیعی رخ نداد و میزان توجه همه به او و برخلاف گفته خودش، توجه دولت به فیلم هایش، فرصت متفاوتی نسبت به دیگر فیلمسازان برایش فراهم کرد و به راحتی در معرض توجه قرار گرفت. اما تا «اخراجی ها» فکر می کردم که در ادامه بازهم همین روند را ادامه می دهد ولی او با«رسوایی» نشان داد که چه آدم فرصت شناس و با هوشی است. کسی که چند سال پیش فریاد سیمرغ و مرغ نخواستن در اختتامیه جشنواره سر میداد امروز به پختگی ای رسیده است که بسیاری از مدعیان ارزش‌ها و مدعیان روشنفکری هم پس از گذران سال ها از رسیدن به چنین جایگاهی ناتوان اند. در این زمانه، ده نمکی با «رسوایی»اش به نقل از خودش دست بر نقطه اشتراک مخاطبان تمام جناح ها می گذارد. حالا به فکر فیلم نامه و کشش لازم در آن است. فرضیه دراماتیک محکم را دست مایه کار خود قرار داده و با تغییر موقعیت شخصیت اصلی داستان اش تضادهایی به وجود می آورد که در دل آن با تسلط کامل به روایت داستان و حرف های مورد نظرش می پردازد. با یک داستان پرکشش و ریتم بسیار خوب، مانند پوستر فیلم (که از یک آینه تشکیل شده) آینه ای در مقابل آدم های جامعه اش قرار می دهد. روند پیش برد قصه اش آن قدر خوب پیش می رود که اجازه ندهد تا فاصله بین فیلم و تماشاگر بیوفتد. «رسوایی» در بعضی از قسمت ها شعارهای اغراق آمیزی می دهد، اما با داستان جذاب غیر قابل پیش‌بینی‌ااش، به راحتی حرف داخلی فیلم ساز را به تماشاگر عرضه می کند. چیزی که مدت هاست همگی به دنبال اش هستیم و متاسفانه پیدایش نمی کنیم. همین که ده نمکی توانسته فیلم خودش را بسازد، و نه حرف های عجیب، که مسائل موجود در دل کوچه و خیابان های شهرمان را بیان کند واقعا جای ستایش دارد. «رسوایی» غیرقابل پیش بینی بودن ده نمکی را ثابت کرد. معلوم نیست فیلم بعدی اش چیست و به چه چیزی می پردازد؟ ولی مسئله مهم این است که چه از او خوشمان بیاید و چه دوستش نداشته باشیم، خودش را دارد اثبات می کند. حتی اگر بعضی بگویند که این فرصت طلبی است و برای مطرح شدن رنگ عوض می کند، باز هم او از بسیار ها پیشی گرفته است. در حالی که عده ای دارند فیلم هایی می سازند که مخاطب خاص را به ضرب و زور فضاسازی به خود جذب کنند و گروه دیگری هم در توهم فیلم های فاخرانه و ارزشی می باشند مسعود ده نمکی با این که حتی چهره دوست داشتنی هم نبوده، حالا بیش از هرکس دیگری هم فیلم اش دیده و حرف اش شنیده می گردد. پس بهتر است این عده بسیار بسیار به فکر خودشان باشند تا از این بیشتر به قهقرا نرفته اند.

کافه سینما / حسام حاجی پور

کافه سینما-آخرین خبرها و یادداشت های سینمای ایران و جهان
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.