تحقیقات پیرامون این جنایت وقتی آغاز شد که مردی جوان پسر سهساله خود به نام آرش را به بیمارستانی در عظیمیه کرج برد، پسرک از حال رفته بود و پزشکان وقتی وی را معاینه کردند متوجه شدند او علایم حیاتی ندارد به همین دلیل مرگ او را ثبت کردند و بعد از معاینه دقیق فهمیدند این کودک بر اثر خفگی جان باخته است. به این ترتیب ماموران پلیس در جریان ماجرا قرار گرفتند و تحقیقات خود را با بازجویی از پدر آرش آغاز کردند. این مرد گفت: «من سر کار بودم که زن خدمتکار با من تماس گرفت و گفت آرش بدحال است. خودم را به سرعت به خانه رساندم و او را به بیمارستان بردم این خدمتکار که زنی ۵۵ ساله به نام شهین است از چندماه قبل برای ما کار میکرد و به او اعتماد کامل داشتیم.»
ماموران در ادامه سراغ زن میانسال رفتند و به بازجویی از وی پرداختند او به ماموران گفت: «روز حادثه وقتی آرش داشت آب میخورد یک لحظه آب به گلویش پرید و بعد هم بدحال شد شاید دلیل خفگی او همین موضوع باشد.»
تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه داشت تا اینکه متخصصان پزشکی قانونی نتیجه بررسیهای خود را اعلام و خاطرنشان کردند روی گردن کودک آثار کبودی به چشم میخورد و این مساله نشان میدهد وی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن جان باخته است علاوه بر این روی بدن این پسربچه زخمهایی مشاهده شده که به نظر میرسد آن را با جسمی نوکتیز ایجاد کردهاند و در واقع آرش تحت کودکآزاری قرار داشت.
اعلام این نظریه سبب شد افسران جنایی بار دیگر پدر آرش را پشت میز بازجویی بنشانند. او بار دیگر گفتههای اولیهاش را تکرار کرد و گفت: «پسرم به شهین علاقه زیادی داشت و معمولا شهین او را برای خرید با خودش بیرون میبرد و هر وقت این زن در خانه ما بود پسرم تمام وقت پیش او میماند به همین دلیل هم ما به شهین اعتماد کامل داشتیم.» تمامی سرنخها به زن خدمتکار ختم میشد اما او در دور دوم بازجوییها نیز اتهام قتل را انکار کرد تا اینکه بالاخره بعد از چند جلسه پرسوجو بالاخره گفت پسر خردسال را به خاطر حسادت کشته است.
این زن توضیح داد: «من با شوهرم مشکل داشتم، به همین خاطر جدا از او زندگی میکردم و بچههایم نزد پدرشان بودند و میدانستم در شرایط سختی زندگی میکنند هر وقت آرش را میدیدم به این فکر میکردم که چرا او باید در رفاه بزرگ شود اما بچههای من این همه بدبختی را تحمل کنند، همین فکرها باعث شد بالاخره او را به قتل برسانم.»اعترافات شهین، پرونده را تکمیل کرد و این زن در شعبه ۸۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در این جلسه نماینده دادستان جرم او را محرز خواند و اولیای دم مقتول نیز خواستار قصاص وی شدند اما شهین با رد اتهام قتل، گفت: «هیچکدام از اعترافاتم در مرحله بازجویی صحت ندارد و مرگ آرش یک اتفاق بود. او داشت آب میخورد که ناگهان خفه شد.»
این زن درباره علت کبودیهای دور گردن پسر خردسال گفت: «من در اینباره چیزی نمیدانم و شاید کبودیها در بیمارستان به وجود آمده باشد.»متهم ضمن انکار آزار آرش درباره زخمهای مشاهده شده روی بدن او گفت: «این زخمها به من ارتباطی ندارد، شاید پدر و مادرش این کار را کرده باشند من آرش را دوست داشتم و همیشه با او با مهربانی رفتار میکردم و در قتل بیگناه هستم.»
هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند و شهین را گناهکار تشخیص دادند و او را به قصاص محکوم کردند، سپس رای با اعتراض متهم در اختیار دیوانعالی کشور قرار گرفت و آنها با بررسی مجدد پرونده ضمن نقض حکم صادره، اعلام کردند تحقیقات در این خصوص کافی نیست به این ترتیب قرار شد زن میانسال بار دیگر محاکمه شود و قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران بهزودی برای رسیدگی به اتهام شهین تشکیل جلسه خواهند داد.
جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث