کاپیتان نکو، علی دایی تازه فوتبال ایران

بلاژویچ سرمربی وقت تیم ملی و در پروژه آسمان خراشهایش نکونام را بعنوان بهترین آلترناتیو به جای کریم باقری یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران برگزید.وقتی بلاژبا وجود فشار  شدید مطبوعات پای حامد کاویانپور نایستاد همه فهمیدند که او برای یکی از مهمترین پست های تیم ملی روی نکونام حساب کرده است.

اما عجبا که بعد از سالها بازی در اروپا وتجربه هایی بالاتر از فوتبال ایران نکونام هیچگاه ستاره محبوبی نبوده .حتی امروز که جواد لیگایی  و معتبر ترین بازیکن یکی از پرطرفدارترین تیمهای آسیا است از نظر محبوبیت شاید پنجمین بازیکن استقلال باشد.مجیدی،جباری،رحمتی،خسرو حیدری و حتی آرش برهانی می توانند در یک نظرسنجی از او در رتبه بالاتری قراربگیرند.این در حالی است که شاید اگر به جای نکونام مهرداد پولادی و یا پژمان منتظری گل پیروزی تیم ملی را درورزشگاه مملو از جمعیت ازادی را مقابل کره به ثمر می رساندند الان تبدیل به محبوب ترین بازیکنان ایران شده بودند اما این اتفاق هرگز برای کاپیتان تیم ملی رخ نداد.

اما واقعا چرا بازیک بزرگی مثل نکونام که در تیمی مثل اوساسونا تامرز اسطوره شدن پیش رفت و تعدادی از مهمترین گلهای تیم ملی را به ثمر رسانده و یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران بوده هیچگاه به آن درجه از محبوبیت دست نیافته است؟!

نکونام بازیکن اوساسونا بود که مسعودشجاعی دیگر ملی پوش ایرانی با درخواست عضویت در این باشگاه اسپانیای مواجه شد.بعد از انتقال شجاعی این خبر انتشار یافت که نکونام نقش بسیاری دررفتن شجاعی به پامپلونا داشته است.نکونام در دوره ای که علی کریمی بعنوان آخرین ستاره نسل طلایی فوتبال ایران از تیم ملی کنار کشید تبدیل به کاپیتان اصلی این تیم شد.بازگشت کریم باقری در دوران مربیگری علی دایی در چند بازی نکونام بازوبند و شماره شش را به کریم باقری داد.هرچند حرف و حدیث هایی در رابطه با میزان علاقه نکونام به شماره شش و بازوبند مطرح شد اما کریم باقری آنقدر نام بزرگی بود که حتی سرسخت ترین هواداران نکونام هم نسبت به آن کوچکترین ناراحتی به خود راه ندادند.رفتن دایی ،آمدن قطبی و بعد کی روش تیم ملی را مثل همیشه با رفت و آمد علی کریمی همراه بود.مصدومیت کریمی در جام ملت های آسیا باردیگر بازوبند کاپیتانی را در تیم ملی به نکونام داد تا اینکه کارلوس کی روش روی فرش قرمز ابریشمی فوتبال ایران پا گذاشت.

مجیدی و کریمی

نکونام بسیار هم بازیکن خوش شانسی نیست چراکه باید در دوره ای بازی کند که هنوز بازیکنانی محبوب  مثل علی کریمی وفرهاد مجیدی حضور دارند .اگرچه  کی روش در اولین اقدام بازوبند کاپیتانی را از علی کریمی گرفت و به نکونام داد( کی روش احتمالا  به خاطر اینکه نکونام اسپانیایی می داند او را بعنوان کاپیتان انتخاب کرد تا ارتباط بهتری با داخل زمین داشته باشد ) اما گزاف نیست اگر بگوییم از نظر هواداران تیم ملی کریمی کاپیتان است.

در عین حال وقتی نکونام به استقلال پیوست موضوع مهم نه ورود کاپیتان مطرح تیم ملی با کوله باری تجربه از یکی در بهترین لیگهای فوتبال جهان به  یکی از بهترین تیمهای آسیا ،که ماجرای کاپیتانی و نحوه و مبلغ قرارداد او بود.نکونام بسیار سعی کرد با بیان این نکته که بازوبند برایش اهمیتی ندارد و برای عشقش به پیراهن استقلال این تیم را انتخاب کرده تمرکزی که بر مسایل حاشیه ای وجود داشت را از روی آنها بردارد اما نشد و تا پیش از ورود مجیدی ، این مهم ترین حاشیه استقلال بود که در نهایت به دلخوری شدید رحمتی و نکو از هم منجر شده است.

نکونام؛علی دایی تازه

۱- نکونام بعد از علی دایی دومین رکورددار بازی در تیم ملی است.۱۳۴ بازی ملی اصلا تعداد کمی نیست اما این تنها شباهت این دو بازیکن بزرگ به شمار نمی رود.

۲- نکونام هم مثل دایی زحمات بسیاری برای تیم ملی کشورش کشیده اما هیچگاه به محبوبیت مهدوی کیا،مجیدی و کریمی نخواهد رسید..

۳- نکونام اما با کی روش رابطه بسیار خوبی دارد (شایداین رابطه را بشود با ارتباط دایی – برانکو مقایسه کرد)و این بحث حالا در جریان است که او نقش مهمی در انتخاب و چیدمان و برنامه های تیم ملی دارد.حضور نکونام در استقلال هم بی ارتباط با رابطه اش با کارلوس کی روش نیست چراکه نکونام اگر در اوساسونا یا هرتیم اروپایی نیمکت نشین می شد شاید تیم ملی را در استانه جام جهانی هم از دست می داد.ازطرفی قهرمهدی رحمتی از تیم ملی بعد از اختلافات کاپیتانی  و حالا (احتمالا )اتفاقاتی دیگر که نشانه قدرت نکواست.داستان شبیه داستان علی دایی است…

۴- البته نکو و دایی رابطه بسیار خوبی ندارند . دایی در چند مورد ، بی جهت ، نکو را که بهترین بازیکن تیم او در دوره سرمربیگری تیم ملی بوده را در سفر امارات به بی نظمی متهم کرده است.

۵- فوتبال برای برزگ تر ها چالش های بیشتری در آستین دارد. نکونام فعلا جلوتر از موانع پیش رفته است.تا آینده .