گردآوری شده در گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری ممتازنیوز
همگام با دهمین روز جشنواره سیودوم/ نگاهی به نمایش ˝هملتک˝
نمایش هملتک نوشته و کار افق ایرجی در دهمین روز سیودومین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت.
سرویس نمایش هنرآنلاین//
هملتک نمایشی نقیضهنماست یا میخواسته نقیضهنما باشد. هملت ویلیام شکسپیر یکی از بهترین تراژدیهای دنیاست. حالا طنز و کمدی شدن آن میتواند انگیزهای برای ویران شدن یک تراژدی باشد. افق ایرجی چندگانهای از آثار شکسپیر را در همین قالب تغییر و تبدیل کرده است.
هملتک به زبان و بیانی موزیکال درآمده و همین خود عاملی برای ایرانی شدن کار بوده است. در سهگانه مکبث، لیر شاه و هملت، این نویسنده و کارگردان جوان و نوجو برآن بوده تا از تکنیکهای مشابهای بهرهمند شود. زبان درام به نظم و محاوره است. نمایش به دو شیوه روایت و بازی سروسامان میگیرد. در آن از انیمیشن هم استفاده میشود. نقشها کاریکاتور شدهاند و ایجاز در متن یک رکن است. صحنه تقریبا خالی است و مشابه روحوضی تکیه بر بازیهاست. بازیگران میتوانند بیش از یک نقش بازی کنند. با این اوصاف میشود بر خلاقیت و نوآوری در این اجراها تاکید کرد. شاید بشود خرده گرفت که گاهی طنز از مدار حقیقیاش خارج و لودهگری بر آن سوار میشود و شاید همین نکته انحرافی از مسیر پارودی (نقیضهنمایی) باشد. برای همین در ابتدا با شک و تردید این نقیضهنمایی آورده شده است وگرنه مسیر همین است که در هملتک میبینیم.
بازیگران مطیع بازیهای نمایشهای شادیآور ایرانی می باشند. هر کدام به دنبال جاذبههای چندگانه در صداسازی و رفتارهای غلو شده می باشند. شاید تمرین و مشق بیان صداها را بهتر از حال حاضر گرداند چون بیان بازیگران در حد مطلوب نیست و میشود این نقص را با تمرینهای آوازی به مرحله بهتری رسانید چون تاکید اجراها هم رسیدن به بیان آوازی است. بازیگران نقش هملت، لایرتیس، پلونیوس و افلیا نیاز به صدای گرمتر و جذابتری دارند و در کل آوازخوانی در گروه یک متد است و باید در این زمینه به دنبال اتفاقات خوشایندتری باشیم.
از آنجا که فضا خالی است و بازیگران میدانداران اصلی نمایش می باشند همان بهتر که بشود، بازیها را تقویت کرد و فقط اتکای به رفتار و حرکات موزون نباشد. شاید همین حرکات موزون هم بهتر است که به دنبال ارائه شکلهای ظریفتر و نوآورانهتری سمت و سو بگیرد. میشود با سختگیری و مشقت به جهان بهتری رسید وگرنه در این سطح معمولی بودن، چندان برای یک گروه حرفهای مناسب نیست. آنچه گروه مدنظر دارد زمانی برجسته میشود و بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که هر سال بهتر از سال بعد به جاهای پر رنگتری رسیده باشد.
هملتک نمایشی است که میخواهد به گونهٔ دیگر یک تراژدی را نمایان کند و ای کاش وجوه تراژدی در آن کمرنگ یا بیرنگ نمیشد و ما شاهد یک کمدی-تراژدی میبودیم تا چیزی صرفا کمدی آمیخته با لودهبازی و فارس. به هر تقدیر تراژدی نشانه عمیق بودن یک اثر نمایشی است و وجودش در بقای یک اثر در اذهان عمومی تاثیرگذارتر است. هر چند خود کمدی هم میتواند بقادار باشد اما لودهگی یک مانع است چون در آن فقط و فقط لذت لحظهای وجود دارد.
در هملتک شخص هملت بر آن است تا انتقامش را از عمویش بگیرد اما چندان راحت از پساش بر نخواهد آمد. او بیعرضه است و به سختی میتواند رفع تکلیف کند. به همین سبب خودش هم یک قربانی خواهد بود با آنکه در انتقام جویی کاملا موفق است. برای رسیدن به ایجاز بخشهای عمدهای از متن اصلی حذف شده است و شخصیتهایی چون دوستان دانشجوی هملت کنار نهاده شدهاند. به همین خاطر هم تماشاگر راحتتر متن شکسپیر را به لحاظ پیرنگ درک میکند. شاید این شیوه در درک اولیه متون پیچیده موفقیتآمیزتر باشد. به هر حال یکی از اهداف هنرهای نمایشی ورود به جهان متنهای قابل تامل است و چه بهتر از متونی که بشود اول سادهتر فهمیدش و بعد به شکل اصلی دید و فهمیدش. فهم هملت به ما بسیار کمک میکند تا به درک بهتری از جهان پیرامونیمان برسیم.
انتهای پیام/
رضا آشفته
آخرین خبرها
ماخذ: هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com