آموزش و توانمندسازی فراموش شده است

دیدگاه > ایران– حسین پیرنیا*:
هر فرد باید به شکلی رشد و پرورش پیدا کند که بتواند به جامعه ملحق شود؛ این موضوع به‌عنوان اصل الحاق در سازمان ملل تصویب شده است.

 الحاق به جامعه به این معناست که هر فرد بتواند با به‌دست آوردن یک تخصص یا حرفه در جامعه شغل پیدا کرده، ازدواج کند و زندگی اجتماعی متناسبی داشته باشد. اگر با این هدف به توانمند‌سازی‌ نگریسته شود همه وسایل برای دستیابی به این هدف فراهم می‌شود اما اگر اصل الحاق با بی‌توجهی روبه‌رو شود اتفاقاتی رخ می‌دهد که جامعه ما در حال حاضر با آن روبه‌روست. فراموش کردن اصل الحاق به نوعی زیرپا گذاشتن حقوق تک‌تک انسان‌های یک جامعه است.

یکی از مبانی مهم اصل الحاق آموزش دادن به افراد براساس نیازهایشان است. در واقع آموزش نخستین گام برای برقراری اصل الحاق در هر جامعه است. آموزش در دنیا به سه بخش آموزش‌و‌پرورش، آموزش عالی و آموزش حرفه‌ای تقسیم شده است. این سه حلقه به هم متصل است و در واقع ابزاری است که منابع انسانی را به‌صورت کیفی ارتقا می‌دهد، به همین دلیل است که دولت‌ها به آموزش، یارانه می‌دهند.

نقطه‌قوت در بحث توانمند‌سازی‌ زنان نیز آموزش است و نخستین گام برای انجام این کار، انتخاب روش‌های درست برای پذیرش مددجویان است. واحد پذیرش باید متشکل از روانشناسان، مددکاران و پزشکان متخصص باشد، اگر در بخش پذیرش، مددجویان به درستی دسته‌بندی و هدفگذاری شوند می‌توان امیدوار بود که سازمان‌های حمایتی می‌توانند برای اجرای اصل الحاق حرفی برای گفتن داشته باشند، در غیراین صورت خشت نخست کج گذاشته می‌شود و تمامی نهادهای حمایتی با رسوب مددجویانشان روبه‌رو می‌شوند. وقتی مددجو رسوب می‌کند، تمام هم و غم مدیران پرداخت مستمری به مددجویانی خواهد بود که روزبه‌روز هزینه‌هایشان زیادتر می‌شود. نکته‌ای که فراموش می‌شود این است که مستمری وسیله ارتباط مددجو با نهاد حمایتی است اما به هدف تبدیل شده است. وقتی جای هدف و وسیله با هم عوض‌شود، مشکلاتی ایجاد می‌شود.کارگاه‌های حرفه‌آموزی و اشتغال تا پیش از این در سازمان بهزیستی، حرفه‌آموزی به مددجویان را بر عهده داشتند؛ فعالیتی که منجر به تولید کالا توسط مددجویان و فروش آن در بازار می‌شود.

با حذف این کارگاه‌ها عملا آموزش حرفه به مددجویان با موانع زیادی روبه‌رو شده است، اینکه به مددجویان وام پرداخت شود، شاید یکی از روش‌های نادرستی بوده که در چند سال اخیر رایج شده است. پرداخت وام از یک سو و غیبت کارگاه‌های توانبخشی حرفه‌آموزی از سوی دیگر مددجویانان را به افراد بیکار و بدهکار تبدیل کرد.به همه مددجویان باید از زاویه اصل الحاق و اصل برابری فرصت‌ها‌ نگریسته شود و با تأکید بر این دو اصل برای مستقل شدن و توانمندسازی آنها برنامه‌ریزی شود. نهادهای حمایتی نباید مددجویان را افرادی وابسته بار بیاورند که همیشه باید در انتظار مستمری‌های دولتی باشند. مددجویان افرادی هستند که با آموزش می‌توانند زندگی مستقلی داشته باشند و باری بر دوش جامعه نباشند، انجام این کار مستلزم پذیرش صحیح تمامی کسانی است که به کمک نیاز دارند و باید با برنامه‌ریزی بر پایه توانمند‌سازی‌ به سازوکار مناسب دسترسی پیدا کنند.

* کارشناس بازنشسته سازمان بهزیستی


RSS

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.