ارتباط تعیین جنسیت فرزند با تغذیه مادر

تعیین جنسیت دختر یا پسر شدن فرزند ، جبر نیست و کاملاً اختیاری می باشد
سلائق خانواده ها در داشتن نوع فرزند متفاوت است . عده ای پسر می خواهند و تعدادی هم در آرزوی داشتن دختر می سوزند.گرچه تفاوتی بین این دو جنسیت نیست ولی هر گُلی بوی خاص خود را دارد.
دختر بسیار عاطفی و وابستگی همیشگی به خانواده مخصوصاً پدر دارد اما در قدیم بخاطر مسائل اقتصادی و درآمدی خانواده که پسر می توانست تأمین کند ،پسر خواهی همگانی تر بود.
این تمایل به دانستن نوع جنسیت فرزند هنوز هم شدیداً رواج دارد و باعث می شود که جنین در زمان حساس شکل گیری در زیر ضربات خطرناک امواج سونیوگرافی صدمات جبران ناپذیری متحمل شود.
پزشکی توانسته است قبل از تولد شناسائی جنسیت کند و پسر یا دختر بودن آنرا بگوید ولی هنوز در مورد تعیین آن ره به جائی نبرده است بر این اساس مردم می پندارند که تعیین نوع جنسیت جنین رویائی جبری و فقط در دست خداوند است و بعضی از زوج ها هم با نذر و نذورات یا متوسل شدن به طب و داروهای سنتی و خوردن گرمی و سردی سعی در رسیدن به خواسته های خود دارند.
من بر این باورم که هر عملی در این جهان هستی بر پایه اصول علمی انجام می گیرد و اگر قدری در کار این جهان و مکانیزم های علمی آن تعمق کنیم می توانیم سکان دار سرنوشت ها و خود ناخدای کوچک کشتی زندگی و حتی این جهان هستی باشیم…به ابرها فرمان بارش دهیم ، سرطانها را محو کنیم ، زلزله ها را پیش بینی کنیم و نوع جنسیت جنین را در اختیار گرفته و اختیاری کنیم .
بیائیم بیندیشیم :
در زمان سختی ، بدبختی و مشکلات اقتصادی هر جامعه ، درصد دختر زائی بطور چشمگیری افزایش پیدا می کند و بالعکس در زمان خوشی ها و رفاه و آسایش تعداد این دو جنس در موالید متعادل می گردد یعنی آمار نشان می دهد در زمان جنگها و قحطی ها تعداد موالید دختر بسیار بیشتر از پسر است و باز:
چرا در خانواده های فقیر تعداد موالید دختر بیشتر از پسر است ؟!
در کشور هندوستان و یا هر جای دیگر دنیا ،تنها تفریح رایگان وبدون خرج مردان خانواده های فقیر ، تماس جنسی مداوم و افراطی با همسرانشان است و از نگاه روانشناسی هم می توان گفت که این عمل « انزال » باعث تخلیه استرس ها ، اضطرابها ، و رفع نگرانی از بی فردائی ها و بی پولی می باشد بر این مبناست که تعداد فرزند در این نوع خانواده ها بسیار بیشتر از خانواده های ثروتمند ومرفه می باشد و نکته کلیدی آن اینجاست که اکثر فرزندان بوجود آمده در این خانواده های فقیر و پُر جمعیت، هم دختر هستند . مردان ثروتمند آنقدر غرق در تفریح و خوشی های گوناگون هستند که نیازی به تفریح با همسر را پیدا نمی کنند.
تولید مثل گیاهان و حیوانات از بذر است . بذر حیوانات اسپرماتوزوئید است ودر عمل لقاح گیاهان و حیوانات ، تضاد شرط اول بوجود آوردن مولود است یعنی «تز » و «آنتی تز » باید به هم بیامیزند تا «سنتز» میسر شود و مرد و زن باید آمیزش داشته باشند تا نوزاد بوجود آید و یا گرده های نر گیاهان باید توسط جریان باد به سوی ماده گردافشانی شوند تا عمل لقاح صورت گیرد و میوه ای ساخته شود .
فرق اساسی بین بذر گیاهان و بذر حیوانات و انسان در این است که بذر گیاهان قابل نگهداری هستند و می توان عمل کاشت را تا مدتها طولانی به تعویق انداخت ولی اسپرماتوزوئیدها از زمان شکل گیری در بیضه ،زندگی می یابند ،عمر می یابند و در این عمر محدود خود سریعاً پیر و فرسوده و تلف می شوند و باید سریعاً به عمل لقاح برسند بذ این مبناست که اگر در تماس جنسی و انزال مردان وقفه های طولانی پیش آید طبیعت با بوجود آوردن هوس و بیتابی و حتی دردهای طاقت فرسای موضع و متورم شدن بیضه ها ، مرد را مجبور به نزدیکی و تخلیه اسپرم می کند اینجاست که اسپرماتوزوئیدها را باید به صورت موجودات زنده نگاه کنیم و افکار بانک اسپرم و انجماد آنها و بکار گیری آنها در زمانهای دلخواه را از سر بیرون کنیم چرا که این نوع اندیشه ، رویا و خیالی بیش نیست و مانند آن است که انسان زنده ای را منجمد و بخواهیم او را پنجاه سال دیگر زنده کنیم !
اسپرم های ماده «دختر » نسبت به نرها « پسر » مقاوم ترند و اسپرم های نر بسیار آسیب پذیر و سریعاً تلف می شوند بر این مبناست در زمان تلقیح های مصنوعی که در مراکز ناباروری ها صورت می گیرد ،در مرحله تغلیظ و به عمل آوری اسپرم ها به علت اتلاف وقت و یا شرایط نامساعد دیگر ، اسپرم های نر «پسر » نابود می شوند و فقط ماده ها «دخترها » باقی می مانند که به « اوول » تزریق می شوند به همین علت است که نوزادان تلقیح های مصنوعی همه دختر هستند حتی اگر دوقلو یا سه قلو هم شوند باز دختر می شوند.
زن در طول عمر خود تعداد محدودی تخمک دارد که هر ماهه یکی از آنها از دهانه شیپور فالوپی رها شده و در جایگاه رحم قرار می گیرد طبیعت هم هوشمندانه طوری عمل می کند که قبل از اسکان تخمک ،محل استقرار را کاملاً تمیز و عاری از لخته و خونابه می نماید «قاعدگی صورت می گیرد » و این تخمک به محض دریافت اسپرم و عمل لقاح به دیواره رحم می چسبد ، بند ناف بوجود می آید و جنین از طریق بند ناف و از طریق خون مادر ،گلوگز و اکسیژن دریافت مینماید و رشد می کند. زمانی که تخمک ها تمام شوند زن به مرحله یائسگی می رسد و لازم به ذکر است که تعداد باروری در تعویق سن یائسگی موثر است چرا که در هر مرحله باروری ۹ عدد تخمک پس انداز می شود و ۹ ماه سن یائسگی و پایان یافتن تخمک ها به تعویق می افتد فرضاً زنی که دو مرحله آبستن شده باشد ۱۸ ماه زمان یائسگی او به عقب می رود.
سلولهای اولیه جنین یعنی اسپرم های نر و اسپرم های ماده از پدر و جایگاه ساخته شدن آنها هم بیضه است و دو گانگی اسپرم های نر واسپرم های ماده این ذهنیت را قوت می بخشد که این دو متضاد در دو جایگاه جداگانه ساخته می شوند یعنی هر بیضه مختص ساختن یک نوع جنسیت اسپرم است که بعداً این نر و ماده ها با هم ممزوج می شوند و در هر انزال صدها هزار اسپرم خارج می شود که نیمی از آنها نر «پسر » و نیمی دیگر ماده « دختر » هستند.
تفات اساسی اسپرم های نر با اسپرم های ماده:
اسپرم های نر «پسر » بسیار چالاک، تندرو اما فوق العاده آسیب پذیر با عمری بسیار کوتاه هستند.
اسپرم های ماده «دختر » بسیار کُندرو و تنبل ولی فوق العاده مقاوم و دارای عمر طولانی تری هستند و در سخت ترین شرایط هم خود را حفظ می کنند و سالم می مانند.
به محض انزال و خروج اسپرم های نر و ماده ، رقابت شدیدی بین آنها در پیمودن طول مسیر و رساندن خود به اوول « تخمک زن » آغاز می شود .با احتساب زمان اگر مستقر شدن آن در جایگاه رحمی باشد بالاخره یکی از این صدها هزار اسپرم که از همه زبده تر و بهتر است خود را به تخمک رسانده و از طریق غشا وارد آن می گردد و در این لحظه ورود بقیه اسپرم ها به درون تخمک سد می شود اما چنانجه دو اسپرم وارد تخمک شوند ، دو قلوزائی و اگر سه اسپرم وارد شوند ، سه قلو زائی پیش می آید.
نتیجه:
راز و رمز پسر زائی یا دختر زائی در پیمودن طول مسیر پانزده سانتیمتری اسپرم ها از مهبل تا جایگاه رحمی محل استقرار تخمک است . اسپرم های ماده « دختر » گرچه تنبل و کُند رو هستند و حریف تند رفتن اسپرم های نر «پسر » نمی شوند ولی به علت مقاوم بودن و سختی پذیری ـ اگر نرها بواسطه آسیب پذیری نابود شوند ـ بالاخره خود را به تخمک می رسانند و یکی یا دو تا از آنها عمل لقاح را انجام می دهد .
پس پسر زائی مستلزم حفظ جان اسپرم های نر آسیب پذیر و کم عمر در این مسیر است تا بتوانند سریع از این مسیر گذر کنند و تنها اکسیر حیات نگهدارنده آنها هم ترشحات درون ریز دهانه مهبل حاصل از انزال زن است که در اثر کامجوئی مترشح می شود یعنی اگر زن به علت گرفتاری های مختلف و شرایط روحی نامناسب تمایلی به تماس جنسی نداشته باشد و با بی میلی تن به همبستری دهد ، اکسیر حیات نگهدارنده اسپرم های نر مترشح نخواهد گردید و جنین دختر خواهد شد ـ احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »