از امیر ارسلان ‏تا کلاه‌قرمزی و پسرخاله

جام جم آنلاین: پیگیری و تداوم هنرمندی مثل داوود فتحعلی‌بیگی در اجرای نمایش‌های سنتی و سیاه‌بازی به ‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین انواع نمایش‌های ایرانی شایسته تقدیر است.

اما گذشته از این، اقبال عمومی و توفیق این آثار نیز نشان می‌دهد آنها همچنان جذابیت خود را برای مخاطب حفظ کرده‌اند و این نکته‌ای است که باید با وجود تنوع قالب‌های نمایشی و روش‌های جدید روایت در سینما و تئاتر کمی بیشتر به آن توجه کرد.

در شرایطی که خیلی جاها تئاتر و اهالی‌اش عامدانه یا منفعلانه تلاش می‌کنند با تمسک به سینما و امکاناتی که این مدیوم در اختیارشان می‌گذارد، با ایجاد تنوع بیشتر، حصار تنگ صحنه را بشکنند و مخاطب را پای صحنه نگه دارند، صرف اجرای نمایشی که به‌ جای نور و دکور، به قدرت داستان دراماتیک و خلاقیت و طنازی بازیگرانش تکیه کند و موفق از کار دربیاید، کار جسورانه و قابل ستایشی است.

این البته کاری است که فتحعلی‌بیگی در طول این سال‌ها با جدیت آن را دنبال کرده و شیب آن را نیز به سمت حضور بیشتر جوانان مستعد و علاقه‌مند به نمایش‌های سنتی پیش می‌برد.

«مجلس سیاه ‌بازی امیر ارسلان نامدار‏» به ‌عنوان کار جدید او تلفیقی است از حضور جمعی از دانش‌آموختگان جوان تئاتر با بازیگران حرفه‌ای این عرصه و نمونه بارز آن حضور مهدی صفاری‌نژاد است که هم متن را نوشته و هم به عنوان شخصیت سیاه ثابت گروه ایفای نقش کرده است.

نباید فراموش کرد بازی در نقش سیاه چقدر کار خطیر و مهمی به حساب می‌آید و از قدیم‌الایام هر بازیگری قادر نبوده در این نقش ظاهر شود.

گواه این حرف، تعداد انگشت‌شمار سیاه‌بازان موفق است و حالا سرمایه‌گذاری روی صفاری‌نژاد به‌ عنوان نویسنده/ سیاه، برگ برنده‌ای برای گروه است که دست او را بازمی‌گذارد تا متناسب با شرایط از بداهه استفاده کند.

هر چند خیال می‌کنم یک سیاه باید روی صحنه با انرژی بیشتری حاضر شود؛ چیزی که حتی در بازی داوود داداشی که به ‌عنوان یک سیاه حرفه‌ای در کارهای قبلی همین گروه هم بازی داشته، چندان دیده نمی‌شد.

اما معلوم نیست چرا حضور سیاه «مجلس سیاه‌بازی امیرارسلان نامدار‏» به روال همیشگی، محوری و تاثیرگذار نیست.

در یک نمایش سنتی، سیاه ممکن است نقش اول و شخصیت اصلی نباشد. ولی باز هم چنان که در کارهای قبلی همین کارگردان دیده‌ایم، حضور پررنگ‌تر و موثرتری دارد و بار بیشتری از داستان را به دوش می‌کشد. اینجا اما با سیاهی مواجهیم که نقش و وظیفه‌اش را آگاهانه با بقیه پرسوناژها تقسیم کرده است.

شاید بخشی از این مشکل یا ویژگی به تلفیق قالب‌های مختلف نمایش سنتی در «مجلس سیاه‌بازی امیرارسلان نامدار‏» برمی‌گردد که تلفیقی است از سیاه‌بازی و نقالی و کمی هم تعزیه. نقال نمایش در جاهای زیادی تلاش می‌کند با کل‌کل طنزآمیز با بازیگران و ایجاد فاصله‌گذاری فضای نمایش را شیرین و جذاب کند و همین جابه‌جایی وظیفه تا حد زیادی نقش سیاه را کمرنگ می‌کند.

ویژگی دیگر کارهای این گروه، استفاده از یک داستان قدیمی و اسطوره‌ای است. کارهای قبلی این گروه، یعنی «سیاه‌بازی مبارک و خاتون پرده‌نشین» براساس آثار عطار ، «سیاه‌بازی بیژن و منیژه» براساس شاهنامه فردوسی، «سیاه‌بازی شهر آشوب» براساس هزار و یک‌ شب شکل گرفته بود و حالا روایت جدیدی از داستان قدیمی امیرارسلان نامدار، علاوه بر این ‌که برداشت جدید و کمدی و به‌ نوعی پست‌مدرن نویسنده و کارگردانش را از داستان‌های قدیمی روایت می‌کند، مخاطب جدیدی را هم که در این زمانه به دلایل مختلف با اسطوره‌ها و داستان‌های فولکلوریک آن بیگانه شده، با آنها آشتی می‌دهد و این به خودی خود کار کمی نیست.

اما نکته‌ای که این نمایش را از کارهای قبلی متمایز می‌کند، تفاوت ساختار آن به ‌لحاظ اوج و فرود دراماتیک با کارهای قبلی است.

پرده آخر چنان‌ که می‌طلبد به اوج نمی‌رسد و نقطه پایان، نه‌تنها انتظار تماشاگر را برآورده نمی‌کند که او را به این خیال می‌اندازد که سر و ته داستان یک‌جوری هم آمده است.

این ایرادی است که قبل از هر چیز به مهندسی متن برمی‌گردد. هرچند براساس شنیده‌ها این نقص از آنجا می‌آید که قرار بوده این نمایش در سه قسمت اجرا شود و بعد در یک قسمت خلاصه جمع ‌و جور شده است.

نمایش‌های سنتی به‌رغم ظاهر بی‌غل ‌و غش و ساده سهل و ممتنع‌تر از نمایش‌های متفرعنانه و روشنفکرانه‌ای هستند که خیلی وقت‌ها نه پدیدآورندگانشان از آنها سردرمی‌آورند و نه مخاطبانی که آن را می‌بینند. برای همین هنوز هم جای کار بسیاری دارند.

از نمونه‌های موفق اخیر که سعی شده است معیارهای سیاه‌بازی در قالب‌های مختلف دیگر مورد استفاده قرار گیرد می‌توان به «کلاه‌قرمزی و پسرخاله‌» اشاره کرد که با گذشت سال‌ها هنوز هم در سینما محبوب و موفق است و هم در تلویزیون.

ایستادن «کلاه‌قرمزی و پسرخاله ۹۱» در صدر برنامه‌های نوروزی جعبه جادویی که یادتان هست؛ نحوه تعامل عروسک‌ها و آقای مجری را مرور کنید، به نظرتان خیلی شبیه همین قالب سیاه‌بازی نیست؟

جابر تواضعی – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.