جام جم آنلاین: انتهای خیابان یخچال کنار بیمارستان هدایت، استودیویی است که گلستان نام دارد. با هماهنگی مجید نادری، تهیهکننده «شهر باران»، برنامه پیش از افطار شبکه یک سیما به آنجا میروم. عکاس زودتر رسیده و منتظر میمانیم تا آفیشمان کنند.
به استودیو که میرسیم برنامه با اجرای حامد امامی ـ یکی از دو مجری این برنامه ـ شروع میشود. پلاتوها به ترتیب از سلام تا میانبرنامه، مجری، مهمان و… ادامه پیدا میکند.
یک ردیف پشت دستگاهها و مقابل کلی مانیتور نشستهاند و برنامهای زنده را برای ما روی آنتن میبرند و تا اذان مردم را همراهی میکنند.
از صدابردار برنامه فرشید بلوچی گرفته تا منشیصحنه خانم خیریپور، کارگردان تلویزیونی جمشید کلانتری، مدیر نورپردازی محمد مروتی، بچههای فنی استودیو از پیمان خداوردی گرفته تا دیگر دوستانشان همراه تهیهکننده مجید نادری پشت میزهایشان جا گرفتهاند.
بقیه بچهها داخل اتاقی هستند کنار دکور اصلی برنامه با دو مجری و یک مهمان همراه سه دوربین که برنامه را آماده میکنند.
کار دشواری بهنظر میرسد. مدام جمشید کلانتری با سه تصویربردارش در ارتباط است و از مانتیور CAM1 به CAM3 و سپس به CAM2 میرود و از تصویربردارانش لانگشات و تکشات میخواهد.
تصویر نهایی نیز از مانیتور PGM پخش میشود. یکی اسم مهمان و دیگر شخصیت آیتمها را زیر تصویر میآورد و شماره پیامک و تبلیغ و… را زیرنویس میکند و دیگری حواسش به نوبت آگهیها و تیزرهای برنامه است.
همه در تبو تاب هستند و هیچیک آرام نمینشینند. منشی صحنه نیز تصمیمات را با بلندگویی به عوامل برنامه منتقل میکند.
قرار است در زمان نماز با عوامل برنامه صحبت کنم. این برنامه دو تهیهکننده دارد؛ مجید نادری و محمد شکیبانیا. شکیبانیا در استودیو نیست.
اذان را که میگویند، مجید نادری، یکی از تهیهکنندگان برنامه شهر باران میگوید: مثل همیشه دو ماه قبل از ماه رمضان شبکه به جنب و جوش ساختن برنامههایی برای این ماه میافتد. ما نیز دو ماه پیش متوجه شدیم براساس طرح مقدماتی که به گروه معارف شبکه یک ارائه کرده بودیم، قرار شده است کار را شروع کنیم. طرح را کاملتر کرده و پیش تولید و کارهای دیگر انجام شد و به مرحله اجرا و تولید آیتمها رسید و حال در مرحله پخش برنامهها هستیم.
نادری معتقد است این برنامه روز به روز بهتر میشود و با توجه به برنامه کلی که ریخته شده بود فضای برنامه متناسب با فضای پیش از افطار است.
وی اضافه میکند: کسانی را بهعنوان مهمان به این برنامه میآوریم که حس و حال خوبی به برنامه داده و برای مناسبتهای پیشرو نیز آیتمهایی در نظر گرفتهایم.
جمشید کلانتری به ما میپیوندد و میگوید: ماهیت برنامههایی که در ماه رمضان و پیش از افطار پخش میشود در شبکهها رقابتی است. همه شبکهها ناخودآگاه دوست دارند برنامههای باکیفیتی را ارائه کنند. بعضی مواقع دست پیدا میکنند و گاهی نه!
کلانتری اضافه میکند: خیلی معلوم نبود کارگردان تلویزیونی برنامه شوم، اما وقتی مشخص شد با آقای نادری صحبت کردم و در روز اول که جمعه بود، تست گرفتیم. هیچیک از بچهها این را نمیدانستند و فکر میکردند برنامه به پیشواز ماه مبارک رمضان میرود. همان ابتدا یکی از مشکلات را متوجه شدیم و خیلی کمکمان کرد. رنگ دکور را کمی تغییر دادیم. جاها را پیدا کردیم و دوربینها را مستقر کرده و شروع و پایانها دستمان آمد.
این کارگردان تلویزیونی ادامه میدهد: دشوار است که شما ظرایف کمپوزیسیون و دکوپاژ و کادربندی را ببینید. باید حواستان به این حساسیتها هم باشد که اذان فدای این بهترینها نشود.
او پشت میز مینشیند و از بچهها میخواهد کمی هماهنگ باشند. کلانتری رو به من میکند و میگوید: بهتر است فراموش نکنیم که این کاری جمعی است و بهتر است عوامل با هم کار کرده باشند و کدهای مشترک داشته باشند که خطاها کمتر شود. بعد به دوربین دو، تکشات مجری کناری را میدهد و میخواهد برای حرکت هنری آماده باشد.
برنامه که تمام میشود همه به هم خسته نباشید میگویند و برای افطار به حیاط میروند. میز افطار چیده شده است و همه مینشینند و روزههای خود را باز میکنند. مهمان برنامه هم که کونیکو یامامورا (صبا بابایی) بودایی مسلمان شدهای است که مادر شهید نیز بوده در کنار باقی بچهها روزه خود را باز میکند.
حامد امامی هنوز بر سر میز افطار ننشسته است که درباره حضورش در این برنامه میگوید: با تجربه در شبکه سمنان و آشنایی با تهیهکنندگان این برنامه مجید نادری و محمد شکیبانیا وارد این برنامه شدهام. این دومین سال است که شهر باران اجرا میشود، اما سال گذشته توسط گروه متفاوتی اجرا میشد.
امامی ادامه میدهد: سعی میکنیم سوالهایمان تکراری نباشد و به سیر تحول انسانها در این برنامه نگاه میکنیم. افطار که میکنیم کنار مهدی زنگنه مینشینم که او نیز مانند حامد امامی سابقه اجرا در تلویزیون و شبکههای اصلی نداشته است.
همینطور که با آش رشته روزهاش را باز میکند، میگوید: شهر باران قرار است با گفتوگوی نهچندان متفاوت و در حدی معمولی و ساده با مهمانی که هر شب شاخصهای دارد تا افطار همراه شود.
زنگنه که پیش از این مداح بوده معتقد است با گذشت زمان، برنامه بهتر نیز میشود. اما در عینحال از این برنامه راضی نیست زیرا به زعم وی باید با برنامهتر و با هدف مشخصتر و مدونتری کار کرد ولی آنچه از دست بر میآید، این است.
وی معتقد است شأن برنامهای که از شبکه یک و پیش از افطار باید پخش شود بیش از اینهاست.
به اعتقاد این مجری، قصد برنامه شهر باران این است که شعار ندهد و حس خود را به تماشاچیانش منتقل کند.
زنگنه میگوید: تا امروز نیز کسی نگفته است چه چیزی بگوییم و چه چیزی نگوییم. اینها حرف خودمان است. پیش از این برنامه نیز ما مجریان، همدیگر را نمیشناختیم اما حال همه همدل شده، زود راه را پیدا کرده و با هم خیلی دوست شدهایم.
همه افطار میکنیم. کلانتری، کارگردان تلویزیونی برنامه، به صحبتهایش این را نیز اضافه میکند که آنچه امروز با این سابقه وی را ترغیب به همکاری با برنامهای میکند، ادب تهیهکننده و تیم همکار است. ادب و احترام چیزی است که نادری دارد و باعث میشود کلانتری نیز پیشنهادهایش را رد نکند.
هندوانه بیش از هر چیز پای سفره افطار میچسبد. همهمه است و همه درباره برنامه و مهمانان فردا صحبت میکنند.
گپ و گفتها نشان میدهد صمیمیت در این گروه نیز سر باز کرده است و رمضان از خصوصیات دیگرش شاید بیشتر شدن این دوستیها و هم سفر شدن و همراهی گروهی باشد که همگی مهمان ماه رمضان هستند. (جام جم – قاب کوچک)
نگار حسینخانی
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version