اهداف جنبش‌های اعتراضی در سرزمین‌های اشغالی

اهداف جنبش‌های اعتراضی در سرزمین‌های اشغالی

جام جم آنلاین: مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی برای اولین بار با وضعیت عجیبی مواجه می‌شدند: یک «شهروند اسرائیلی» به نام «موشه سلمان» در ۱۴ جولای جاری در اعتراض به اوضاع بد اقتصادی خود را به آتش کشید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ این رژیم به شمار می‌رود. چرا که این صحنه یادآور صحنه خودسوزی «محمد بوعزیزی» تونسی است که جرقه انقلاب تونس را زد.

برای اولین بار تظاهرات اعتراضی شهروندان سرزمین‌های اشغالی به شهرهای بزرگی مانند قدس، حیفا و بئرالسبع گسترش یافت و آنها هم وضعیتی شبیه «تل‌آویو» مهد این جنبش اعتراضی پیدا کردند و این در حالی بود که تاکنون تظاهرات‌ اعتراضی تنها به این شهر محدود می‌شد.

این وضع باعث طرح این سوال می‌شود که آیا این تحولات باعث «خودسوزی»های بیشتر خواهد شد یا صرفا در حد «تغییرات آب و هوایی گرم» در آسمان اسرائیل باقی خواهد ماند؟

همه اینها نشانه‌هایی از نزدیک شدن زمان وقوع انفجار اعتراضات طبقه متوسط رژیم صهیونیستی در مقابل ظلم و ستم موجود در این جامعه است.

ناصر لحام کارشناس امور صهیونیستی در گفت‌وگو با روزنامه «فلسطین» (چاپ باریکه غزه) می‌گوید: اعتراضات مردم به شکل غیرقابل منتظره‌ای افزایش یافته است و شیوه‌های مورد استفاده آنها نیز به شکل بی‌سابقه و حیرت‌آوری گسترش می‌یابد.

واقعیت این است که این تظاهرات‌ نقطه پایانی ندارد و با افزایش شمار تظاهرات‌ از اقشار مختلف جامعه صهیونیستی علیه سیاست‌های بنیامین نتانیاهو نخست ‌وزیر دولت عبری قدرت آن بیشتر هم خواهد شد.

وی می‌افزاید: همان‌طور که در کشورهای عرب اتفاق افتاد، اینجا هم جرقه اعتراضات توسط طبقه متوسط و دانشجویان معترض به افزایش بهای مسکن و هزینه‌های تحصیل و آموزش زده شد و «نقاب رنگارنگ» را از چهره زشت و متعفن رژیم صهیونیستی برداشت و به همگان اعلام کرد که وضعیت رژیم صهیونیستی نیز تفاوتی با رژیم‌های عربی از نظر محرومیت بخش اعظم «شهروندان» از عدالت اجتماعی ندارد.

لحام در ادامه خاطرنشان می‌کند: «تلاش‌های دولت نتانیاهو برای مهار این بحران بی‌نتیجه بود؛ هرچند که این رژیم دست به اقدامات مختلفی زد مانند تشکیل کمیته «ترکنبرگ» و اعطای وعده‌های متعدد به شهرک‌نشینان خشمگین صهیونیست که هیچ کدام از آنها هم عملی نشده است.»

این کارشناس امور صهیونیستی در ادامه تاکید می‌کند: «رژیم صهیونیستی برای اولین بار خود را مقابل چنین قدرت مردمی روزافزونی می‌بیند؛ گرچه «نخبگان سیاسی» وابسته به دو مکتب سیاسی سنتی اسرائیل: «مکتب سوسیالیستی کیبوتسی» و «مکتب سرمایه‌داری» در آن مشارکت نداشتند، اما در نهایت این ناآرامی‌ها به نفع گروه دوم خاتمه یافت و نتانیاهو زمام امور را در اختیار گرفت، لیکن به اعتقاد من، در صورت تداوم این اعتراضات در حجم کنونی، اقشار مختلف مردم اوضاع را در دست خواهند گرفت و سیاست جدیدی برای این رژیم تدوین خواهند کرد و این مساله دیر یا زود تحقق خواهد یافت.»

دکتر ودیع ابونصار کارشناس امور صهیونیستی و مدیر مرکز رایزنی بین‌المللی نیز به نوبه خود می‌گوید، امید کمی نسبت به موفقیت‌آمیز بودن تظاهرات جنبش اجتماعی در اسرائیل دارد.

وی می‌افزاید: «با وجود تمامی تحولات جاری، سه عامل باعث می شود من نسبت به این مساله خوشبین نباشم؛ نخست: وضعیت امنیتی ناآرام فلسطین اشغالی؛ بویژه در سایه تحولات عربی که به دولت عبری امکان می‌دهد مسوولان راه‌اندازی چنین تظاهراتی را «کمپین خیانتکاران» توصیف کرده و مدعی شوند ««دولت» در وضعیت دشوار و بغرنجی به سر می‌برد.»

دلیل دوم هم این است که تمامی تظاهر‌کنندگان روی این مساله اجماع نظر دارند که عملکرد دولت نتانیاهو مناسب و مطلوب نیست، اما روی اولویت‌بندی‌های خود در این زمینه اختلاف‌نظر دارند؛ چنانچه برخی از آنها اولویت را به اصلاح وضعیت بخش آموزش می‌دهند و برخی دیگر معتقدند باید وضعیت بهداشتی در راس اولویت‌های تظاهرکنندگان قرار گیرد؛ البته گروه سومی هم هست که حقوق اجتماعی را مهم‌ترین خواسته جنبش اعتراضی اجتماعی می‌داند.

ابونصار در ادامه به تشریح دلیل سوم می‌پردازد و آن را به فقدان رهبران «کاریزماتیک» یا احزاب قوی صهیونیستی که بتوانند از این تظاهرات‌ حمایت کنند، مرتبط می‌داند.

وی می‌افزاید چنین تظاهراتی شاید صرفا از حمایت محدود برخی نمایندگان احزاب کار و کادیما در کنست صهیونیستی برخوردار شود و این به این معناست که در سایه فقدان رهبری قوی و قدرتمند یکپارچه و فقر امکانات، جنبش اعتراضی صهیونیست‌ها دچار چند دستگی و تفرقه خواهد شد؛ مگر این‌که تغییراتی در آن صورت گیرد یا عوامل قوی وارد آن شوند که عملا وضعیت را تغییر دهند.

هر کس در ماهیت واقعی تظاهرات‌ اعتراضی اسرائیلی‌هایی که خواستار برقراری عدالت اجتماعی هستند، درنگ کند، می‌بیند که همان‌طوری که ابو‌نصار می‌گوید با بافت غیرمنسجم و ناهماهنگی از بیکاران، کارکنان دارای درآمد متوسط و دانشجویان که اکثریت آنها یهودی هستند، مواجه می‌شود و نقطه جالب توجه این‌که تعداد انگشت‌شماری از اعراب ساکن اراضی اشغالی سال ۴۸ در این تظاهرات مشارکت دارند؛ هر چند بیشتر از گروه‌های دیگر طی ۶۴ سال گذشته متحمل ظلم و ستم شده‌اند.

ابونصار در پایان گفت‌وگویش با روزنامه فلسطین تاکید می‌کند این جنبش اکنون بر سر دوراهی حساسی قرار گرفته است و «هنوز هیچ نشده اختلافات شدیدی میان مسئولان راه‌اندازی تظاهرات‌ در اسرائیل بروز کرده است، زیرا آنها بر سر این مساله اختلاف دارند که آیا این تظاهرات باید به همان شکل مسالمت‌آمیز خود ادامه پیدا کند؟ یا در واکنش به خلف وعده‌های دولت عبری رنگ و بوی خشونت به خود بگیرد؟ اکثریت اعضای این جنبش بشدت مخالف توسل به خشونت هستند و معتقدند که این مساله می‌تواند بهانه و توجیهی قوی برای دولت بنیامین نتانیاهو به منظور سرکوب معترضان و نابودی این جنبش فراهم کند.»

منبع: فلسطین الیوم 
مترجم: یوسف رضازاده


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.