بهرامی: نمی‌توان افراط گرایی را بازیگر مستقلی دانست

۲۸اردیبهشت،

سفیر پیشین ایران در پاکستان و افغانستان گفت: نقطه تبلور، بروز و توسعه افراط‌گرایی در شرق ایران در پاکستان بود و نه در افغانستان و حتی اختلافات مذهبی بهانه بوده است و سبب واقعی آن قدرت ارزیابی می‌شود.

به گزارش خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدرضا بهرامی که ظهر یک‌شنبه در نشست تخصصی «چالش شیعه و سنی در منطقه» که در موسسه دیپلماسی ایرانی برگزار شد سخن می‌گفت، خاطرنشان کرد: در قرن ۱۹ در افغانستان درگیری‌های مذهبی رخ داد که مذهب در آن بهانه بود و سبب اصلی قدرت بوده است. در پاکستان پس از روی کار آمدن ضیاالحق که گرایش‌های تند اسلامی داشت، افراط‌گرایی آغاز شد. ضیا گرایش‌های تند اسلامی داشت و لایحه شریعت را به تصویب رساند که با مخالفت اهل تشیع مواجه شد. این مساله اختلافاتی ایجاد کرد آن‌ها از لایحه شریعت عقب‌نشینی کردند اما نتیجه گرفتند برای کنترل شیعیان باید نیرویی در مقابل آن‌ها ایجاد کنند و سپاه صحابه از این جا شکل گرفت.

وی افزود: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ماهیت ایدئولوژیک و تقابل تئوریکی که می‌توانست بین ایران و عربستان سعودی ایجاد شود عاملی شده است که سعودی‌ها کمک‌های خود را با توجه به گرایشی که در ضیاالحق وجود داشت بر آن‌ها متمرکز کنند و گروه‌های تندرو شکل بگیرد.

بهرامی تجاوز شوروی به افغانستان را یکی دیگر از عوامل رشد افراط‌گرایی دانست و گفت: شوروی جریان‌هایی که می‌توانست در کشورهای عربی تندرو باشد را ساماندهی کرد.

این دیپلمات پیشین کشورمان با بیان این که افراط گرایی که در شرق ایران شکل گفت با حمایت عنصر غیربومی عربستان سعودی بوده است، افزود: باید بررسی کرد آیا افراط‌گرایی بازیگری مستقل در منطقه است و باید به عنوان بازیگر مستقل با آن برخورد کنیم یا بازیگر نیمه مستقل یا وابسته ارزیابی می‌شود؟ البته باید پذیرفت هر کارگذاری وقتی ادامه حیات پیدا می‌کند مطالبات را براساس تمایلات خود پیش می‌برد و به طور طبیعی هویت نیمه مستقل پیدا می‌کند اما آن چه تجربه ما در حوزه شرق است این است که نمی‌توان افراط گرایی را به عنوان بازیگر مستقلی که هویت مستقل دارد و لزوما درقالب آن ادامه حیات می‌دهد دید.

بهرامی ادامه داد: آیا مطالبه افراط‌گرایی غیر از قدرت چیز دیگری است و آیا می‌توانیم ارتباط منظم و ارگانیکی بین جریان‌های مختلف افراط‌گرا در منطقه تعریف کنیم؟ البته به نظر می‌آید که نگرانی از دست دادن قدرت و محدود شدن می‌تواند یک عامل رادیکالیزم باشد و اگر القاعده را به عنوان چتری برای جریان‌های افراط‌گرا در نظر بگیریم که خود را در مقابل آمریکا سعی می‌کند جهانی تعریف کند می‌بینیم بین خواسته آن‌ها با طالبان افغانستان که به عنوان مطالبات بومی دنبال می‌کنند و یا حتی آن چه که در سوریه رخ می‌دهد تفاوت بسیاری وجود دارد. نحوه رفتار و ناکامی و موفقیت جریان‌های افراط‌گرا جریان‌های هم‌سو را متاثر می‌کند.

انتهای پیام


ایسنا
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.