به بهانه نمایش فیلم ˝تایتانیک˝ از شبکه نمایش

گردآوری توسط گروه فرهنگ و هنر ممتازنیوز

نشانه‌ها در آثار هنری گاهی چنان آشکار است که در نگاه اول به تحلیل و بررسی آن می پردازیم و گاهی هم آنچنان در لایه های پنهان فیلم نهان است که برای درک و دریافت آنها باید از توانی فراتر از تماشاگر عادی برخوردار بود.

به گزارش هنرآنلاین/

سینمای هالیوود و محصولات پر زرق و برق آن، عموما از نشانه ها و ایماژهای ساده بهره می برد و به همین سبب است که پرفروش‌ترین آثار سینمایی جهان تولید کمپانی‌های هالیوودی است.

دو دهه پیش، جیمز کامرون ـ تهیه‌کننده و کارگردان ـ از دل واقعه ای تاریخی فیلمی عاشقانه ساخت. واقعه رخ داده به هیچ وجه عاشقانه نبود، بلکه تراژدی محض بود. غرق شدن کشتی غول پیکری که برای ساخت و راه اندازی اش چه تبلیغاتی که نشده بود. به سبب همین غول پیکر بودن هم نام تایتانیک را بر آن نهاده بودند. کامرون در بستر چنین واقعه ای، داستان خودش را تعریف می کند که ماجرای ساده نفرت دختر پولدار از ازدواج اجباری و دل بستن به پسر نقاش فقیر است. همه ماجرا در ظاهر همین است. دست آخر هم منجر به ایثار پسر برای رهایی دختر می گردد.

کامرون بسیار زیرکانه داستان را از روزگار خود آغاز می کند که کسی در جست و جوی الماسی است که نقاشی آن را دیده است. و در نهایت به ماجرای کشتی تایتانیک و یکی از بازماندگان آن می رسد.

در این نوع ساختار روایتی، کامرون به سراغ تاریخ می رود. او تاریخ کشورش را در قالب کشتی بزرگ چند طبقه ای به تصور می‌کشد. تاریخ غرق شدن تایتانیک ما را به اولین سالهای قرن بیستم می برد. سال ۱۹۱۲ آغاز دوره ای است که جامعه آمریکا و اروپا، مدرنیسم و صنعتی شدن را تجربه می کند. دوره ای که ساختار سنتی جوامع غربی به شدت دستخوش تحول شده است. البته این تحول بسیار پیشتر از این تاریخ آغاز شده بود اما با آغاز قرن بیستم و حضور پر رنگ آمریکا در صنعت و اقتصاد جهان و بویژه مهاجرت از اروپا به آمریکا، فضای تازه تری در مناسبات اجتماعی و اقصادی شکل گرفته بود.

جمیز کامرون داستانش را در چنین فضای طبقاتی و سنتی روایت می کند و او به سبک و سیاق داستان گویی جن و پری و عاشقانه های ساده دختر پادشاه و پسر فقیر، مخاطبان بسیاری را در جهان به سینما کشاند تا بیش از ۲ میلیارد دلار فروش داشته باشد. فیلمی که کمپانی مشهور فاکس قرن بیستم امضای خود را بر پای آن نشاند.

فیلم تایتانیک البته اولین برداشت سینمایی از واقعه غرق شدن کشتی تایتانیک نیست، اما متفاوت ترین آنهاست. فیلمسازان پیشین غرق شدن کشتی را روایت کرده اند؛ مانند فیلم معروف شب به یاد ماندنی که در اواخر دهه ۱۹۵۰ ساخته شد.

در فیلم تایتانیک افزون بر روایت چگونگی غرق شدن کشتی تایتانیک با تصویری از جامعه رو به رشد و البته طبقاتی آمریکای آغاز قرن یستم رو به رو می شویم.

کشتی تایتانیک چند طبقه است. یا به بیان دیگر کلاسهای مختلف دارد. جک از راه شرط بندی توانسته بلیط کلاس سه را به دست بیارد. رز، همراه خانواده ثروت مندش در کلاس ۱ است. هر چه به سمت انتهای کشتی برویم، طبقات اجتماعی ضعیف تری را می بینیم.

کامرون با این ایده ساده، کلیشه قدیمی فقیر و غنی را در شکلی پر زرق و برق نشان داده است. آنچه در فیلم تایتانیک به روشنی دیده می گردد ساختار قصه گویی سنتی است. رمز موفقیت و فروش ۲ میلیارد دلاری فیلم هم دقیقا همین مساله است. کامرون در بهترین و ساده ترین شکل ممکن قصه سر راست و یک خطی اش را برای ما تعریف می کند. هیچ پیچیدگی روایی برای مخاطب نمی گذارد. در عین اینکه از تمامی کلیشه ها و یا بهتر بگویم تکنیک های فیلمنامه نویسی هالیوودی بهره می برد و می داند که کجای فیلم تماشاگر به آرامش و کجا به تعلیق و هیجان نیاز دارد.

در این یادداشت قصد تحلیل و نقد فیلم تایتانیک را نداریم که پیش ازاین بسیار دربارهٔ این فیلم و تکنیک های آن نوشته شده است. تایتانیک پس از ۱۷ سال از یکی از شبکه های ایران پخش می گردد. شبکه ای که هدفش پخش آثار نمایشی است و با همین ماموریت تاسیس شده است. بی تردید برای اهالی رسانه ها این پرسش پیش می آید که رسانه ملی چرا فیلم “تایتانیک” را پخش می کند. البته این پرسش را برای پخش هر فیلم سینمایی ایرانی و خارجی می توان مطرح کرد. در این مورد خاص، نام فیلمساز، شهرت فیلم در زمان پخش و دست به دست شدن نسخه های ویدئویی آن در اواخر دهه ۱۳۷۰ در ایران، حساسیتها را در قبال پخش چنین فیلمی بیشتر می کند. واقعیت این است که تایتانیک یا فیلم هایی از این دست، از چند جنبه برای تماشاگر ما مفید است، اول آشنایی با سینمای جهان است، البته اگر همراه با آگاهی و نقد و بررسی باشد بهتر می توان به نتیجه مطلوب رسید. دوم اینکه اوقات فراغت او از طریق رسانه ملی پر می گردد. از جنبه فنی نیز شبکه هایی مانند شبکه نمایش که در جهان نیز نمونه های تخصصی دارند، می توانند با تعریف سیر محتوای ویژه ها و یا حتی سیر تاریخی مشخصی، فیلمهای سینمایی متنوعی را پخش کنند.

در پایان گفتنی است که دوستانی که به نمایش تایتانیک اعتراض کرده اند، مخاطبان را صرفا همان عده معدود خوانند ها خود نپندارند. مخاطب سینما و تلویزیون ، شمارش پذیر نیست و به قدری گونه های متنوع دارد که دشوار ترین کار سنجش و مخاطب شناسی تلویزیون است. با اندکی مسامحه و نگاه درست به سینمای جهان می توانیم بسیاری از شاهکارهای سینمایی را از شبکه های تلویزیونی خود پخش کنیم.

انتهای پیام/

محراب سیاووشان


آخرین خبرها
منبع:هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.