بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص زن مسلمان ایرانی منتشر شد

به گزارش روز سه شنبه ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای،متن بیانات بدین شرح است:

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

اولا تبریک عرض می کنم ایام متعلق به ولادت بانوی دو عالم، سیده‌ زنان اهل بهشت، حضرت صدیقه طاهره (سلام اللَّه علیها) را. این جلسه بحمداللّه جلسه بسیار مهم و باارزشی از آب در آمد. اولا حضار محترم، بانوان برجسته‌ بخش های مختلف زندگی اجتماعی و زندگی علمی ما و نخبگان حقیقی جامعه‌اند؛ چه استادان محترم و برجستگان میدان های مختلف علمی و فنی و غیره، و چه خانواده‌های محترم شهیدان، این همسر محترم شهید و مادر چهار شهید؛ که اینها نمونه‌ای هستند از اوج حرکت بانوان به سمت کمال و تعالی. بحمدالله این مجلس از همه جهت مجلس برجسته و ممتازی است. اهمیت دیگر این جلسه، جنبه نمادین بودن آن است. یقینا در سرتاسر کشور بانوان محترم دیگری هستند که برجستگی‌هائی را کسب کرده‌اند، از خود نشان داده‌اند و سرمایه‌هائی برای پیشرفت کشور و آینده‌ی کشورند. این جلسه، نمادی از مجموعه حرکت عظیم بانوان کشور ماست.

مطالبی که خانم ها اینجا بیان کردند، تقریبا مشتمل بود بر همه جوانب بحث مربوط به زن، از آن جهتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی باید به این مسئله نگاه کند و آن را دنبال کند.

من با دقت حرف ها را گوش کردم. تقریبا همه آن چیزهائی که امروز در مورد مسئله زنان می تواند عنوان بحث و تحقیق و مطالعه و بر اساس آن، برنامه‌ریزی در کشور صورت بگیرد، در بیانات خانم ها بود. این خیلی برای من جالب و خرسند کننده است.

خب، حالا تا همین جای قضیه اگر بخواهیم یک قضاوتی را مطرح کنیم، آن قضاوت این خواهد بود که نظام جمهوری اسلامی توانسته است به یک قله‌ای دست پیدا کند که عبارت است از پرورش زنان فرزانه و صاحب اندیشه و صاحب رأی و نظر در ظریفترین و حساسترین مسائل یک جامعه، که حالا عرض خواهم کرد.

مسئله زن – که امروز در دنیا باید به عنوان ‘بحران زن’ آن را نامید – یکی از اساسی ‌ترین مسائل هر تمدنی، هر جامعه‌ای و هر کشوری است.

در این مورد، شما توانسته‌اید به ریزه ‌کاری‌هایی، به دقت هایی، به سرفصل های مهمی دست پیدا کنید و درباره این مسئله بیندیشید. بنابراین آن قضاوت این شد که جمهوری اسلامی به یک قله‌ای دست یافته است که ای بسا بسیاری از کشورهای عالم به آن دست نیافته‌اند.

یک مطلب را من اینجا عرض کنم. مسئله زن و خانواده، با همه کاری که شده است – شما کرده‌اید، دیگران کرده‌اند – همچنان یک مسئله مهم و قابل بحث و قابل توسّع در اندیشه‌ورزی است. این موضوعِ یکی از نشست های اندیشه‌های راهبردی است که انشاءالله در آینده آن را خواهیم داشت.

نشست های اندیشه‌های راهبردی که تاکنون دو نشست آن انجام گرفته و کارهای آن از لحاظ فکری و انشاءالله بعدا برنامه‌ ریزی و عمل دنبال خواهد شد، متکفل بررسی اساسی‌ ترین و راهبردی ‌ترین مسائل فکری جامعه است. یکی از این مسائل، مسئله زن و خانواده است که در فهرست این مسائل پیش‌بینی شده و در آینده برگزار خواهد شد. من همین جا از بانوان محترم، اندیشه ‌ورزان زن – که امروز نمونه‌هائی از آن را بحمدالله اینجا دیدیم – درخواست میکنم که در این کار مشارکت جدی کنید؛ بحث کنید، فکر کنید، مطالعه کنید؛ فصول مربوط به مسئله زن را به طور جداگانه، به طور تخصصی، به شکل علمی، با تکیه به منابع اسلامی و فکر ناب انقلابی – که خوشبختانه در شما هست – در نشست مربوط به این موضوع بررسی کنید؛ مطرح شود، بحث شود و ان‌شاءالله برای برنامه‌ریزی و عمل دنبال‌گیری شود.

درباره مسئله زن در جامعه، اساس مشکل، دو چیز است؛ دو نقطه اساسی است که اگر درباره این دو نقطه شود فکری کرد، طرحی نو در انداخت و کار پیگیر و مستمری انجام داد، میتوان امیدوار بود که در طول زمان -میان‌ مدت یا بلندمدت- آن چیزی که امروز میتوان آن را بحران مسئله زن در دنیا دانست، حل شود.

آن دو چیز، یکی عبارت است از نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه زن و شان زن در جامعه؛ که این نگاه و این بدفهمی از غرب شروع شده و خیلی هم قدیمی و ریشه‌ دار نیست. آن کسانی که مدعی شدند که در پروتکل های اندیشمندان صهیونیست این مسئله وجود داشته، می شود حدس زد که این، خلاف واقع نیست.

یعنی اگر نگاه کنیم، می‌ بینیم این نگاه غلط، این کج ‌فهمی و بدفهمی در زمینه شان زن در جامعه، شاید در حدود صد سال، صد و پنجاه سال بیشتر در غرب سابقه ندارد و از غرب سرریز شده است به جوامع دیگر، از جمله جوامع اسلامی. این یک نقطه است.

نقطه دوم که اساس مشکل است، بد فهمیدن مسئله‌ خانواده و بد عمل کردن در رفتارهای داخل خانواده است. این دو تا مشکل است که به نظر ما بحران مسئله زن را – که امروز یک مشکل اساسی در دنیاست – به وجود آورده.

شاید تعبیر ‘بحران زن’، تعبیر تعجب‌آوری باشد. امروز مسئله بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژی، بحران گرم شدن زمین، به عنوان مسائل اصلی بشریت مطرح می شود؛ اما هیچکدام از اینها مسائل اصلی بشریت نیست. بیشتر آن چیزهائی که مشکلات اصلی بشریت است، برمی گردد به مسائلی که ارتباط پیدا می کند با معنویت انسان، با اخلاق انسان، با رفتار اجتماعی انسان ها با یکدیگر؛ که یکی از آنها مسئله زن و مرد، جایگاه زن، مسئله زن و شأن زن در جامعه است؛ که این حقیقتا یک بحران است، منتها به رو نمی‌آورند، مطرح نمی کنند و سیاست های مسلط در دنیا به صرفه خودشان نمی دانند و شاید برخلاف راهبردهای اصلی خودشان می دانند که این مسئله را مطرح کنند.

در مورد مسئله اول، که جایگاه زن در زندگی و در جامعه است – با هر تعبیری که می خواهید مطرح کنید، می شود از آن اسم برد – اشکال اینجاست که یک نامعادله‌ای را بتدریج به وجود آورده‌اند؛ یک طرف ذی‌ نفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کرده‌اند. طرف ذی‌نفع مرد است، طرف مورد انتفاع عبارت است از زن.

این به طور آرام، با تدریج، با شیوه‌های گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول ده‌ها سال – که شاید به صد سال، صد و پنجاه سال برسد، که من دقیق نمیتوانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق است – در جوامع غربی در درجه اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند، اینجوری تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد.

لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتما باید از جذابیت های جنسیِ خودش چیزی را ارایه دهد. حتی در مجالس رسمی، نوع پوشش زن باید جوری باشد که برای طرف ذی‌نفع و منتفع – یعنی طرف مرد – چشم‌ نواز باشد.

به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حق‌ کشی که در زمینه مسئله زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرف مورد انتفاع، برای استفاده یک طرف ذی‌نفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال می کنند. فرض کنیم اگر در یک جامعه‌ای مسئله آرایش زنان و تبرج زنان در محیط های عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطه مقابل آن انجام گیرد – یعنی در یک جامعه‌ای عریانی زنان مطرح شود – هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمی شود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاه‌های مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند می کنند، جنجال می کنند؛ این نشان‌دهنده این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سال های متمادی است دنبال می شود و پایه‌اش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانت‌آمیز را برای زن تثبیت کنند و متأسفانه کردند.

لذا شما می‌بینید در غرب با حجاب تدریجا به صورت علنی دارد مخالفت می شود. عنوانی که برای این مخالفت ذکر می کنند، این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبی است؛ ما نمی خواهیم در جوامع ما – که جوامع لائیک هستند – نمادهای مذهبی مطرح شوند.

به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحث این است که سیاست راهبردیِ اساسیِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتی اگر چنانچه حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت می کنند؛ مشکل اساسی این است.

این مسئله آن وقت دنباله‌های خودش را، تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشری به وجود آورده:

مسئله سست شدن بنیان خانواده – گزارش های تکان‌دهنده‌ای که یک نمونه‌اش را یکی از خانم های محترم اینجا اشاره کردند – مسئله آمار گریه‌آور و تأسف بار تجارت زنان. امروز در دنیا طبق گزارشی که داده شده است- که این گزارش به نظرم گزارش سازمان ملل است؛ گزارش یک مرکز رسمی است- سریع‌الرشدترین تجارت های دنیا، تجارت زنان و قاچاق زنان است.

بدترین کشورها هم در این زمینه، چند تا کشورند؛ از جمله رژیم صهیونیستی است. زنان و دختران را با عنوان پیدا کردن کار و عنوان ازدواج و این حرف ها، از کشورهای فقیر، از آمریکای لاتین، از برخی کشورهای آسیا، از برخی کشورهای فقیر اروپا جمع می کنند و می برند آنها را در شرائط بسیار سختی تحویل مراکزی می دهند که انسان از تصور آنها و نام آنها تنش می لرزد.

همه اینها مبتنی است بر این نگاه غلط، این نامعادله ظالمانه در مورد جایگاه زن در جامعه. پدیده کودکان نامشروع – که بالاترین آمار کودکان نامشروع هم در آمریکاست – پدیده‌ی زندگی‌های مشترکی که بدون ازدواج انجام می گیرد؛ یعنی در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمی خانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشی از مشکل اول است؛ باید برای این، یک فکری کرد. باید جایگاه زن را تعریف کرد و در مقابل منطق هوچیگرانه غربی بجد ایستاد.

من یک وقتی گفتم؛ از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربی‌ها درباره مسئله‌ی زن در کشور می گویند، چه دفاعی دارید؟ من گفتم: ما دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئله زن، از غرب طلبکاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم می کنند، زن را تحقیر می کنند، جایگاه زن را پائین می‌آورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار می دهند؛ آنها باید جواب بدهند.

جمهوری اسلامی در این زمینه یک مسئولیتی دارد. جمهوری اسلامی در مسئله زن باید به طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را – که عمدتا اعتراض به نگاه غربی و این نامعادله ظالمانه غربی است – بگوید. با این نگاه، آن وقت مسئله حجاب، مسئله نوع ارتباط زن و مرد، همه معنا پیدا میکند. این یک مسئله است.

مسئله بعدی – که در قضیه زن مشکل دومی است – مسئله خانواده است. نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلی روشنی است.

‘المرأه سیّده بیتها’؛ بزرگ خانه، زن خانه است؛ این از پیغمبر اکرم است. جایگاه زن در خانواده، همانی است که در گفتارهای گوناگون ائمه (علیهم‌السّلام) آمده: ‘المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه’. در تعبیرات عربی، قهرمان یعنی کارگزار، پادو، یک خدمتگزار محترم. می فرماید: در داخل خانه، زن قهرمانه نیست؛ ریحانه است، گلِ خانه است. خطاب به مردان میفرماید: بهترین شما کسانی هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند. اینها نظرات اسلام است و از این قبیل الی ماشاءالله وجود دارد. ولی در عین حال تحقق خواسته اسلام در خانواده، یک امری است که با این بیانات تمام نمی شود، حل نمی شود؛ احتیاج به پشتوانه قانونی، پشتوانه اجرائی و ضمانت اجرائی دارد؛ و این کار باید انجام بگیرد.

این کار در طول سال های متمادیِ گذشته انجام نگرفته است. خانواده‌هایی که متدین بودند، مردانی که از اخلاقِ خوب برخوردار بودند و پایبندی‌های شرعی داشتند، ملاحظاتی کردند؛ اما در مواردی که این خصوصیات نبوده، این ملاحظات نشده؛ به زن در داخل خانواده ظلم شده.

البته اینجور نیست که ما فکر کنیم غربی‌ها در این زمینه از ما جلویند؛ ابدا. بنده آمارهای زیادی دارم، این خانم محترم هم آمارهائی را ذکر کردند؛ وضع داخلی خانواده‌های غربی از لحاظ مظلومیت زن و از لحاظ عدم رعایت حقوق زن، از وضع خانواده‌های اسلامی و ایرانی و شرقی یقینا بدتر است؛ بهتر نیست، اگر بدتر نباشد؛ در مواردی حتما بدتر است.

ما به آنها که نگاه نمیکنیم، آنها که الگوی ما نیستند. ما در محیط خانواده کمبودهای زیادی داریم؛ احتیاج دارد به پشتوانه قانونی، به تضمین قانونی، به تضمین اجرائی؛ و این باید تحقق پیدا کند. این مسئله از جمله عرصه‌ها و میدان هایی است که در داخل کشور در این زمینه کم کار شده و باید کار شود.

از لحاظ نظر اسلام و متون اسلامی هم در این بخش از مسئله هیچ کمبودی وجود ندارد. ما می‌ بینیم گاهی اوقات کسانی که منتقد تفکرات اسلامی هستند، سر قضیه ارث و دیه و این چیزها اشکال می کنند، در حالیکه اشکال ها وارد نیست؛ آنها پاسخ های منطقی و قوی دارد. اما در زمینه رفتارهای داخل خانواده، متأسفانه غالبا به غفلت گذرانده می شود؛ در حالیکه نظر اسلام، نظر کاملا روشنی است. محیط خانواده برای زن باید محیط امن، محیط عزت و محیط آرامش خاطر باشد تا زن بتواند آن وظیفه اساسی خودش را – که همین حفظ خانواده است – به بهترین وجهی انجام دهد.

در مورد نگاه اسلام به زن بحث های زیادی شده است، ما هم بارها گفتیم. من مکررا عرض کردم که نمونه برای انسان مؤمن و مرضی الهی، و انسان کافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ این چیز جالبی است. قرآن وقتی میخواهد برای انسان خوب و انسان بد نمونه ذکر کند، هر دو را از زنان انتخاب می کند: ‘ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأه نوح و امرأه لوط’. قرآن دو زن را به عنوان «مثل»، یعنی نمونه و نماد زنانِ بد معرفی می کند؛ همسر نوح و همسر لوط. بعد نقطه مقابل: ‘و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأه فرعون’. به عنوان نماد زن خوب، زن برتر و زن مؤمن، دو نفر را معرفی میکند: یکی همسر فرعون است، یکی هم حضرت مریم است؛ ‘و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها’.

جالب این است که هر چهار تای این زن ها خوبی و بدی‌شان مربوط به محیط خانواده است. در مورد آن دو زن بد – ‘امرأه نوح و امرأه لوط’ – می فرماید: ‘کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما’؛ این دو زن به همسرانشان – که دو پیغمبر عالی‌ شأن و عالی‌ مقام بودند – خیانت کردند. مسئله، مسئله خانواده است. موضوع آن دو زن دیگر هم مربوط به خانواده است؛ اولی که زن فرعون است، ارزش و اهمیت او این است که یک پیغمبر اولوالعزم را، یک موسای کلیم‌الله را در آغوش خود پرورش می دهد و به او ایمان می‌آورد و به او کمک می کند؛ لذا فرعون از او انتقام می گیرد.

مسئله، مسئله درون خانواده است با این تأثیر و شعاع عظیم کاری که او کرده است، که یک موسائی را تربیت کرده. در مورد حضرت مریم هم همین جور است: ‘الّتی احصنت فرجها’؛ ناموس خود را حفظ کرد، عفت خود را حفظ کرد. این نشان دهنده این است که در محیط زندگی حضرت مریم (سلام اللَّه علیها) عواملی وجود داشته که می توانسته است تهدیدکننده عفت و ناموس یک زن عفیف باشد و او توانسته مبارزه کند. بنابراین همه‌اش ناظر به همین جنبه‌های مهمی است که عرض شد؛ جنبه خانواده و مسئله شأن زن در جامعه. بنابراین مسئله، مسئله مهمی است.

البته ما در جمهوری اسلامی پیشرفت داشتیم. نگاه من، نگاه خوشبینانه است. ما قبل از انقلاب را از نزدیک دیدیم. وضعی که آن روز کشور ما و جامعه ما و زنان ما به سمت آن می تاختند، وضعیت بسیار هولناک و خطرناکی بود. به خاطر خاصیت تقلیدی بودن کار در اینجا، گاهی وضعیت ظاهر زنان از آنچه که ما در عکسها و نقل ها و گزارش ها از زن های اروپائی می دیدیم یا می خواندیم هم بدتر بود! یک چنین وضعی را داشتند ترویج می کردند. البته زن ایرانی به خاطر گوهر ایمان که در او نهادینه بود، توانست بر این موج مخرب فائق آید؛ در انقلاب مشارکت اساسی داشته باشد؛ هم با حضور خود، هم با تشویق مردان؛ و یک پایه اساسی پیروزی انقلاب شود. بعد از انقلاب هم که حرکت زنان، حرکت فوق‌العاده‌ای است.

من لازم است عرض کنم؛ این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتا آیتی هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه می کند و می خواند، رنج های اینها را که ملاحظه می کند – البته بانوانی که قبل از انقلاب همسر مبارزینی بودند که سختی‌هائی را تحمل می کردند، نمونه‌هائی هم در آنجا دیده می شد؛ لیکن نمونه‌های کامل در دوره دفاع مقدس بود – می‌ بیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبهه‌ها؛ بسیاری از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوه‌های صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. این در عرصه مسائل معنوی و انسانی. در عرصه‌ مسائل سیاسی و در عرصه مسائل علمی هم کشور بحمدالله پیشرفت فوق‌العاده‌ای داشته است. این همه زنان دانشمند، استاد در رشته‌های مختلف علمی، در علوم حوزوی، در علوم دانشگاهی – که نمونه‌ای از آنها خوشبختانه شما حضار محترم هستید که در اینجا حضور دارید – همه نشان‌دهنده موفقیت جمهوری اسلامی است. نگاه من، این نگاه است. این نگاه، دل را به آینده امیدوار می کند.

ما با همین حرکت و با همین شتاب ان‌شاءالله پیش برویم، قطعا خواهیم توانست بر فرهنگ غلط غربی و رائج در دنیا فائق آییم. باید کار کرد، باید تلاش کرد، باید دنبال‌گیری کرد. نگاه، نگاه خوشبینانه است؛ منتها این نگاه خوشبینانه نباید مانع شود از اینکه ضعف ها را ببینیم. ما درجاتی پیش رفتیم، اما ای بسا ۱۰ برابر این ممکن بود پیش برویم. آنچه که موجب شد نتوانیم در آن حد جلو برویم، همین ضعف ها و مشکلاتی است که وجود داشته؛ که شما به بعضی از آنها اشاره کردید، و مشکلات دیگری هم وجود داشته که باید برطرف شود.

آنچه که من میخواهم در پایان عرایضم عرض کنم، این است که عمده کار را خود بانوان باید انجام بدهند. شما هستید که می توانید فکر کنید، اندیشه‌ورزی کنید، مطالعه کنید، معضلات را در مقام نظر و اندیشه حل کنید و در مقام عمل راهکار اجرائی ارائه دهید. این، کار را بسیار آسان و نزدیک خواهد کرد. البته در این جلسه بانوان محترم پیشنهادهائی هم دادند؛ بعضی از اینها کاملا عملی است و دم دست است و می شود اجرا کرد، اقدام کرد، برای بعضی هم می توان زمینه‌سازی کرد.

به هر حال امیدواریم ان‌شاءالله جامعه‌ زنان کشورمان جزو موفق‌ترین جوامع باشند و دختران جوان ما ان‌شاءالله بتوانند در این زمینه‌ای که شما به وجود آوردید، گامهای بلندتری بردارند و روزبروز ان‌شاءالله به اهداف عالیه اسلامی نزدیکتر شویم. ان‌شاءالله این جلسه هم برکات خودش را در این عرصه باقی خواهد گذاشت.

گفتنی است این دیدار در اول خرداد ماه سال ۹۰ به مناسبت تولد حضرت فاطمه (س) صورت گرفته است.

کاربران می توانند با مراجعه به آدرس http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12518

از این مطلب دیدن کنند.

سیام**۹۱۰۳** ۱۴۱۸

انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر ۸۰۲۲۳۵۶۳


ایرنا: خبرگزاری جمهوری اسلامی

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.