بیمار برلینی از ایدز رهایی یافت، اما ایدز هنوز درمانی ندارد / پرونده هفته

پوریا ناظمی: سپتامبر سال ۱۹۸۲ / شهریور ۱۳۶۱ اولین باری بود که سی.دی.سی (مرکز کنترل بیماری‌ها) در ایالات متحده برای نخستین بار نام AIDS را برای خطاب قرار دادن بیماری‌ای که به تازگی شیوع آن کشف شده بود، به کار برد. بدین ترتیب امسال سی‌امین سالی است که انسان با تهدید شبحی به نام AIDS دست و پنجه نرم می‌کند؛ هرچند که مدت زمان بیشتری از آشنایی انسان با این بیماری و تلاش برای مبارزه با آن سپری شده است.
در طی ۳۰ سال گذشته یکی از اولویت‌های اصلی جوامع پزشکی و تحقیقات پزشکی به پیدا کردن راهی برای جلوگیری از بیماری ایدز و یا درمان آن اختصاص یافته است. نه تنها مراکز موجود پروژه‌های فراوانی را برای حل معمای درمان ایدز در دستور کار دارند، که بسیاری از سازمان‌های غیرانتفاعی و خیریه نیز ترجیح داد‌اند سرمایه‌هایی را برای تحقیق به این امر اختصاص دهند. بیل گیتس و همسرش ملیندا بخشی مهمی از سرمایه بنیاد خیریه خود را به تحقیق در باره ایدز اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر در حوزه مسایل اجتماعی هنرمندان برجسته‌ای چون بونو و دیگر چهره‌های شاخص هنری، کمپین‌هایی را برای آشتی مردم با بیماران ایدزی و اصلاح دیدگاه غلط ولی رایج درباره این بیماران رهبری می‌کنند. یکی از دو بزرگ‌ترین رویدادهای موسیقی به نام کنسرت لایو۸ در سراسر جهان برای مبارزه با ایدز برگزار شده است. اگر به تصویر بزرگی از تلاش‌هایی که در زمینه مهار ایدز در زمینه‌های مختلف رخ می‌دهد نگاه کنیم، دیدن اینکه ایدز امروز یکی از اصلی مسایل و دغدغه‌های جهان ما است کار دشواری نخواهد بود.
اما چگونه دانش پیشرفته بشری در طول تمام این سه دهه و علی رغم بسیج همه نیروها و توان خود هنوز نتوانسته است راه حل و درمانی برای ایدز پیدا کند. آیا هنوز نتوانسته‌ایم به مرزهای درمان این بیماری نزدیک شویم؟
شاید نزدیک‌ترین تجربه پزشکی به درمان بیماری ایدز مربط به پرونده‌ای باشد که در جهان پزشکی به پرونده بیمار برلینی معروف شده است. دربین بیش از ۳۰ میلیون مبتلا به ایدز، از زن و مرد گرفته تا کودک، شاید تنها نمونه‌ای که در آن تاکنون درمانی برای ایدز ثبت شده است، به پرونده تیموتی ری برایان باز می‌گردد، بیمار ۴۰ ساله آمریکایی که در شهر برلین تحت درمانی آزمایشی قرار گرفت و نتایج این درمان تاکنون مثبت بوده است.
اما این موفقیت پایان تلاش برای درمان ایدز نیست. در همان سال ۲۰۰۹/۱۳۸۸ در سراسر جهان ۱٫۸میلیون نفر در اثر ابتلا به ایدز درگذشتند و ۲٫۶میلیون نفر دیگر به این بیماری آلوده شده‌اند. هنوز در هر ساعت به طور متوسط ۳۰ کودک در اثر ابتلا به ایدز جان خود را از دست می‌دهند. اما اگر بیمار برلینی توانست بر ایدز غلبه کند، چرا این روش درمان عمومیت پیدا نکرده است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به شیوه درمان این بیمار اشاره کنیم.

داستان بیمار برلینی
براون، بیماری که اجازه داد پزشکان درمانی را در مرز‌های دانش روز پزشکی بر روی او اعمال کنند، مشکلی بیش از ابتلا به ایدز داشت. او ۱۰ سال پس از ابتلا به ایدز دچار سرطان خون پیشرفته نیز شده بود؛ به همین دلیل زمانی که پزشک معالج او، دکتر گرو هوتر (Dr. Gero Hütter) در بیمارستان چریته (Charité Hospital) در برلین درمان او را بر عهده گرفت ، متوجه شد که به طور همزمان باید مساله ایدز او را نیز در فرآیند درمان در نظر بگیرد. در مورد بیماری سرطان خونی که براون به آن مبتلا بود، یکی از درمان‌های رایج استفاده از پیوند سلول‌های بنیادی است. بر این کار لازم بود در ابتدا سلول‌های خونی سرطانی براون را از بین ببرند، این کار با پرتو درمانی و یک رژیم دارویی امکان‌پذیر بود. این اقدام نه تنها گویچه‌های سفید سرطانی بیمار را از بین می‌برد، که تقریبا همه سلول‌های سیستم دفاعی او را نیز نابود می‌کرد. با توجه به این‌که ویروس HIV عموما در این سلول‌ها خانه می‌کند، این فرآیند باعث می‌شود تا ویروس جایی برای ادامه زندگی و تکثیر نداشته باشد. البته از بین بردن این سلول‌ها به تنهایی نمی‌توانست مانع بازگشت بیماری پس از پیوند شود. ویروس می‌توانست در جایی پنهان شده و پس از آنکه پیوند سلول‌های بنیادی انجام شد و سلول‌های جدید جایگزین شدند، دوباره میزبان مناسبش را پیدا کرده و فعال شود.
دکتر هوتر و تیم پزشکی اما نسبت به وجود یک جهش ژنتیکی در برخی از افراد آگاه بودند که به طور طبیعی آنها را در برابر ویروس HIV مقاوم می‌کند.

یک جهش ژنتیکی مفید
بر سطح سلول‌های گویچه‌های سفید خون، پروتئینی به نام CCR5 قرار دارد. تحقیقات انجام شده برروی بیماری ایدز نشان می‌دهد که این پروتئین به ویروس HIV اجازه می‌دهد تا به سطح این سلول‌ها بچسبد و ساختار ژنتیکی خود را به درون آن وارد کند. این عملی است که ویروس با انجام آن امکان ازدیاد و تکثیر خود را به دست می‌آورد.
بر اساس تحقیقات بین ۱ تا ۲ درصد مردم آمریکا و اروپای غربی به طور طبیعی دارای جهشی به نام جهش دلتا ۳۲ در ژنی هستند که مسوول رمزنگاری این پروتئین (CCR5) است. این جهش در ژن CCR5 باعث می‌شود تا جلوی تولید پروتئین‌های فعال و کارآمد گرفته شود و در نتیجه در غیاب عملکرد این پروتئین، ویروس HIV دیگر نمی‌تواند از این درگاه برای نفوذ به درون سلول‌های سیستم ایمنی استفاده کند. البته این جهش ژنتیکی همیشه هم به سود بیمار نیست و یکی از معایبش این است که امکان ابتلا به ویروسی مانند ویروس نیل غربی را افزایش می‌دهد. اما اگر قرار باشد کسی که در حال حاضر به ایدز مبتلاست بین درمان ایدز و بالا رفتن احتمال ابتلا به ویروس نیل غربی در آینده یکی را انتخاب کند، به نظر می‌رسد درمان بیماری قطعی ایدز را انتخاب کند.
دکتر هوتر نیز به همین نتیجه رسید که شاید استفاده از این جهش ژنتیکی در هنگام پیوند راه‌حلی برای درمان بیماری ایدز براون نیز باشد. فهرست اولیه افراد داوطلب اهداکننده شامل ۱۳میلیون نفر می‌شد. بررسی‌ها نشان داد از بین این افراد بررسی‌ها ۲۳۲ مورد دارای هماهنگی و مشخصات لازم برای پیوند مناسبی هستند که در بردارنده بیشترین شانس موفقیت برای براون است. وقتی این فهرست آماده شد، تیم پزشکی بررسی مجددی را روی این فهرست کوتاه شده انجام داد تا ببینند آیا کسی از بین این افراد داری جهش دلتا ۳۲ در ژن CCR5 هست یا نه.

عدد شانس براون ۶۱ بود!
شانس با تیم پزشکی و براون یار بود و بررسی داوطلب اهداکننده شماره ۶۱ نشان داد که او نه تنها اهداکننده مناسبی برای براون است، که میزبان این جهش نیز هست. بدین ترتیب بدن تهی شده از سیستم ایمنی براون میزبان سلول‌های جدیدی شد که از کمک سلول‌های بنیادی این نمونه اهدا کننده برای او فراهم شده بود.
سیستم ایمنی جدید بدن او نه تنها دیگر فاقد سلول‌های سرطانی بود، که در برابر HIV نیز مقاوم شده بود. اما ممکن بود ویروس دوباره حمله خود را آغاز کند؛ به همین تیم پزشکی منتظر ماند تا ببیند آیا بدن او در طول زمان بار دیگر به ویروس اجازه تکثیر را می‌دهد یا خیر. اما با گذشت زمان بدن او کماکان نشانه‌ای از افزایش ویروس را نشان نمی‌دهد. او بارها مورد نمونه‌برداری از بافت‌های مختلف بدن قرار گرفت، از مغز گرفته تا دیگر اندام‌هایی که ممکن بود ویروس در آنجا پنهان شده باشد و ویروس کماکان پایین‌تر از سطح قابل تفکیک قرار داشت. بدین ترتیب جامعه پزشکی پس از انکارهای اولیه در نهایت پذیرفت که براوان اولین کسی است که بیماری ایدز در او درمان شده است.

این درمان ایدز نیست!
اگرچه این امر مساله‌ای بی‌سابقه است، اما بازتاب‌ها نسبت به آن بیش از واقعیت خوش‌بینانه بود. در واقع درمان براون را نمی‌توان درمان ایدز به شمار آورد، بلکه می‌توان آن را گامی در راستای تحقیقات در زمینه درمان این بیماری دانست.
دلایل زیادی وجود دارد که بر مبنای آن نمی‌توان این روش را بر روی میلیون‌ها نفر از مبتلایان ایدز تکرار کرد. نخست اینکه براون و تیم معالج او ریسک‌های خطرناکی را برای انجام این درمان پذیرفتند. البته از پذیرش این خطرات هم گریزی نبود که مهم‌ترین دلیل آن، توانایی ویروس برای سازگار کردن و مقاوم کردن خود در برابر درمان‌هاست.
براون در طول سالیانی که به ایدز مبتلا بود، به طور موفقی بیماری خود را با استفاده از درمان‌های ضد ویروسی کنترل کرده بود. در هنگام درمان سرطان خون، وی موافقت کرد که استفاده از داروهای کنترل‌کننده بیماری را متوقف کند. این کار عملا به ویروس فرصت می‌داد تا توسعه سریع خود را ادامه دهد. خوشبختانه پس از دریافت سلول‌های بنیادی، ویروس به سطح غیر قابل تشخیصی کاهش پیدا کرد و در همان سطح باقی ماند. اما در نظر داشته باشید که بر مبنای آخرین بررسی‌ها هنوز در بدن براون ویروس ایدز وجود دارد، هرچند که مقدار آن در سطح پایین و غیر قابل تشخیص باقی مانده است. توقف استفاده از درمان‌های کنترل‌کننده ایدز عملا به معنی معنی فرصت دادن به ویروس برای افزایش فعالیت خود است و این ریسک بزرگی به شمار می‌رود.
نکته دوم اینکه ریسک و خطر مرگ در عملی مانند پیوند سلول‌های بنیادی در چنین مواردی بین ۱۰ تا ۴۰ درصد است. این ریسکی نیست که اغلب مردم حاضر به پذیرش آن باشند، به خصوص در بین کسانی که همچون براون با موفقیت در حال کنترل بیماری ایدز خود هستند.
نکته دیگر این است که بررسی‌ها نشان می‌دهد او مبتلا به گونه‌ای از ویروس ایدز بوده که می‌توانسته گویچه‌های سفید را بدون اتکا به پروتئین CCR5 آلوده کند. هنوز کسی نمی‌داند چرا این ویروس‌ها سلول‌های پیوندی را آلوده نکرده‌اند.
در نهایت اینکه براوان اثرات جانبی دردناکی را در طی این درمان تجربه کرد. از جمله این عوارض جانبی، نابینایی موقت و از دست دادن بخشی از حافظه به طور موقت بود. در مرحله‌ای از درمان، پزشکان براوان را به کمای تحت کنترل بردند تا بتوانند با تاثیرات جانبی درمان که در او بروز کرده بود، دست و پنجه نرم کنند. او سال‌ها در حال طی کردن دوره‌های درمانی و توانبخشی بود تا بتواند تعادل خود و همچنین توانایی صحبت کردن عادی را دوباره به دست آورد.
اگرچه کسی نمی‌تواند ارزش کار تیم پزشکی را در این مورد نادیده بگیرد، اما این درمان حاصل شرایط پیچیده، دشوار و در عین حال استثنایی بود که شانس و اقبال براون نیز در آن نقش مهمی ایفا کرد. پیدا کردن اهداکننده‌ای که با شرایط براون هماهنگ باشد و در عین حال میزبان این جهش باشد، خود تصادف بزرگی به شمار می‌رفت.

امیدهای جدید برای درمان ایدز
با وجود همه این‌ها روشی درمانی در این بیمار راه‌های جدیدی برای تحقیق در زمینه درمان ایدز باز کرده است. یکی از رویکردهای جدیدی که مورد توجه قرار گرفته، روش پیشرفته‌ای بر مبنای مهندسی ژنتیک است که به کمک آن می‌توان به طور مستقیم DNA مشخصی در ژنوم را دست‌کاری کرد. در این فناوری به کمک روش‌های پیچیده فناوری ژنتیک می‌توان جهش دلتا۳۲ را در سلول‌های اهدا کننده به طور مصنوعی ایجاد کرد. بدین ترتیب دامنه کسانی که می‌توانند در رده اهداکنندگان قرار بگیرد افزایش پیدا می‌کند . حتی یک گام جلو تر اینکه در صورت توسعه این روش، محققان می‌توانند سلول‌های بنیادی خود بیمار را گرفته، در آن جهش مورد نظر را ایجاد کرده و آن را دوباره به بیمار پیوند بزنند. این کار در عین حال باعث کاهش چشمگیر در اثرات جانبی درمان نیز می‌شود. اما این فرآیند به حدی گران‌قیمت است که نمی‌توان به آن به عنوان درمان عمومی بیماری ایدز نگاه کرد و باید روش‌های دیگر و درمان‌های موثرتر و اقتصادی‌تری را مد نظر داشت.
تلاش برای یافتن درمان ایدز به طور جدی ادامه دارد . اگرچه برخی از محققان بیان می‌کنند شاید ما هیچگاه نتوانیم درمان قطعی برای این بیماری پیدا کنیم، اما گروه دیگری از محققان خوشبین‌ترند؛ آنها گمان می‌کنند سرانجام روزی درمان ایدز کشف خواهد شد . اما تا آن زمان شانس بیشتر محققان در زمینه پیدا کردن راه‌های مقاوم‌سازی بدن در مقابل ایدز است. در واقع احتمال پیدا کردن نوعی واکسن علیه ایدز در حال حاضر بالاتر از پیدا کردن درمانی قطعی و عمومی برای این بیماری است و این حوزه دیگری از تحقیقات پزشکی است که به طور جدی در جهان دنبال می‌شود
در این فاصله اما تنها راه کار مبارزه با ایدز در دو مسیر خلاصه می‌شود:
نخست توسعه و ترویج استفاده از درمان‌های ضد ویروسی که روند توسعه ویروس ایدز را در مبتلایان کند کرده و اکنون به عنوان بخشی از روند درمانی و با هدف کند کردن تاثیر ایدز در حال انجام است و گام مهم بعدی، تلاش برای کاهش شمار مبتلایان تازه به این بیماری است. راه‌های محدود انتقال ایدز عملا فرصت بسیاری را در اختیار محققان و مردم می‌گذارد تا با افزایش آگاهی جامعه ، توضیح شفاف علل و روش‌های انتقال بیماری و در اختیار قرار دادن همه ابزارها و دانش عمومی مورد نیاز برای جلوگیری از این انتقال روند توسعه بیماری را کاهش دهند.
شاید روزی درمان قطعی ایدز کشف شود،اما تا آن زمان باید مراقب توسعه لجام گسیخته ایدز در جامعه بود.
۵۳۵۳

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.