تاثیر اندیشه های اخوان المسلمین مصر بر جهان اسلام پیش از انقلابهای عربی

صلاح الدین هرسنی: سپس‌ در دیگر کشورهای‌ عربى‌ و اسلامى‌ به‌ فعالیت‌ می پردازد. این نهضت به تاءثیر از اندیشه هاى سید جمال‌الدین اسدآبادی و در پاسخ به انحطاط داخلى مسلمانان و سلطه بیگانگان بر کشورهاى اسلامى ، به ویژه بر کشور مصر پدید آمد. اخوان المسلمین جهت رسیدن به اهدافش (چون زنده کردن شعائر اسلامى و برافکندن سلطه اجانب و برقرارى حکومت اسلامى ) در جبهه هاى مختلف فرهنگى ، نظامى و سیاسى به مبارزه پرداخت ، و در این رهگذر چند بار به دست حکومت ملک فاروق منحل شد و طى آن شمار زیادى از اعضاى آن دستگیر و یا اعدام شدند. پس از ترور حسن البنا، بتدریج تحولى در جنبش اخوان المسلمین صورت گرفت . این تحول عبارت بود از جایگزین کردن راههاى مسالمت آمیز به جاى مبارزه مسلحانه علیه رژیم و سلطه بیگانگان . این اقدام که در پى ناامیدى از مؤ ثر بودن راه حل نظامى برگزیده شد، از محبوبیت و کارآیى اخوان کاست و گروههاى جدید اسلامى (مانند جهاد اسلامى ) که اغلب متاءثر از اخوان المسلمین بودند، امّا بر مبارزه نظامى پاى مى فشارند، پا به میدان گذاشتند. با این وصف ، تاءثیر عمیقى که جنبش اخوان در روند مبارزات مردم مصر و جهان اسلام داشته است ، غیر قابل انکار مى باشد.

جنبش­های اسلامی دارای دو بُعد اندیشه­ای و جامعه شناختی می‌باشند، برخی صاحب‌نظران، جنبش‌ها را از بُعد اندیشه‌ای و بعضی از بُعد جامعه شناختی بررسی می‌کنند؛ اما برای مطالعه همه جانبه باید به هر دو بُعد آن پرداخت. چه بسا بتوان واکنش‌های مسلمانان در دو قرن اخیر را به دو جریان پیروی از تمدّن غرب و جریان احیا و بازسازی تفکّر دینی تقسیم کرد. هدف اصلی ‌جریان اصلاح طلبی دینی در قرن ۱۹ در جوامع اسلامی، عکس العملی در برابر خطر فرهنگی و سیاسی اروپا و رفع سلطه آنان در جوامع اسلامی بود.

یکی از مهم‌ترین جنبش‌های اسلامی که تأثیرات شگرفی بر مصر و چندین کشور اسلامی دیگر نهاد، «اخوان المسلمین» است. این سازمان در شرایطی که مصر از نظر سیاسی، اجتماعی، دینی و اقتصادی در وضعیتی بحرانی قرار داشت، تشکیل گردید و از یکسو برای حاکمیت تعالیم اساسی اسلام در زندگی اجتماعی و سیاسی می‌کوشید و از سوی دیگر می‌خواست معتقدات اسلامی را از حالت ایستا و خمودگی خارج نماید.

شکل‌گیری اخوان المسلمین

مؤسس اخوان المسلمین، حسن البناء در حدود سال ۱۹۰۰ م در شمال غربی قاهره متولّد شد، بعد از ورود به دبیرستان به عضویت یکی از انجمن‌های اسلامی درآمد و در این ارتباط سازمان جدیدی به نام انجمن امداد حصافیه را پایه گذاری نمود که دارای دو هدف اصلی «نگهداری و گسترش ارزش‌های اسلامی» و «دفاع در برابر هجوم میسونرهای غربی» بود. این سازمان الگویی بود که مطابق آن بعدها اخوان‌المسلمین طرح‌ریزی گردید. وی در مورد گسست نسل جوان و دانشجویان از فرهنگ خویش وحقایق اسلام بسیار نگران بود و اعتقاد داشت اینده هر ملّت و هر ایدئولوژی در دست نسل جوان، طلبه، دانشجویان و روشنفکران قرار دارد؛ لذا عمده فعالیت‌های خود را متوجّه این قشرها کرد. وی بر آن بود همان‌طور که در انقلاب‌های چپی، کادر انقلابی از طبقه پرولتاریا برمی­خیزد، در انقلاب اسلامی نیز برای پیشبرد اهداف باید، مستضعفین را مورد توجّه قرار داد. وی در مساجد، مراکز فرهنگی و عمومی درباره مسائل ایدئولوژیک اسلامی سخنرانی می­کرد و کسانی را که تحت تأثیر حرف‌های وی قرار گرفتند به جلسات خصوصی دعوت می‌کرد و از همین افراد کادر اصلی را برای سازمان انتخاب می‌نمود. در سال ۱۹۲۷ م جمعیت شباب المسلمین (سازمان جوانان اسلامی) در قاهره به وسیله برخی دوستان قدیمی وی تشکیل شد. حسن البناء نمایندگی این سازمان و مسؤولیت بخش مجله الفتح، ارگان آن را بر عهده گرفت.

سازمان اخوان المسلمین در سال ۱۹۲۸م با بیعت حسن البناء و شش نفر از همفکرانشان تشکیل گردید. در ابتدا فعالیت‌های آنان جنبه نیمه مخفی داشت و برای گسترش جنبش از جزوه، نامه، سخنرانی و ملاقات‌های شخصی استفاده می‌کرد.[

دهه ۱۹۲۰ م که حسن البناء جنبش خود را بنیان نهاد، افکار سیاسی اسلام بین اندیشه­های سه مکتب در نوسان بود:

۱ ـ عناصر محافظه‌کار الازهر یا سنّت‌گرایان که هر گونه سازش یا نوسازی جامعه و دگرگونی دین و مذهب را رد می­کردند.

۲ ـ حامیان نوسازی یا شاگردان عبده که هدفشان جامعه­ای بود که دین و سیاست از هم جدا باشد.

۳ ـ اصلاح طلبان پیرو رشید رضا که خواستار بازگشت به عقاید و اعمال اوّلین نسل از احکام اسلامی بودند، که در این میان حسن البناء به مکتب سوم تمایل داشت.

فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی حسن البناء را می­توان در سه مرحله بیان نمود؛ مرحله اول از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۹م که تمام سعی و تلاش وی بر کارهای نظری، سخنرانی­ها، انتشار مجلات و فراگیر شدن نهضت در کشورهای اسلامی بود؛ مرحله دوم از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵م که وی به سازماندهی سیاسی جنبش پرداخت و مرحله سوم از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹م که دوران اثرگذاری اخوان المسلمین در مسائل اساسی مصر بود که با ترور وی در ۱۹۴۹م پایان یافت.

اهداف حسن البناء

حسن البناء تلاش‌های خود را در سه مرحله «تبلیغ»، «جذب و سازماندهی» و «مرحله عملی» آغاز نمود.[۷] اصولی که حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از: ۱ ـ «اجتناب از جدال‌های مذهبی و فرقه­ای» (از زمانی که جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی تأسیس شد حسن البناء و ایت‌الله قمی در تأسیس آن سهیم بودند همکاری میان اخوان‌المسلمین و شیعیان برقرار شد که در نهایت به دیدار نوّاب صفوی در سال ۱۹۵۴م. از مصر منجر گردید. حسن البناء در مراسم حج ۱۹۴۸ با ایت‌الله کاشانی دیدار کرد و میان آنها تفاهم برقرار گردید و برخی از دانشجویان شیعه که در مصر تحصیل می‌کردند به جنبش اخوان‌المسلمین پیوستند) ۲ ـ «سیاست گام به گام»: در نگاه وی جنبش قبل از آن‌که به هدف غایی خویش برسد، باید این مراحل را (تبلیغ، بیان و تفسیر؛ عمل و نتیجه‌گیری) را گام به گام طی نماید؛ ۳ ـ «استفاده از نیروهای مختلف برای تحقق اهداف»؛ ۴ ـ «برپایی حکومت اسلامی»: اخوان‌المسلمین حکومت را برای خود نمی‌خواهد، بلکه حامی کسانی می­باشد که بتوانند مسؤولیت حکومت را بر عهده بگیرند و قوانین قرآن را اجرا نمایند و اگر چنین فردی پیدا نشد، تشکیل حکومت یکی از برنامه­های اخوان‌المسلمین خواهد بود؛ ۵ ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران».

جنگ جهانی دوم و پیامدهای مصر، روند تصاعدی نفوذ اخوان المسلمین را در مصر گسترش داد، تشکیلات اخوان المسلمین سازمان یافته‌تر و مواضع سیاسی و ایدئولوژیک آنها منسجم‌تر گردید. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفته حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابی و مخالف نظام موجود معرفی کرد و پایگاه‌های توده‌ای حزب وفد را به سرعت تصرف کرد. بر اثر دسیسه‌ها و برخی اقدامات خودسرانه که بعضی از افراد در سازمان علیه دولت انجام می‌دادند، دولت در سال ۱۹۴۸م با سیزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعالیت‌های تروریستی، توطئه علیه سرنگونی نظام سلطنتی مصر، جمع‌آوری مهمّات و… سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌ای سازمان یافته در فوریه ۱۹۴۹م ترور گردید.

جانشینان حسن البناء

بعد از ترور بنیانگذار سازمان، دوران بحرانی و مشکلات برای سازمان هویدا گردید و یکی از علل ناکامی سازمان، سیاست طرد و عدم تحمل نظرات در دوره پس از مرگ حسن البناء بود. در سال ۱۹۵۱م حسن هضیبی رسماً به عنوان مرشد عام اخوان المسلمین منصوب گردید.

برخی از اقدامات وی از قبیل تغییر و تحولات در سازمان، ارتباط وی با فاروق، محدود کردن شاخه مخفی اخوان المسلمین و مخالفت وی با خشونت موجب گردید تعارضاتی در سازمان روی دهد.

هضیبی معتقد بود «دین اسلام دین رحمت است نه ترور و خشونت».در این میان سازمان افسران آزاد تصمیم گرفت با سازمان اخوان المسلمین ارتباط برقرار نماید و بین آنان پیمانی منعقد گردید که اخوان‌المسلمین همه امکانات خود را در اختیار سازمان افسران آزاد قرار دهد و همکاری بین آنها در سال ۱۹۵۱م. به اوج خود رسید، ناصر و گروه وی برای جلب حمایت توده‌ها بر سازمان اخوان‌المسلمین تکیه می‌کردند و در مقابل سازمان هم از طریق افسران آزاد به اسلحه و آموزش نظامی دست می‌یافت. هواداران اخوان‌المسلمین مردم را به نفع انقلاب وارد خیابان‌ها کردند. بعد از پیروزی انقلاب در مصر، تعارضات بین دو طرف پدیدار گردید، اخوان‌المسلمین از دولت درخواست نمود در جهت اهداف اسلامی، حرکت‌های خود را در جامعه آغاز کند، ولی ناصر معتقد بود دین باید از سیاست جدا باشد و مذهب رابطه فردی بین انسان و خداست و نباید در امور جامعه دخالت نماید. چون هضیبی با اصلاحات أرضی ناصر مخالفت کرد، ناصر آنان را حامی سرمایه‌داری معرفی کرد و اعلام نمود اختلاف وی با اخوان‌المسلمین بر مسأله اجرای اسلام نیست، بلکه موضوع سرمایه‌داری می‌باشد؛ ولی حقیقت این بود که ناصر نمی‌خواست غیر از تشیکلات وی گروه قدرتمند دیگری در کشور باشد.

دولت در ژانویه ۱۹۵۴م. طبق قانون انحلال احزاب، سازمان اخوان المسلمین را منحل و عضویت در آن را غیر قانونی دانست و اتهاماتی به اخوان‌المسلمین وارد کرد که عبارتند از: سکوت هضیبی پس از انقلاب و عدم حمایت از آن، مخالفت با اصلاحات أرضی، مخالفت اخوان المسلمین با تشکیل گارد ملّی و نیروهای رهایی بخش و ملاقات هضیبی با سفیر انگلستان.

در این زمان سه جناح عمده در اخوان المسلمین وجود داشتند: ۱ ـ جناح اوّل عبدالرحمان البناء برادر حسن البناء که طرفدار حمایت از ناصر بودند. ۲ ـ جناح دوم که هضیبی رهبر آن بود که مخالف سیاست‌های ناصر بود. ۳ـ جناح سوم که میانه رو و بی‌طرف بوده و درصدد تفاهم بین جناح‌ها و دولت بودند.

اخوان المسلمین در مصر به دلیل سوء قصد به جمال عبدالناصر یکبار در ۱۹۵۴م. و یکبار در ۱۹۶۵م. مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند.[۱۵]در ترور ۱۹۵۴م، حسن هضیبی دستگیر شد و حکم اعدام وی به دلیل پیری، به حبس ابد تقلیل یافت. هر چند که وی اصرار می‌ورزید در این ترور دست نداشته است ولی سازمان مخفی، که جزیی از اخوان‌المسلمین بود این ترور را انجام داده بود.

اخوان‌المسلمین دلایل شکست ناصر از اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷م را کم توجّهی به مذهب در سیاست‌های ناصر می‌دانستند، و این شکست را نشانگر کیفر الهی به دلیل جوّ اختناق در مصر و این‌که ناصر با یک دولت بی‌دین (شوروی سابق) متّحد شده بود، معرفی می‌کردند.

انور سادات در مواجهه با چپی‌ها، افراد اخوان‌المسلمین از جمله حسن هضیبی را از زندان آزاد کرد و از آنان برای تهیه پیش‌نویس قانون اساسی دعوت کرد، ولی چون اخوان‌المسلمین نتوانست نظرات خود را در قانون اساسی قرار دهد، مبارزات خود را از طریق پارلمان مصر و وسایل ارتباط جمعی پیگیری نمود. بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۸م. روابط اخوان المسلمین با سادات مسالمت‌آمیز بود؛ ولی بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱م براثر انعقاد پیمان صلح مصر و اسرائیل و انقلاب اسلامی ایران این روابط تیره گردید و ترور سادات در سال ۱۹۸۱م به وسیله سازمانی از منشعبین اخوان‌المسلمین صورت پذیرفت.

بعد از مرگ حسن هضیبی، در سال ۱۹۷۴م شیخ عمر تلمسانی رهبر اخوان‌المسلمین گردید و بعد از درگذشت وی در سال ۱۹۸۶م حامد ابونصر جانشین وی گردید. وی بعد از انتخاب شدن نامه‌ای در فوریه ۱۹۸۶م به حسن مبارک رییس جمهور فرستاد و در آن مسائل داخلی و سیاست خارجی کشور مصر را مورد بررسی قرار داد، پیشنهاداتی به رییس جمهور ارائه کرد و از دولت مصر خواست همکاری خود را با اسرائیل متوقف سازد و خواستار بیشتر مشارکت زنان در امور جامعه گردید.

تشکیلات سازمانی اخوان المسلمین

هیأت‌های رییسی شامل «مرشد عام» که رییس کل جمعیت است، «دفتر ارشاد عام» که مخصوص هیأت اداری جمعیت و راهنمایی آموزش و تبلیع می­باشد و «هیأت مؤسسان» که از مجلس شورای عام و مجمع عمومی برای دفتر ارشاد عام تشکیل گردیده است، می‌باشد.

مرشد عام رییس کل جمعیت بوده، سرپرست دفتر ارشاد عام و رییس هیأت مؤسسان هست؛ دفتر ارشاد عام دارای ۱۲ عضو بوده که از بین اعضای هیأت مؤسسان انتخاب شده­اند. هیأت مؤسسان از اعضای مؤسس جمعیت تشکیل می­شود که سابقه آنها در عمل به اهداف جمعیت، از دیگران بیشتر است و وظیفه آن راهنمایی و رهبری در تبلیغ و آموزش و چگونگی پیشرفت کارها و نیز انتخاب اعضای دفتر ارشاد عام و حسابرسی از کارهای جمعیت است. وظیفه دفتر ارشاد عام، بیدار نمودن مسلمانان و التزام به شرکت در جلسات و حفظ اسرار می­باشد و در صورت کوتاهی اعضا مورد مؤاخذه قرار می‌گیرند.

جمیعت اخوان المسلمین بر حسب مناطق و شهرها به شعبه­های مختلف تقسیم می­شوند که هر کدام از این شعبه­ها دارای مسؤولی به نام مجلس اداری است که به وسیله مجمع عمومی هر شعبه انتخاب می­شود. اخوان المسلمین از نظر اداری به سه بخش اداره شعبه، اداره منطقه و دفتر اداری که هر سه تابع دفتر ارشاد عام هستند تقسیم می­گردد.

کمیته‌های اصلی وابسته به دفتر ارشاد شامل کمیته مالی، کمیته قضایی، کمیته سیاسی، کمیته خدمات، کمیته مسائل فقهی و کمیته آمار می‌باشد. بودجه جمعیت به وسیله جمع آوری حق عضویت و هدایا و اوقاف فراهم می­اید.

اندیشه‌های اخوان المسلمین

حسن البناء منابع اساسی تعالیم اسلامی را قرآن و سیره رسول اکرم (ص) می‌دانست و تأکید داشت مردم با تکیه به این دو به کامروایی دست می‌یابند و خواهان بازگشت به اسلام اصیل بود، نه اسلامی که به مرور زمان در جوامع مختلف براثر نفوذ صاحبان قدرت ابزاری برای دستیابی به منافع آنان علیه مردم عامی شده بود؛ در حالی‌که اسلام اصیل تمامی عرصه‌های زندگی انسان را در هر دو جهان مورد توجه قرار می‌دهد که در این صورت آن را می­توان «مکتب عبادت، وطن دوستی، تمدّن، دین، حکومت، اخلاق و شمشیر»[۱۹] نامید. وی در انتقاد از کسانی که عنوان می­کردند نباید وارد مسائل سیاسی گردید، اعتقاد داشت اصولاً هدف اسلام برپایی حکومت اسلامی واستقرار عدالت در جامعه می‌باشد و بدون ورود به سیاست، دین نمی­تواند به اهداف اصیل خود دست یابد؛ اگر ملت‌ها قصد دارند رستگار شوند باید قوانین اسلامی را با تأکید برارزش‌های اسلامی اجرا نمایند و اگر دین رسمی کشور اسلام است، تمامی مسائل کشور باید اسلامی باشد و همه نهادهای حکومتی، قدرت خود را باید از اسلام اخذ نمایند.

اخوان المسلمین در ابتدا دارای اهداف ذیل بود:

۱ ـ آزادی مصر در تمامی زمینه‌ها

۲ ـ آزادی همه سرزمین‌های عربی

۳ ـ تلاش در راه وحدت جهان اسلام.

در مورد تجاوز به سرزمین اسلامی این اعتقاد وجود داشت که سرزمین اسلامی سرزمین واحد می‌باشد و تجاوز به هر بخش آن، تجاوز به کل سرزمین‌های اسلامی می­باشد و اسلام تأکید می‌نماید که خود مسلمانان باید برای سرنوشت نهایی خود تصمیم بگیرند و اگر کسی به سرزمین‌های اسلامی تجاوز نمود به عنوان غاصب باید با آن مقابله کرد. در این راستا تلاش‌های فراوان اخوان المسلمین به نفع فلسطینی‌ها در جهان عرب، با بازدید عبدالرحمن البناء برادر حسن البناء از فلسطین در سال ۱۹۳۵م آغاز گردید و بعدها گروه‌هایی برای آموزش نظامی وارد فلسطین گردید.

وی اخوان‌المسلمین را جنبشی برای اصلاح کامل و بازسازی فکری ـ اجتماعی جامعه به عنوان نهضتی برای بازگشت به اسلام واقعی و استقرار کامل جامعه اسلامی می­دانست[۲۲] و تأکید ایدئولوژیک اخوان‌المسلمین بر جهان شمولی اسلام، تأکید به بازگشت به اسلام واقعی و تأکید بر عملی بودن تحقق نظام اسلامی در همه مکان‌ها و زمان‌ها می‌باشد.

عمر تلمسانی دیگر رهبر جنبش، اسلام را مبلغ ایمان، عبادت، عشق به میهن، فرهنگ، قانون وقدرت می‌دانست که یک سیستم کامل برای اداره تمامی جنبه‌های زندگی بشر می‌باشد و تمامی عرصه‌های زندگی انسان را تحت پوشش و راهنمایی قرار می‌دهد و به همین دلیل است که مردم برای حل مشکلات خود به سوی اسلام گرایش می‌یابند. وی در توجیه کسب قدرت از سوی اخوان‌المسلمین معتقد است: «نخستین حلقه قدرت، مربوط به قدرت ایمان و اعتقاد است، دومین حلقه از وحدت وهمدلی ناشی می‌شود و سومین حلقه، قدرت به سلاح و نیروی فیزیکی می‌باشد، اگر قدرت ایمان وجود نداشته باشد و مسلمین در افتراق و پراکندگی به سر برند اتکا به سلاح می‌تواند به ویرانی و مصیبت بیانجامد، اخوان المسلمین خواستار انقلاب نیست و به کار ایی و سودمندی آن نیز باور ندارد، اخوان قدرت را برای خود نمی‌خواهد و اگر در میان امّت اسلامی کسی را بیابد که بتواند بار سنگین مسؤولیت حکومت براساس اصول اسلامی را بر دوش بکشد، به سربازی او همّت خواهد بست و از وی حمایت خواهد نمود و اگر چنین فردی را نیابد آنگاه تلاش خواهد کرد تا برنامه خاص خود را عملی کند.»

این سخنان وی که اخوان المسلمین خواستار انقلاب نیست به حکومت مصر امیدواری می­داد که اخوان‌المسلمین قصد ندارد با خشونت به مبارزه با دولت برای دستیابی به اهداف خود اقدام نماید. درحالی‌که که اسلامگرایان افراطی ریشه همه مشکلات جامعه مصر را در سیستم حکومتی مصر دانسته و خواستار سرنگونی آن بودند. آنان اخوان‌المسلمین را متهم می­کردند اصل جهاد را ترک کرده و به سوی همکاری با دولت گرایش یافته‌اند. این افراد بعدها از اخوان المسلمین جدا و جنبش‌های رادیکالی چون جهاد اسلامی مصر را به وجود آوردند. ولی رهبران اخوان المسلمین تأکید داشتند دین رسمی کشور در قانون اساسی، اسلام می‌باشد. و از سوی دیگر استعمارگران در کشور وجود ندارند که دست به مبارزه مسلحانه علیه آنان بزنند.

عمر تلمسانی معتقد بود اخوان المسلمین مایل است حقیقت اسلام در جهان گسترش یابد. وی مانند بنیانگذار اخوان المسلمین اعتقاد داشت اسلام با هر گونه فرقه گرایی و اختلافات مذهبی مخالف بوده و هدف اصلی اتحاد بین مسلمانان برای دستیابی به اهداف بزرگ‌تری می‌باشد.

در حالی‌که سید قطب یکی از رهبران اصلی بنیادگرایان اسلامی اعتقاد داشت ایمان واقعی به اسلام با تسلیم کامل در مقابل اراده خداوند می­باشد و جامعه‌های موجود جامعه جاهلی است و دارالسلام، جامعه‌ای است که در آن دولت اسلامی برقرار می­باشد و حدود الهی در آن اجرا می­گردد. در مقابل تمام سرزمین‌های که در آن با عقیده یک مسلمان حقیقی مبارزه می‌کنند و تعالیم اسلام را رعایت نمی‌کنند، دارالحرب می‌باشد اگر چه مسلمانان در آنجا زندگی کنند. وظیفه مسلمانان واقعی مبارزه با این وضعیت و تبدیل وضعیت به جامعه اسلامی می­باشد و هدف نهایی مسلمانان استقرار حاکمیت خدا در زمین می‌باشد وی معتقد بود از آنجا که عمل مسلمان همیشه امری بنیادی می‌باشد، باید در پی تشکیل یک جامعه عقیدتی برآمد هر چند که آن کوچک باشد و اطاعت از حاکم در قوانین اسلامی، به دلیل خود شخص و جایگاه وی در جامعه نیست، بلکه اطاعت از وی ناشی از تبعیتش از قانون الهی می‌باشد.

حامد ابونصر مانند عمر تلمسانی ضمن مخالفت با خشونت، هدف اصلی اخوان المسلمین در مصر را ایجاد یک دولت اسلامی می‌دانست که براساس اصول شریعت اداره شود و استقرار حاکمیت الهی به معنی آزادی بشر می­باشد، اخوان‌المسلمین دموکراسی را مورد توجه قرار می­دهد و از آن حمایت می‌کند. آنان گسترش آزادی­های دموکراتیک و استقرار سیستم چند حزبی را برای مصر یک ضرورت می‌دانند و معتقدند توانایی یک دولت نیرومند در قدرت نظامی و سرکوب مردم نمی‌باشد، بلکه در آزادی‌های مدنی و اعتماد مردم به دولت می­باشد.

مصطفی مشهور معتقد است تبدیل شدن اخوان‌المسلمین به حزب به بهبود روابط آن با دولت کمک زیادی می­کند و مبارزات انتخاباتی به مردم نشان می­دهد که اسلام فقط دین عبادت نیست بلکه تمامی عرصه‌های زندگی فرد را فرا می‌گیرد. اخوان المسلمین با استفاده از یک کانال رسمی بهتر می‌تواند به اهداف اساسی خود دست یابد.

این افکار وگرایش به اندیشه حزبی، با افکار و آرمان‌های حسن البناء که خواستار منافع کلّی اُمّت اسلامی بود، در تعارض می‌باشد. رهبران اوّلیه اخوان‌المسلمین خواستار انحلال همه احزاب سیاسی (به دلیل اینکه ایجاد بسیاری از احزاب براساس اهداف فردی و نه مصالح عمومی می­باشد) در مصر بودند.

اخوان‌المسلمین معتقد بودند الأزهر در راستای اهداف خود در معرفی اسلام به مسلمانان دچار کوتاهی گردیده و به وظیفه واقعی خود عمل نکرده و این قصور منجر به انحراف در عرصه‌های مختلف در جامعه مسلمین شده است و علّت این ناکامی در تعلیمات و آموزش الأزهر است که به روش قدیمی و سنّتی بوده و پاسخگوی نیازهای مسلمانان امروز نمی­باشد. اسلام بی­تحرک الأزهر مورد قبول تمامی استعمارگران و حکّام فاسد می­باشد.

اخوان‌المسلمین یکی از عوامل عقب‌ماندگی و ناکامی جامعه مصر را جدایی دین از سیاست می‌دانست. به عقیده آنان مبارزه سیاسی باید به عنوان یک وظیفه اساسی برای رسیدن به آرمان‌های جامعه اسلامی به کار برده شود واسلام فقط برای عبادت فردی نمی­باشد، بلکه چارچوب زندگی در اجتماع را مطرح می‌سازد، فساد و انحراف در جامعه اسلامی ناشی از غفلت در آموزش تعالیم اسلامی و رواج ارزش‌های بیگانه در جامعه می‌باشد؛ و راه حل آن بازگشت به اسلام واقعی می‌باشد، نه اسلامی که قرن‌ها براثر نفوذ حکام تحریف شده است و اندیشه کسانی که اسلام را فقط یک دین عبادی می‌دانند، یا کسانی که خواستار جدایی دین از سیاست می‌باشند، تحت تأثیر از افکار روشنفکران غربی یا افرادی که شناخت درستی از احکام ندارند، است.

هدف نهایی اخوان‌المسلمین برقراری یک حکومت اسلامی می‌باشد و در دیدگاه آنها مهم‌ترین اساس، یک حکومت الهی با محوریت شریعت می‌باشد؛ البته ایجاد یک کشور مسلمان تنها خواسته اخوان‌المسلمین نبود، بلکه هدف اصلی آنان، سرنوشت جامعه مسلمین بود. آنان بازگشت به قرآن را یک وظیفه شرعی و برای حفظ جامعه اسلامی در برابر انحرافات می‌دانستند.[۲۸] علاوه بر قرآن، از سنّت، اجماع، قیاس و آرای مجتهدین هم می‌توان استفاده کرد، لذا باید مطابق با نیاز زمان احکام را بررسی و تفسیر کرد. آنان درباره جامعیت و قابل اجرا بودن و قوانین الهی در تمام زمان‌ها و مکان‌ها، نظرات خاصی داشتند. به طور مثال در مورد بریدن دست دزد معتقد بودند عمل دزد بعد از این‌که جامعه تمام نیازهای او را فراهم کرد، مستوجب بریدن دست می­گردد، نه این که بدون در نظر گرفتن وضعیت جامعه، بتوان حدّ سرقت را جاری کرد، و تا وقتی جامعه اسلامی واقعی وجود ندارد، این قوانین نباید اجرا گردد.

حسن حنفی اندیشمند مصری تحت تأثیر فضاهای فکری دنیای عرب از جمله اخوان‌المسلمین، واکنش‌های بارزی در مورد هویت خواهی، عدالت جویی، چپ گرایی اسلامی و چالش با غرب را بیان داشت و بنیادگرایی مبارز جهان اسلام را «گریه مظلومان» دانسته است و اعلام نمود درست نیست غرب به عنوان مرکزیت فرهنگی جهان به حساب اید، مسلمانان باید غرب را مورد بررسی دقیق قرار دهند و معتقد است برای پیشرفت باید برخود آگاهی و زایش درونی و توسعه بومی توجّه کرد «خدا در خویشتن انسان تجلی می­کند و آزادی خواهی آدمی، جلوه­ای از اراده الهی در اوست» و هیچ اندیشه دینی امری مطلق و مقدّس نیست و قابل بررسی و انتقاد مجدد می­باشد و انسان‌ها باید آگاهانه متون دینی را مورد بررسی قرار دهند «اگر خدا را در این نزدیکی و در خویشتن خویش آدمی و در متن هستی، تاریخ، فرهنگ، جامعه و مردمان جلوه کند معرفت دینی هم، معرفت بشری خواهد بود و در عین محدودیت‌ها و قابل انتقاد بودنش همراه به شرط آزمون، خواهد توانست در جهت اعتلا بخشیدن به زندگی دینداران کارآمد باشد و در نتیجه لزومی ندارد دنبال معرفت دینی مقدّس و نابی باشیم که به طور کلّی از حوزه تاریخ،‌ فرهنگ بشری و دخالت فهم ذهن آدمی بیرون باشد». وی خشونت و تکفیر را رد می­کند و بر این اعتقاد است که همه باید با تمام اندیشه­های خود در جامعه حضور داشته باشند. به دلیل همین اندیشه­ها، حسن حنفی به تفکر التقاطی متهم گردید.

براساس سیاست‌های حسنی مبارک در ایجاد دموکراسی در مصر، به اخوان المسلمین اجازه داده شد به طور محدود در انتخابات شرکت کنند، آنها توانستند کرسی‌هایی را در پارلمان به دست آورند و وی در سال ۱۹۹۵م عدّه‌ای از رهبران و کادر اصلی اخوان‌المسلمین را به علت این‌که برای مبارزان اسلام‌گرا پوششی سیاسی فراهم می‌کند به زندان محکوم کرد. اخوان‌المسلمین به عنوان کهن‌ترین سازمان بنیادگرا برای تبلیغ ایدئولوژی خود در بعضی کشورهای عربی پایگاهی برای خود فراهم نمود و تبعیدشدگان اخوان، به هیأت‌های تبلیغی تبدیل شدند که تلاش‌هایی را برای ایجاد وحدت در جوامع اسلامی انجام داده‌اند؛ ولی سازمان‌های اخوان‌المسلمین در سایر کشورها، با اخوان‌المسلمین مصر هماهنگی کاملی ندارند. آنان خواهان بیداری اسلامی در بین مردم در سراسر جهان عرب می‌باشند.

در جمع‌بندی کلّی می‌توان به این نتیجه رسید که جنبش اخوان المسلمین از زمان تشکیل خود تا به امروز دچار فراز و نشیب‌های زیادی در افکار و آرمان‌های خود گردیده است. شکل‌یابی اخوان المسلمین بازتاب شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود که بر جامعه مصر آن زمان حکمفرما بود (گسترش نفوذ استعمار در کشورهای اسلامی، اوضاع نامساعد اقتصادی و تبعیض‌های موجود در جامعه) این عوامل بستر مهمّی برای جذب مردم به این جنبش بود؛ در چنین شرایطی اخوان المسلمین به وسیله حسن‌البناء شکل گرفت که خواهان بازگشت به اندیشه‌های قرآنی و پرهیز از جدال‌های فرقه‌ای و وحدت جامعه اسلامی بود، آنان خواستار نهضتی برای بازگشت به اسلام واقعی برای حل مشکلات جامعه و رها گردیدن از بحران‌ها بودند. حسن البناء سازمانی به وجود آورد که در نوع خود در میان کشورهای اسلامی بی‌نظیر بود.

آنان توجه زیادی به محرومان و مستضعفان در جامعه داشتند، امّا این چیز جدیدی نبود، بیشتر نهضت‌ها، در اکثر کشورها وقتی خواهان گسترش و نفوذ در جامعه می‌گردند به این پایگاه که از وضعیت موجود ناراضی می‌باشند اتکا می‌کنند، ولی هنر اخوان المسلمین این بود که از آنان با گرایش‌ها، اهداف و آرمان‌های گوناگون در جهت اهداف خود استفاده نمودند، یکی از شعارهای اساسی اخوان المسلمین عدالت اجتماعی و برقراری حکومت اسلامی در جامعه بود که شعارهای جامعه پسند و آرمانی بود و چون شعارهای آنان در مورد جامعه اسلامی بود فراتر از مصر رفت و توانست در کشورهای اسلامی دیگر هم پایگاه‌هایی پیدا نماید اگرچه در خیلی از زمینه‌ها با اخوان المسلمین مصر اختلافاتی داشتند.

هدفها و خواسته هاى اخوان المسلمین

آزادسازى دنیاى اسلام از سلطه بیگانگان ، مبارزه با جهل ، بیمارى و فقر، ترویج صلح جهانى ، تجدید خلافت اسلامى ، ایجاد یک دولت مذهبى ، وحدت کشورهاى عرب مسلمان و … از هدفها و خواسته هاى اخوان المسلمین است که در اینجا به شرح برخى از آنها مى پردازیم :
الف)تاءسیس حکومت اسلامى : یکى از اهداف اوّلیّه اخوان المسلمین تاءسیس حکومتى بر مبناى اصول اسلام بود. حسن البنا براى دستیابى به این هدف ، پیروانش را به تلاش در تحقق حکومت اسلامى تشویق مى کرد. به عقیده حسن البنا اگر مسلمانان به چنین تلاشى مبادرت نکنند، در پیشگاه خداوند، گناهکار و مقصر خواهند بود. امّا رهبران بعدى اخوان به این بى توجهى در سال ۱۳۶۶ ه‍ . ش ./ ۱۹۸۷ م . که نهضت اخوان المسلمین به عنوان یک حزب سیاسى در انتخابات مجلس ‍ نمایندگان مصر شرکت کرد، به اوج خود رسید. زیرا این اقدام به معناى به رسمیت شناختن حکومت و قدرت حاکم بود.

ب)وحدت جهان عرب : از دیگر خواسته ها و هدفهاى اخوان المسلمین ، وحدت جهان عرب بر اساس اصول قرآن بود. اخوان المسلمین عقیده داشتند تحقق این هدف ، منجر به استقرار نظام خلافت اسلامى و تجدید نقش رهبرى اسلام در جهان خواهد شد. تنها راه دستیابى به این هدف ، رها شدن از سلطه قدرتهاى استعمارى از طریق توسل و به کارگیرى تعالیم اسلام (مانند جهاد و اخوت اسلامى ) است . بر این پایه ، اخوان باملى گرایى و هرگونه فعالیت تفرقه افکنانه در جامعه مصر که نیل به هدف مذکور را با مشکل مواجه سازد، مخالف است .

ج)آزاد سازى فلسطین : در سال ۱۳۱۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۳۵ م . (عبدالرحمن البنا) برادر حسن البنا از فلسطین دیدار کرد. این سفر که براى اوّلین بار توسط یکى از اعضاى برجسته اخوان صورت مى گرفت . نقطه عطفى در روابط اخوان المسلمین با جزوهدفهاى نهضت اخوان المسلمین قرار گرفت . بعد از آن اخوان با شناساندنِ خواسته هاى فلسطینى در سطح خاورمیانه وجهان و نیز جمع آورى و ارسال کمکهاى مردمى ، به جنبش اسلامى فلسطین مدد رساند. امّا بعدها این اقدامش را براى آزاد سازى فلسطین ناکافى دید، و در نتیجه از سال ۱۳۲۷ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۸ م . به همراه فلسطینیها وارد جنگ علیه اسرائیل غاصب شد. روندى که هم اکنون نیز ادامه دارد. زیرا جنبش جهاد اسلامى و حماس  که از عمده ترین گروههاى مبارز فلسطینى به حساب مى آیند، شاخه هاى فلسطینى اخوان المسلمین هستند.

رهبران و بزرگان اخوان المسلمین

شناخت اخوان المسلمین بدون شناخت رهبران و بزرگان آن غیر ممکن است زیرا بطور عمده عملکرد اخوان ناشى از فکر ، اندیشه و عمل آنها بود. از بین رهبران و بزرگان این نهضت (حسن البنا) (حسن الهضیبى )،(عمر تلمسانى ) و (سید قطب ) بیش ‍ از دیگران بر روند وعملکرد اخوان المسلمین تاءثیر گذاشته اند . بر این اساس به توضیح مختصر زندگى هر یک مى پردازیم :

الف – حسن البنا: حسن البنا پایه گذار و اولین رهبر یا مرشد عام  نهضت اخوان المسلمین بود. وى در سال ۱۲۸۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۰۵ م . در (دهکده محمودیه ) واقع در دلتاى نیل مصر از یک خانواده روحانى حنبلى مذهب به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در قاهره تکمیل و سپس به دبیرى پرداخت ، ولى با مشاهده فساد اخلاقى ، عقاید انحرافى و سلطه خارجیان بر مصر، نهضت اخوان المسلمین را در سال ۱۳۰۷ ه‍ . ش ./ ۱۹۲۸ م . به منظور احیاء اسلام و نیل به استقلال کشور در شهر اسماعیلیه بنانهاد. وى در راه هدفهاى اخوان چند بار بازداشت و یا تبعید شد و سرانجام هم در سال ۱۳۲۸ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۹ م . در مقابل ساختمان خانه جوانان مسلمان مصر به دست افراد ناشناسى به شهادت رسید.

ب- حسن الهضیبى : پس از شهادت حسن البنا، رهبرى سازمان بطور موقت به معاون اول او (صالح العشماوى ) واگذارشد ولى اخوان المسلمین ازسوى دولت منحل گردید. اخوان بار دیگر در سال ۱۳۳۰ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۱ م . اجازه فعالیت رسمى و برنامه هاى قبلى اخوان (مانند فعالیت شاخه نظامى ) موافق نبود. بر این پایه عملیات نظامى علیه دولت مصر را متوقف ساخت ، در جذب اعضاى جدید دقت قبلى را کنار گذاشت و… نتیجه اِعمال چنین روشى ، کاهش بعد ضد حکومتى اخوان و نیز کمرنگ شدن تلاش براى تحقق اندیشه هاى حسن البنا بود.

ج عمر تلمسانى : هضیبى در سال ۱۳۵۲ ه‍ . ش ./ ۱۹۷۳ م . مُرد، پس از او عمر تلمسانى به عنوان مرشد عام اخوان انتخاب شد. او از آغاز در کنار حسن البنا قرار داشت ، و از این رو از با سابقه ترین افراد اخوان به شمار مى آمد. ولى بعداز سوء قصدى که یکى از اعضاى اخوان المسلمین به جان (جمال عبدالناصر) رئیس جمهورى مصر کرد، بازداشت شد و تا سال ۱۳۵۰ ه‍ . ش ‍ ./ ۱۹۷۱ م . در زندان به سر برد. او هم مانند هضیبى خط مشى آرامى را در قبال رژیم مصر برگزید، و در نتیجه نهضت اخوان المسلمین در زمان رهبرى تلمسانى بیش از گذشته از روحیه و روش انقلابى فاصله گرفت . بعد از تلمسانى که در سال ۱۳۶۵ از بزرگان اخوان که از شهرت جهانى برخوردارند،مى توان از سید قطب نویسنده ، روزنامه نگار و یکى از بزرگترین رهبران مى آید.

مهمترین ویژگیهاى اخوان المسلمین

برخى از مهمترین ویژگیهاى اخوان المسلمین عبارتند از:

۱) همترین ویژگى اخوان المسلمین ، جامع و فراگیر بودن آن است . این ویژگى داراى دو بعد است : نخست این که اخوان در مصر به صورت یک تشکیلات جامع ظهور کرد، به گونه اى که فقط یک نهضت سیاسى نبود، بلکه یک واحد فرهنگى ، یک مؤ سسه اقتصادى ، یک بینش اجتماعى ، یک ارتش مردمى و… نیز بود. دوم این که کم و بیش در برخى از کشورهاى اسلامى ایده ها، هدفها و تشکیلات اخوان المسلمین به عنوان یک الگوى مناسب مبارزه ضد دولتى پذیرفته و به کار بسته شد، حتّى این الگوگیرى در کشورهاى اسلامى دورتر از مصر چون ایران (فدائیان اسلام ) و افغانستان (حزب جمعیت اسلامى  هم صورت گرفته است .
۲ )  دیگر ویژگیهاى اخوان آن است که کارش را با تبلیغ و معرفى دین اسلام به عنوان تنها راه نجات آغاز کرد. سپس به جذب وسازماندهى افراد در مرحله سوم به مبارزه و ستیز همه جانبه (به ویژه نظامى ) علیه رژیم مصر و استعمار انگلیس ‍ پرداخت . در ستیزه جو شدن اخوان ، مساءله فلسطین بیش از سایر مسائل (مانند افزایش سلطه استعمار) مؤ ثر بود. به عنوان نمونه ، اخوان در سال ۱۳۲۵ ه‍ . ش ./ ۱۹۴۶ م . براى نخستین بار دسته هاى کوچک نظامى براى حمله مسلحانه به مراکز یهودیان در خاک فلسطین ، اعزام کرد؛ وهمچنین اعضاى اخوان در اولین جنگ اعراب واسرائیل شرکت کردند. اخوان ۱۳۳۱ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۲ م . علیه (ملک فاروق ) از آن جمله است .

نمى اندیشد. به بیان دیگر، اگر چه اخوان در اعتقاد به پیاده شدن اسلام به عنوان تنها راه نجات مادى و معنوى جامعه پابرجا مانده است ، ولى تنها راه تحقق این هدف را در گرو فعالیتهاى سیاسى که در چارچوب یک سیستم آزاد انجام مى شود، مى داند. بدین سان اخوان به صورت یک سازمان سیاسى در آمده است که براى تصاحب قدرت سیاسى از طریق مبارزات سیاسى تلاش مى کند.

۳) ویژگى و اهمیت اخوان المسلمین تنها به عقایدى نیست که مطرح ساخته است زیرا آنچه اخوان مطرح نمود از سوى اندیشمندان دیگر اسلامى چون سید جمال الدین ، عبده ، کواکبى مطرح شده بود. بلکه اهمیت اخوان به آن جهت است که تعالیم و عقاید اسلامى  را به زبانى ساده ، قابل فهم ، منظم ، مسنجم که توانا در پاسخگویى به نیازهاى جدید مسلمانان باشد، درآورد و نیز آن را براى سامان دادن به یک نهضت نیرومند مردمى به کار برد.

 

دستاوردهاى مبارزه

مبارزه و فعالیت سیاسى بیش از هفتاد ساله اخوان المسلمین ، نتایج و پیامدهاى داخلى وخارجى به دنبال داشته است که در اینجا به برخى از آنها اشاره مى شود:

الف) زنده کردن امید به نجات : اخوان المسلمین در اوضاع و شرایطى شکل گرفت که سلطه آشکار و پنهان انگلیسى ها، در یک جمله در اوضاع و شرایطى که ناامیدى بر جامعه مصر سایه افکنده بود. شکل گیرى آن ، با هدف کوشش در نجات کشور و مردم مصر از سلطه اجانب و عقب ماندگى همه جانبه با تکیه بر تعالیم اسلام بود. بدین سان شعله امید در دل مردم زنده شد، شاید به همین علت بود که اعضاى آن در زمانى کوتاه به بالغ بر یک میلیون نفر رسید. در نتیجه اخوان از شکل اوّلیه که در حدیک انجمن اسلامى کوچک محلى بود به نیرومند ترین و گسترده ترین سازمان سیاسى تاءثیر گذار در سیاستهاى داخلى و خارجى مصر درآمد.

 
ب) پشتیبانى از افسران آزاد: اخوان المسلمین امید داشت که با به حکومت رسیدن افسران آزاد به رهبرى جمال عبدالناصر، احکام اسلام در مصر پیاده شود. بر این اساس به همکارى با افسران آزاد براى انجام کودتا علیه ملک فاروق پرداخت . مؤ ثرترین کمک اخوان به کودتاگران در این جهت این بود که مردم را در زمان وقوع کودتا به حمایت و پشتیبانى از آن به خیابانها آورد، و در اثر همین حمایت مردمى ، کودتاى افسران آزاد با موفقیت تواءم گردید. اندکى بعد اخوان المسلمین دریافت که ناصر و گروه او تمایلى به پیاده کردن احکام اسلامى در مصر ندارند. در نتیجه بین اخوان المسلمین وافسران آزاد اختلاف پدید آمد. نقطه اوج این اختلاف ، سوء قصد به جان عبدالناصر از سوى اخوان المسلمین در سال ۱۳۳۳ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۴ م . بود.

ج) تاثیر اخوان بر دیگر گروههاى اسلامى در مصر: اخوان المسلمین پس از ناکامیهاى نظامى اش در دهه ۳۰ ه‍ . ش ./ ۵۰ م . (مانند ترور نافرجام ناصر)، فعالیت نظامى را کنار گذاشت . به بیان دیگر اخوان دیگر از مبارزه مسلحانه براى نیل به هدفهایش پیروى نمى کند، و در پى تغییر رژیم تنها از راههاى مسالمت آمیز است ، ولى گروههاى اسلامى متاءثر و منشعب از داده اند که همان استراتژى دهه ۱۹۴۰ م ./ دهه ۱۳۲۰ ه‍ . ش . اخوان المسلمین مصر است . اتخاذ چنین شیوه اى با شدت عمل د افول اخوان و فقدان رهبرى واحد: قبل از دهه ۳۰ ه‍ . ش ./ ۵۰ م . حسن البنا، نه تنها رهبر اخوان المسلمین بلکه رهبر حرکت اسلامى مصر به شمار مى رفت . امّا پس از آن ، به علت ناتوانى رهبران بعدى اخوان در پدیدآوردن وحدت رویه در مبارزه علیه رژیم و نیز به دلیل پدیدار شدن گروههاى اسلامى مختلف که بطور عمده بر خلاف اخوان ، بر مبارزه مسلحانه ضددولتى تکیه داشتند، وحدت رهبرى حرکت اسلامى مصر از بین رفت . یکى از مبارزان مصرى در این باره مى گوید:

(وضعیت ما طورى است که ایرانی ها باید امام خمینى [ره ] را بصورت قرض الحسنه به مدت یکسال به مصریها تحویل دهند تا یک انقلاب سراسرى به شیوه ایرانى ، مصر را دگرگون سازد.)

جنبش اخوان المسلمین در کشورهای دیگر

ایده ها، هدفها، … و شکل سازمانىِ اخوان المسلمینِ مصر از سوى مسلمانان مبارزِ کشورهاى اُردن ، سوریه مورد قبول قرار گرفت و بر این اساس تشکیلاتى مشابه اخوان المسلمین مصر در این کشورها تاءسیس شد. به همین جهت است که هم اکنون در حیات سیاسى بسیارى از کشورهاى اسلامى ، جنبش یا سازمان  اخوان المسلمین حضور دارد. البته این حضور از آن (مانند جماعت اسلامى در پاکستان ) به تلاش فرهنگى و سیاسى مشغولند. چون این جنبش در تعداد زیادى از کشورهاى اسلامى فعالیت داشته و دارد، امکان توصیف و یا تحلیل همه آنها ، در یک درس وجود ندارد. لذا تنها به تشریح تعدادى از مهمترین آنها مى پردازیم و در حدّ امکان ، تصویرى کلى از انگیزه ها، هدفها، ایده ها، ویژگیها و نقاط اشتراک و افتراقشان ارائه مى دهیم .

اخوان المسلمین در سودان

در اواسط دهه ۲۰ ه‍ . ش ./ ۴۰ م .(۱۷۸) اخوان المسلمین سودان به رهبرى (على طالب الله ) شکل گرفت . این جنبش ، به دو جهت متاءثر از اخوان المسلمین مصر بود.

۱) به همان انگیزه هایى پدید آمد که اخوان المسلمین مصر بوجود آمده بود.
۲)  با کمک و مساعدت مستقیم یکى از رهبران اخوان مصر به نام (عبدالحلیم عابدین ) تاءسیس شد.

در آغاز ، اخوان المسلمینِ سودان خواهان اسلامى کردن جامعه از طریق تغییر حکومت موجود و تاءسیس یک حکومت اسلامى بود. امّا پس از آن که دولت (جعفر محمد نُمیرى ) شریعت اسلامى را در سودان به اجرا گذاشت ، و دولت (عمر البشیر) آن را با شدت و وسعت بیشترى تداوم بخشید، این جنبش با تغییر ایده ، تنها خواهان اجراى شریعت اسلامى از طریق دولت وقت است . در مجموع ، اخوان المسلمین سودان در نیل به هدف مذکور، از آغاز تاکنون به ترتیب سه شیوه تبلیغ ، جنگ اخوان المسلمین سودان رهبران متعددى را به خود دیده است ، ولى هیچ کدام به اندازه (دکتر حسن الترابى ) فعال و مشهور شد، امّا بعدها تغییر عقیده داد ودر دولت نُمیرى و صادق المهدى به ترتیب پستهاى دولتى مشاور خارجى و وزارت دادگسترى را پذیرفت . وى هدف خود را در حال حاضر کمک به ایجاد وحدت ملّى ، همکارى در ساختن اقتصادى نیرومند و پدید آوردن یک جامعه اسلامى ذکر مى کند.

از مهمترین نتایجى که فعالیت اساسى اخوان المسلمین سودان بر جاى گذاشت ، تسریع پذیرشِ اجراى شریعتِ اسلامى به وسیله دولتهاى سودان است . اجراى شریعت اسلامى در زمان رئیس جمهورى نمیرى آغاز شد و هم اکنون ادامه دارد. در ابتدا نمیرى با اجراى شریعت اسلامى مخالف بود، امّا در پى مخالفتهاى گسترده مردمى در سال ۱۳۵۲ ه‍ . ش . (معروف به قیام شعبان ) و سوء قصد نافرجام به جانش در سال ۱۳۵۵ ه‍ . ش . مجبور به قبول خواسته هاى مردم گردید.

اخوان المسلمین سودان در مقایسه با اخوان المسلمین مصر ، حداقل داراى دو ویژگى متمایز است : اوّل آن که اخوان المسلمین سودان با کودتاى افسران آزاد به رهبرى سرهنگ جعفر محمد نُمیرى در سال ۱۳۴۸ ه‍ . ش ./ ۱۹۶۹ م . مخالفت کرد. امّا بعد از آن ، شاخه جدا شده از اخوان المسلمین سودان (جبهه اسلامى ملّى به رهبرى حسن الترابى ) به مصالحه با رژیم پرداخت ، ولى گروه دیگر آن ، اخوان المسلمین به رهبرى صادق عبدالله الماجد)، همچنان هرگونه سازش با رژیم را مردود دانست . دوم آن که اخوان المسلمین از پیروزى و تداوم انقلاب اسلامى ایران حمایت کرد، و هم اکنون نیز آن را یک انقلاب مبتنى بر ایمان توصیف مى کند.(

اخوان المسلمین اردن در سال ۱۳۲۵ ه‍ ش . / ۱۹۴۶ م . در شهر (امان )(۱۸۴) با همان انگیزه هایى که در تولد اخوان در مصر و سودان مؤ ثر بوده اند، تشکیل شد. امّا بر خلاف کشورهاى مذکور، به سُرعت رو به گسترش گذاشت . این گسترش ‍ سریع ناشى از دو علت بود: اوّل این که تعداد زیادى فلسطینى رانده شده در اردن که به اخوان المسلمینِ آن کشور براى آزادى فلسطین دل بسته بودند ، به عضویت اخوان المسلمین اردن درآمدند. دوم ، فعالیتهاى اسلامى احزابى چون (حزب التحریر) اُردن در ارتقاءِ آگاهیهاى سیاسى و مذهبى مردمِ اُردن و در نتیجه جذب آنان به اخوان مؤ ثر بود.

اخوان المسلمین اردن در نیل به اساسى ترین هدفش یعنى اسلامى کردن جامعه ، از آغاز، راه مماشات و سازش با دولت و حکومتِ اردن را در پیش گرفت . زیرا پیروى از این شیوه را با توجه به وجود آزادیهاى نسبى سیاسى در اُردن (بر خلاف مصر)، بهترین راه حل براى تحقق هدف خویش تشخیص داد. بر این اساس همواره در تلاش است که با به کارگیرى تبلیغ ، ارشاد، ورود یا نفوذ در مؤ سسات دولتى ، شرکت در انتخابات و به دست آوردن کرسیهایى در مجلس نمایندگان ، زمینه هاى تهیّه ، تدوین و تصویب قوانین اسلامى که به اسلامى شدن جامعه مدد مى رساند، فراهم آورد.

از بزرگترین رهبران اخوان المسلمین اُردن مى توان از(شیخ عبدالرحمان ) که برخى وى را همطراز رهبران بزرگ اخوان همچون عمر تلمسانى قرار داده اند، نام برد. امّا به دو جهت همطراز دانستن وى با عمر تلمسانى اغراق آمیز است . نخست این که ، برخى سازش اخوان المسلمین اردن با حکومت پادشاهى را ناشى از شخصیت ساده اندیش او دانسته اند. دوم ، این که او بیشتر در نقش یک رهبر معنوى ظاهر شده است ، و بطور عمده جهت گیریهاى سیاسى سازمان اخوان المسلمین اردن را به افرادى چون (یوسف العظم ) واگذار کرده است .

فعالیت سیاسى آشکار داشته است . این مساءله از یک سو ناشى از به رسمیت شناختن حکومت پادشاهى اُردن از سوى اخوان المسلمین آن کشور است ، و از سویى دیگر ناشى از امیدوارى رژیم اردن به استفاده از اخوان المسلمین در جلوگیرى از نفوذ و توسعه احزاب و نیروهاى سیاسى مخالف (مانند کمونیستها) است . اما جناح انقلابى اخوان المسلمین اردن به رهبرى (عبدالله العظم ) که همیشه بر سر مسائلى چون مساءله فلسطین در تعارض و تضاد با رژیم اردن بوده است ، هیچگاه از اجازه رسمى فعالیت سیاسى علنى بهره مند نشده است .

اخوان المسلمین در سوریه

اخوان المسلمین سوریه در سال ۱۳۱۴ ه‍ . ش ./ ۱۹۳۵ م . در شهر حلب بوسیله دکتر مصطفى السّباعى به تاءسى از اخوان المسلمین مصر و به منظور مقابله با اشغال سوریه از سوى فرانسه و سروسامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادى و رفع شکاف موجود بین جهان عرب از طریق احیاى اسلام به وجود آمد. امّا بعداً عواملى چون لزوم همکارى با اعراب در باز پس گیرى فلسطین اشغالى و سکنى گزیدن برخى از رهبران و اعضاى اخوان المسلمین مصر در سوریه که پس از انحلال آن در سال ۱۳۳۳ ه‍ . ش ./ ۱۹۵۴ م . صورت گرفت ، به گسترش فعالیتهاى اخوان المسلمین سوریه کمک رساند.

هدف اخوان المسلمین سوریه ، استقرار یک نظام اسلامى جامع است که براى حصول به این هدف ، نخست به ارشاد وموعظه مردم و دولت روى آورد. امّا در اواخر دهه ۴۰ ه‍ . ش . / ۶۰ م . گروهى از اعضاى جنبش این روش را بى نتیجه ارزیابى کرده و جهاد علیه دولت را برگزیدند. این گروه به طور رسمى با تاءسى (جبهه اسلامى سوریه ) درسال ۱۳۵۹ ه‍ . ش . / السباعى دوست حسن البنا که اوّلین رهبر اخوان المسلمین سوریه بود تا سال ۱۳۴۰ ه‍ . ش ./ ۱۹۶۱ م در . این سمت باقى یاغان ) و سپس تاءسیس جبهه اسلامى سوریه (جناح طرفدار جهاد) به رهبرى (ابو النصر البینونى )، عملاً رهبرى عطار بر کلِ اخوان المسلمین سوریه دوام نیاورد . از اواسط دهه ۵۰ ه‍ . ش . / ۷۰ م . (عدنان سعد الدین ) جاى عطار را گرفت . در حال حاضر رهبرى اخوان المسلمین سوریه به صورت جمعى انجام مى گیرد.

بارزترین مشخصه این جنبش در سوریه ، مخالفت دایمى آن با دستگاه سیاسى کشور است . از مهمّترین جلوه این مخالفت ، مى توان به درگیرى نظامى ۱۳۶۰ ه‍ . ش . / ۱۹۸۱ م . طرفداران جهاد ضد دولتى در جنبش اخوان المسلمین با نیروهاى حکومتى اشاره کرد. طى آن ، یک نبرد سه هفته اى در (شهر حما)(۱۹۰) صورت گرفت که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادى از مقامات دولتى و حزبى (حزب بعث سوریه ) و نیز سرکوب شدید اعضاى جنبش از سوى دولت بعثى سوریه گردید. با این وصف جنبش اخوان المسلمین سوریه تا کنون به علت زیر:

۱) وجود اختلاف در اخوان المسلمین بر سر مساءله روش مبارزه علیه دولت
۲) اقداماتِ دولت در جهت اصلاح ساختار سیاسى و اقتصادى کشور، نتوانسته است به عنوان یک نیروى مؤ ثر در سیاستهاى داخلى و خارجى سوریه ایفاى نقش کند.

جمعبندى

بر این اساس ستیز با سلطه آشکار و پنهان خارجى ، نجات جامعه از انحطاط اخلاقى ، سیاسى و اقتصادى ، مبارزه با افکار و اندیشه هاى ضد دینى (مانند کمونیسم ) از علل مشترک تولد جنبشهاى اخوان المسلمین در کشورهاى اسلامى است . همچنین همه آنها به طور عمده پس از سپرى کردن یک فرایند و دوره موعظه و ارشاد به مرحله جهاد ضد دولتى (۱۹۲) و سپس به مرحله شرکت درمبارزات انتخاباتى (به استثناى گروههاى جهادى منشعب از آن ) روى آورده اند.

به دیگر سخن همه آنها دین و سیاست را به هم آمیخته اند، براى رهایى از وابستگى سیاسى و اقتصادى و فرهنگى (بویژه نوع غربى آن ) مى کوشند؛ بر بازگشت به اصول اوّلیّه اسلامى به عنوان تنها راه حل نیل به پیشرفت مادى و معنوى تاءکید دارند، و مبارزه با هر گونه اندیشه غیر دینى را ضرورى و اجتناب ناپذیر دانسته اند.

با وجود شباهتهاى مذکور، تفاوتهایى هم در آنها دیده مى شود. به عنوان مثال ، اگر چه تاءسیس یک دولت اسلامى مهمترین هدفِ همه آنهاست ، امّا برخى از طریق راههاى مسالمت آمیز و برخى از طریق جهاد ضد دولتى مى کوشند دولت موجود را سرنگون ساخته و حکومت اسلامى را جایگزین آن نمایند.

آن دسته از گروه هاى اخوان المسلمین که معتقد به به کارگیرى شیوه هاى صلح آمیزند، نیز با هم متفاوتند، بگونه اى که بعضى به همکارى مطلق با رژیم موجود کشیده شده اند، (مانند جنبش اخوان المسلمین در عراق ) و تعدادى هم با تن دادن به مبارزه انتخاباتى ، مشروعیت رژیم را پذیرفته اند. در حالى که گروههاى جهادى جنبش اخوان المسلمین هیچ گونه ، مشروعیتى را براى رژیمهاى موجود قائل نیستند. با این وصف وجوه اشتراک جنبش اخوان المسلمین در کشورهاى اسلامى بیش از وجوه افتراق آنهاست ، امّا جنبش اخوان المسلمین نتوانسته است با تکیه و تاکید بر این وجوه مشترک و با دور ریختن عوامل تفرقه افکنانه اى چون گرایشهاى ملى گرایانه  در نیل به اساسى ترین هدفش یعنى اسلامى کردن جامعه از طریق استقرار یک یافته است .

(متن مذکور پیش ار تحولات اخیر مصر و به صورت تاریخی نگاشته شده است.)

۵۶۴۹

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.