پیرامون دور جدید تحریم های نفتی اتحادیه اروپا؛
سرویس اقتصادی رویش نیوز- وحید ارشدی*: در شرایط تحریم، با نفت چگونه برخورد شود؟ آیا میتوان از نفت رهایی پیدا کرد؟ نفت چگونه با ما برخورد میکند؟تحریم نفتی، نعمت است یا نقمت؟ مردم در این وضعیت چگونه رفتار کنند؟ ریاضت اقتصادی، آری یا نه؟ جهادگران اقتصادی چه باید بکنند؟ ….
نفت و گاز، یک کالای عادی نیستند. این دو از کالاهای استراتژیک برای تمام دنیا هستند. این کالاهای استراتژیک، برای اغلب کشورهای صادرکننده متکی بر این منابع مانند ایران، در تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نفوذ شدید داشته است و تمام رفتارهای دولت و ملت را با این نفوذ عمیق خود شکل داده اند. رفتارهایی که حکایت از این میکند که اصلاح امور اقتصادی به راحتی امکان پذیر نیست. هر دولتی که بر سر کار آید ایدههایی را مطرح کرده، ملت را با خود همراه کرده و در بین راه ایدههای خود را عمداً یا سهواً فراموش میکند. یا نه، آنقدر این ایدهها خام و ناپخته و بدون کار کارشناسی اجراء میشود که در طی مسیر خود، مجبور به عقب نشینی هستند و شاید هم فرآیند طراحی، تصویب و اجراء آنقدر طول میکشد که پایان دولت فرا میرسد. سیر همه رفتارهای سیاستگذاری دولتهای ایران همینگونه بوده است.
از طرفی، رهبران عالی نظام اسلامی، هم امام راحل (ره) و هم رهبری معظم انقلاب، همه دغدغه خود را برای تعالی ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملت ایران گذاشته اند و خط و مشیهای عالمانهای را برای اداره اقتصادی جامعه ترسیم کرده اند، از طرفی مردم همگی هر نوع فداکاری برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی کرده اند، از طرفی هر دولت و مجلسی که آمده با شعار ایجاد رفاه و عدالت برای مردم بر سر کار آمده است، امّا سؤال این است که چرا هنوز یک روند اصلاحی پایدار به سمت تأمین رفاه اقتصادی اجتماعی ایجاد نشده است. چرا اقتصاد ایران سر و سامان نمیگیرد؟ نگارنده چندی است وقت خود را صرف مطالعه این وضعیت کرده است و دغدغههایی دارد و احساس میکند که شرایط تحریم نفتی، بهترین زمان برای حل معضل اقتصادی ایران، یعنی تکیه بر نفت است. شاید که «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد.»
یکی از اساتید جمله ایی به این مضمون فرمودند و مرا به فکر فرو برد:
« نفت و دولت در ایران، مانند لاله و لادن میمانند. هر کدام را از هم جدا کنید، میمیرند.»
دولت و ملت ایران، صد سال است متکی بر یک منبع خدادادی هستند که هم میتوانسته برای آنها نعمت باشد و هم نقمت. امّا متأسفانه وجوه مختلف رفتاری دولت و ملت از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و … حکایت از این دارد که ما به نفت یک نگاه استراتژیک نداشتهایم و فقط به آن به عنوان یک منبع درآمدی نگاه کردهایم و همین امر بس که نفت یک نقمت برای ملت ایران شده است.
اینجانب فکر میکنم اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، به راحتی کسی حاضر نبود سکان اجرایی و تقنینی کشور را بپذیرد.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، به راحتی کسی حاضر نمیشد به راحتی سیاستگذاری غیر عالمانه انجام دهد.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، ما مشکل تورم و بیکاری نداشتیم.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، ما صاحب بهترین تکنولوژیها بودیم.
اگر نفت به عنوان تکیهگاه درآمدی نبود، ملت به این شدت مصرف گرا و تجملگرا نمیشدند.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، به راحتی منابع هدر نمی رفت.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، از همه ظرفیتهای اقتصادی و توان داخلی استفاده نمیشد.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، این تعداد نهاد عمومی شبه دولتی موازی دولت در کشور شکل نمی گرفت.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، این همه قوانین به راحتی گذاشته نمیشد که ۷۰ درصد آنها اصلاحیه بخورد.
اگر نفت به عنوان تکیه گاه درآمدی نبود، همه رفتارها از دولت و ملت به گونه ای بود که مسئولیت پذیر، پاسخگو و نظارت پذیر میشدند
و….
باید مالیات به جای نفت تکیه گاه درآمدی دولت ها شود تا رفتارها نظام مند شود و تجربه نشان داده است بهترین فرصت، برای پیشرفت زمان محرومیت است و بهترین محرویت تحریم نفتی است.
توصیه به دولتمردان و قانونگذاران اینست که به دنبال این نعمت خدادادی نباشید. چندی استقامت لازم است. به فکر راههای دورزدن فروش نفت نباشید. بهره وری را افزایش دهید.فرهنگسازی عالمانه کنید. تجمل گرایی را کنار بگذارید.تمام همت خود را بر روی یک اقتصاد ملی بدون نفت بگذارید. و اما برخورد با نفت باید بر اساس بدست آوردن تکنولوژی در کلیه سطوح از استخراج تا ایجاد ارزش افزوده و… باشد. دنیا به دنبال نفت ما می آید. نگران نباشید. با این ظرفیت اقتصادی ایجاد شده در این سه دهه هیچگاه وضع بدتر از زمان جنگ نخواهد شد. نگاه ها را بر خود متکی کنیم و یک اقتصاد درونزا با استفاده از منابع و استعدادهای داخلی ایجاد کنیم. امید است که تحریم مایه نعمت و برکت برای ایران اسلامی به عنوان الگوی غیر سکولار در اداره کشور بشود. کاش مطیع رهبری بودیم و بر محور او سیاستگذاری میکردیم.که در فروردین سال ۷۵ تصریح کردند: «من یک نگرانى مختصرى دارم – که مربوط به امروز هم نیست؛ سالهاست که این نگرانى را دارم – و آن این است که باید اقتصاد و ملت ایران از نفت جدا شود… ما باید کارى کنیم که ملت و دولت ایران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متاسّفانه، امروز در دنیا نفت به سیاستهاى بینالمللى، کمپانیها و غارتگران بزرگ و جهانخوران و مستکبران وابسته است. در حقیقت، نفت در مشت آنهاست. هر گاه بخواهند، قیمتش را پایین مىآورند، تولید را کم یا زیاد دور مىکنند، یکى را از دور خارج یا وارد دورْ مىکنند! نفت مال ماست؛ اما سیاستش در دست دیگران است! چنین سرمایهاى مایه دردسر است.»
و در جای دیگر فرمودند:
«من یک وقت عرض مىکردم که اگر یک روز نفت منطقه خاورمیانه تمام شود – که ممکن هم هست چنان روزى پیش آید – دولتها باید به فکر باشند. این که ما این قدر روى اقتصاد بدون نفت تکیه مىکنیم و اصرار داریم که هر چه ممکن است، درآمد کشور را از نفت به درآمدهاى دیگر ببریم، به همین خاطر است. امروز بعضى از کشورها – از جمله خود امریکا – نفت خودشان را استخراج نمىکنند؛ نفت وارد مىکنند، چون به این قیمتى که نفت را مىخرند، یعنى در واقع مفت! نفت صادرکنندگان این منطقه، با استخراج هر چه بیشتر و فروختن هر چه بیشتر به این ثَمن بَخس، بعد از گذشت چند سال تمام مىشود؛ ولى چاههاى آنها هنوز نفت خواهد داشت. البته چاههاى نفت امریکا، به برکت وفور چاههاى نفت ما نیست – چاههاى متوسّطى است – ولى به هر حال نفت هست.»
و باز جمله ایی از استاد بزرگوارم نقل کنم که می گفت: رهبری چه افق بلندمدتی را می بینند و ملت و دولت چه میکنند! اگر جای مراجع تقلید بودم، خوردن پرتقال خارجی را که از پول نفت وارد جسم ما میشود و نسلهای آینده را محروم میکند، حرام میکردم.
* دانشجوی دوره دکتری اقتصاد انرژی