تق، تق، در این وزارتخانه کسی هست؟

هفته گذشته خبر رسید که در لیبی هفت تن از اعضای هلال احمر ایران ربوده شده‌اند و دیروز هم خبر آمد که ۴۷ تن از زائرین ایرانی در سوریه دچار سرنوشت مشابهی شدند.

بماند که هموطنان عزیز بی توجه به اینکه هنوز همه مهندسان ایرانی ربوده شده در سوریه، آزاد نشده اند، باز راهی زینبیه شده‌اند. بماند که کمک به هم نوع، آنچنان هوش از سر امدادگران برد که فراموش کردند به دیاری می‌روند که سه دهه بلاتکلیفی سرنوشت امام موسی صدر را در خود گنجانده و ملت و دولتش پس از آزادی از بند قذافی تلاشی برای یافتن مرجع ایرانیان نکردند.

بماند که این نخستین باری نیست که چنین بی توجهی‌ای از سوی ملت عاشق اهل بیت میهن ما رخ می‌دهد و در دوران حاکمیت رژیم بعث عراق نیز با وجود مخاطرات فراوان، برخی به زیارت نجف و کربلا می‌رفتند؛ کما اینکه علی رغم برخی نا آرامی‌های کنونی در عراق نیز باز عطش زیارت فرا تر از دغدغه حیات است.

اما به واقع هرچه بی‌توجهی هست، متوجه ملت است؟ اینکه به اندازه کافی هشدار داده نمی‌شود و در مرزها از سفر به کشورهای هم جوار ناامن ممانعت به عمل نمی‌آید هم گناه ملت است؟ از اقدامات پیشگیرانه که خبری نیست، هیچ؛ مقدرات به گونه‌ای رقم می خورد که انتظار پیگیری‌های پسین نیز عبث به نظر می‌رسد. چه آنکه تلاش‌های دستگاه دیپلماسی برای آزادی ایرانیان در بند عربستان به نامه‌هایی خلاصه شد که پایانش اعدام چندین هم وطن بود! هیچ کس هم در این وزارتخانه به خاطر قصور در پیگیری عذرخواهی نکرد! وزارتخانه‌ای که سال‌هاست یاد دیپلمات‌های ربوده شده اش را در همایش‌های داخلی زنده می‌کند نه در مجامع بین المللی، نباید هم پاسخگوی وضعیت نامعلوم چند تن دیگر هموطنان باشد. وزارتخانه ای که کنش گر نیست و به سبب ارائه تکذیبیه های پیاپی دستگاه دیپلماسی را در حد یک «واکنش گر» تنزل داده است.

مدت هاست نه کسی در این وزارتخانه را می زند و نه کسی آن سوی در، انتظار این را می‌کشد که درش را بزنند! مگر تا کنون به خانواده دیپلمات‌های ربوده شده در کشورهای خارجی چه پاسخی داده شده که بخواهند پاسخی به خانواده قلی‌خان یا ایرانیان گردن زده شده در عربستان پاسخ بدهند. اصلا کسی آن سوی در هست؟

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.