“تولدت مبارک خانم لنی ریفنشتال ِ فاشیست!”

سینمانگار: مهناز عظیمی:

خانم لنی ریفنشتال در تاریخ ۲۲ آگوست  ۱۹۰۲ در آلمان در شهر برلین متولد شد، وی فعالیت هنری خود را با رقص آغاز کرد و سپس موفقیت او در این عرصه منجر به جذب او به عنوان بازیگر در سینما و در فیلم کارگردانی به نام آرنولد فانک شد که همان راهنمای او برای علاقه مند شدن به هنر کارگردانی و در نتیجه ایجاد دو مستند مهم تاریخ سینما توسط این هنرمند مطرح و به نام آلمانی تبار شد.

شاید بزرگترین شانس لنی ریفنشتال و در عین حال مهم ترین بد شانسی اش حضور دوره ی فعال هنری او در زمان رژیم نازی آلمان می باشد.
فیلم “پیروزی اراده” (۱۹۳۵) فیلمی ست  اسطوره ای و با هدف مشخصا تبلیغاتی و سیاسی که شخص هیتلر کارگردانی آن را به ریفنشتال سپرد.

این فیلم تصویری ست از راهپیمایی حزب نازی در نورنبرگ و کیفیتی آیینی و رمز آلود دارد. ریفنشتال با بودجه ای نامحدود با سی دوربین و گروهی متشکل از ۱۲۰ نفر و سر سپردگی مطلق به ایدئولوژی نازیسم و با حمایت و همکاری رهبران حزب این فیلم را در شش رو فیلمبرداری کرد و جدا از ایدئولوژی آن ، او حقیقتا شاهکاری هنری پدید آورد که همچنان جزو آثار ماندگار تاریخ سینما به حساب می آید. تدوین پیروزی اراده ۸ ماه به طول انجامید و حتی برخی از نماها به خاطر اشتباه درتداوم، دوباره فیلمبرداری شد و نتیجه ی حاصل اثری ست با قدرت القایی و زیبایی بصری ممتاز.

در این فیلم هیتلر همچون مسیحی نو و تازه از راه رسیده با هواپیمای خود از میان ابرها نزول می کند تا مردم خود را نجات دهد.  میان نویس های این فصل را والتر روتمان نویسنده و مستند ساز معروف آن زمان ( کارگردان فیلم های همچون برلین سمفونی شهر بزرگ، اپوس و …) نوشته است.

در این فیلم هیتلر برای نخستین و آخرین بار از سوی شهر بیدار شده ی نورنبرگ مورد استقبال قرار می گیرد و در جایی که خطابه های شور انگیز پیروانش  در صحن تالار طنین افکنده است  راهپیمایی خداگونه ی خود را به سوی تالار کنگره آغاز می کند. بقیه ی فیلم  شامل یک موسیقی واگنری اثر هربرت وینت (همکار همیشگی ریفنشتال) ، معماری بزرگنمایی نازی، صفوف عظیم مردم و رقص آرایی با نور مشعل است که صرفا برای دوربین ریفنشتال طراحی شده بودند.

در این فیلم ، هیتلر در چندین مراسم سخنرانی می کند و در انتهای فیلم هنگامی که در مقابل پشت آویز (بک دراپ) صلیب شکسته ی عظیم ، آرمان نازی بلوند اوند بودن (خون و خاک) را ادا می کند ، لحن او شدت می گیرد و این لحظه ای ست که تصویر سربازان اس ای  از زاویه ی پایین بر او سوپرا ایمپوز می شود. چنان که گویی سربازان به درون ابرهای دوردست قدم می گذارند.

فیلم پیروزی اراده چندان موثر واقع شد که نمایش آن در انگلستان ، آمریکا و کانادا ممنوع شد و البته الگویی  برای فیلم های تبلیغاتی متحدین آلمان در جنگ جهانی دوم شد. هیتلر این فیلم را بسیار پسندید و برای همین به ریفنشتال ماموریت داد تا از جریان مسابقات المپیک ۱۹۳۶ در برلین مستند بسازد و این دومین شاهکار کارنامه ی هنری ریفنشتال شد.

بار دیگر بودجه ای نامحدود در اختیار او قرار داده شد و گروه فیلمبرداران او ۵/۱ میلیون  فیت فیلم از برگزاری مسابقات گرفتند و ریفنشتال ۱۸ ماه صرف تدوین آنها کرد. فیلم تمام شده در دو قسمت آماده شد و المپیک ۱۹۳۶ (۱۹۳۸)  نام گرفت. این فیلم تماشایی با موسیقی پویای وینت ، هنوز هم یکی از دستاورد های فیلم  ورزشی در تاریخ سینما به حساب می آید و همچنین الهام بخش فیلم هایی شد که در آینده در المپیک های دیگر ساخته شدند. (از آن جمله اند فیلم های المپیک توکیو (۱۹۶۵) اثر کن ایچی کاوا و فیلم عامه پسند ۸ نگاه (۱۹۷۳) از مسابقات ۱۹۷۲ مونیخ  که هشت کارگردان بنام در ساخت آن شرکت کردند: یوری ازرف، مای زترلینگ، آرتور پن، مایکل فلگار، کن ایچی کاواف میلوش فرمن، کلود للوش و جان شلزینگر.)

ریفنشتال در فیلم المپا ( المپیک ۱۹۳۶) استفاده ی نوآورانه ای از فیلمبرداری با حرکت کند  و نیز عدسی هایی با فاصله ی کانونی بلند (تله فوتو) کرده است که توانسته  تصاویر خیره کننده ای خلق کند. فیلم  حتی در جاهایی از نقطه دید ذهنی بازیکنان مسابقه ( مثل فصل پایانی مسابقات دوچرخه سواری) استفاده کرده و حتی در آن به خلق شبه روایت و قهرمان سازی بی آنکه در روند مستند سازی خللی ایجاد کند دست زده است. بزرگترین اشکال این فیلم همچون فیلم قبلی ایدئولوژی حاکم بر آن است که در جاهایی گزافه گویی های بسیار در مدح و ستایش رژیم نازی کرده است. اما اگر این دو فیلم  را صرفا به لحاظ هنری بررسی کنیم نوآوری های و خلاقیت هایش به راستی مخاطب را حیرت زده می کند.

در پایان ذکر این نکته لازم است که ریفنشتال پس از جنگ جهانی دوم و شکست سنگین کشور های متحد نازیسم به عنوان یکی از متفکرین سیستم پروپاگاندای رایش سوم  توسط کنگره ی جهانی محکوم شد و تا ۵۰ سال فیلمی نساخت. وی در تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۰۳ در آلمان در گذشت و شاید یکی از معدود فیلمسازانی باشد که  توانست همزمان حس تحسین و ستایش  مخاطبانش را همراه با ابراز تاسف و نفرت حین دیدن آثارش برانگیزاند.

به هر حال تولدت مبارک خانم لنی ریفنشتال فاشیست!


سینما نگار

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.