جوانهای خوش سیمای زیادی به سودای محبوبیت و ماندگاری به سینما آمدند اما نتوانستند به حضورشان تداوم ببخشند
مثلاً برخی بیش از آن که علاقهمند به بازیگری باشند، به تبعات و حاشیههای ستاره شدن علاقه دارند. کسانی که دوست دارند مردم از آنها امضا بگیرند. در خیابان با دست نشانشان دهند و …
تجربه نشان داده اغلب کسانی که با این نیت وارد عرصه بازیگری میشوند در انتها چیزی جز ناکامی و سرخوردگی نصیبشان نمیشود.
از سوی دیگر اما میتوان به کسانی اشاره کرد که قابلیت تبدیل شدن به چهرهای موفق را داشتهاند ولی به دلیل تن دادن به حواشی، ستاره اقبالشان افول میکند. یکی از مهمترین اصول یک بازیگر مراقبت از خود است که متأسفانه برخی از کسانی که وارد این حرفه میشوند به آن پایبند نیستند و به همین دلیل به توفیق نمیرسند.
همچنین باید به عامل تداوم و عشق به هنر بازیگری اشاره کرد.
برخی از بازیگرانی که این روزها راهی جز حضور در آثار سخیف را مقابل خود نمیبینند، به این دلیل به چنین ورطهای افتادهاند که برای ماندن در این عرصه، هر پیشنهادی را پذیرفتهاند.
در مورد برخی از چهرههای پرامید دیروز که امروز نشانی از آنها نیست باید به مناسبات ناسالم سینما اشاره کرد که گاهی اوقات باعث فید شدن برخی بازیگران میشود.
در این زمینه پای صحبتهای عزتا… انتظامی، علیرضا رئیسیان، سیروس تسلیمی و سیدضیاء هاشمی نشستهایم که میخوانید:
عزتا… انتظامی: رازماندگاری، تداوم و عشق به بازیگری است
عزتا… انتظامی، درباره حضور مقطعی برخی بازیگران در سینما به خبرنگار بانی فیلم گفت: نه تنها سینما، بلکه همه هنرها (حتی نقاشی، شعر، موسیقی و تئاتر) متقاضیان بسیار زیادی دارد. من بارها با خانمهای مسنی برخورد داشتهام که از من درخواست داشتند، «میشود ما در سینما بیاییم نقش مادر را بازی کنیم»! همه به هنر سینما علاقهمندند. چرا که سینما توجه همگان را به خودش جلب میکند و باعث شناخته شدن و معروفیت بازیگرانش میشود.
آقای بازیگر در ادامه، با بیان اینکه در کنار این تقاضای عمومی، سالی ششصد- هفتصد فارغالتحصیل بازیگری از دانشگاه ها داریم گفت: اغلب این افراد جذب سریالها و تلهفیلمها میشوند، از میان این تعداد زیاد، تنها عدهای انگشتشمار هستند که میتوانند خودشان را به مراحل بالاتر برسانند و در این عرصه دوام بیاورند، از نظر من، این افراد هنرمند واقعی هستند. دلیل اینکه هربار شاهد حضور مقطعی بازیگرانی هستیم که در ادامه حضورشان تداوم ندارد، این است که عرصه بازیگری جذابیتهای ظاهری از جمله دستمزدهای بالا دارد، در نتیجه همه میخواهند بازیگر شوند. اما اوضاع نابسامانتر از آنچیزی است که همگان در ظاهر میبینند. حتی از شندرغازی که برای بازیگران در نظر میگیرند، تهیهکننده در آخر کار کم میکند! در نتیجه به بازیگر ظلم میشود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: سینما به گونهای است که خودش پاسخ بازیگر را میدهد، بدین معنی که اگر بازیگر خوب نباشد، او را جذاب میکند! در نتیجه بازیگر بعد از مدتی که بازی میکند، متوجه میشود که استقبالی از او نمیشود بنابراین حوزه بازیگری را رها میکند. ماندگار شدن یک بازیگر به عوامل گوناگونی بستگی دارد، از جمله دارا بودن «استعداد» و «آن» در بازیگری که همه مردم ایران به خوبی این ویژگی را دارند. دوم عاشق بودن در این عرصه است، بازیگر باید عاشق کارش باشد نه اینکه به شکل تفنن به این عرصه نگاه کند.
انتظامی ضمن اشاره به اینکه به طور حتم یک بازیگر باید دانش و تحصیلات آکادمیک این حوزه را داشته باشد، گفت: در این شرایط است که بازیگر ماندگار میشود. در غیر این صورت با طی کردن چند ماهه کلاس بازیگری نمیتوان بازیگر شد! البته گاهی از این کلاسها، یکی دو بازیگر خوب بیرون میآید. اما اگر در ابتدا فرد وارد دانشگاه شود مشخص خواهد شد که او استعداد این کار را دارد یا ندارد!
اگر شما به بازیگران سینما نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد، آنانی ماندگار شدند که برآمده از تئاتر بودهاند و با تئاتر پرورش پیدا کردهاند. البته در چند نمونه جوانانی را شاهدیم که با تئاتر شروع نکردند، اما خوب درخشیدند. البته من منتظر هستم زمان بگذرد تا ببینیم چقدر ماندگار خواهند بود! به عنوان مثال افراد بسیاری از هم دورههای من بودند که پس از مدت کوتاهی کار در عرصه بازیگری رفتند و دیگر نیز پیدایشان نشد.
آقای بازیگر با تأکید براین نکته که در وهله اول استعداد در بازیگری حائز اهمیت است، گفت: در کنار استعداد، تحصیلات عالیه و تجربه از دیگر فاکتورهای ماندگار بازیگر است به عنوان مثال تجربه، برای من به شخصه عامل بسیار مهمی در پرورش و پیشرفت بود، چرا که سالیان سال در تئاتر کار کردم و در ادامه درسش را نیز خواندم از طرف دیگر ستاره شدن با یکسال و دو سال جواب نمیدهد و زمان بسیار طولانی را میطلبد و چرا که ممکن است بازیگر در عین ستاره بودن در فیلمی بازی کند و مردم خوششان نیاید، همین امر کافی است تا دیگر تهیهکنندگان نیز به سراغش نروند! به عنوان مثال من افراد بسیاری را میشناسم که عاشق نقاشی هستند، لوازمش را میخرند، پیش استاد نیز میروند اما بعد از مدت کوتاهی آن را رها میکنند یا در عرصه موسیقی نیز به همین شکل. اما آنانی که در هنرستان عالی موسیقی کار کردند شرایطشان فرق میَکند و ماندگار هستند.
متأسفانه بچهها از زمان کودکی نمیدانند که میخواهند چه کاره شوند اگر از همان دوران بدانند، قطعاً بیشتر موفق خواهند بود.
باشگاه خبرنگاران