حاج رضا “علاءالدین” مشهور را می شناسید؟

گردآوری شده توسط گروه اقتصاد ممتاز نیوز:

تا الان فقط یک خبرنگار توانسته به حریم اقتصادی مالک مجتمع تجاری علاءالدین نزدیک شود و از اوضاع و احوال اقتصادی و زندگی شخصی او اطلاعات بگیرد. یادداشتی که این زیر می خوانید روایتی است از همان اولین دیدار که تنظیم شده است.

به گزارش ممتاز به نقل از گروه بازار باشگاه خبرنگاران به نقل از برترین ها؛تا الان فقط یک خبرنگار توانسته به حریم اقتصادی مالک مجتمع تجاری علاءالدین نزدیک شود و از اوضاع و احوال اقتصادی و زندگی شخصی او اطلاعات بگیرد. یادداشتی که این زیر می خوانید روایتی است از همان اولین دیدار که به صورت اختصاصی برای همشهری جوان تنظیم شده است:

۱- اولین بار، دی ماه سال ۸۶ دیدمش. در همان دفتر معروف در تقاطع خیابان های حافظ و جمهوری. بیش از هر چیز دیگری این دفتر جمع و جور و کوچکش بود که شگفت زده ام کرد. بالاخره انتظار داشتم با کسی که حدود ۱۱۰۰ مغازه در یک مجتمع تجاتری، آن هم معروفترین مجتمع تجاری ایران دارد، در جایی باشکوه تر از این، دیدار کنم؛ جایی که در حد نام «حاج رضا علاءالدین» باشد. برای همین اولین سوالی که به ذهنم آمد همین بود؛ اینکه «چرا اینجا اینقدر کوچک است؟» جواب داد: «یک دفتر بزرگ در طبقه آخر پاساژ هست ولی به خاطر اینکه در دسترس باشم و نزدیکتر به جریانات، اینجا را ترجیح می دهم.»

رفت وآمدهای دفترش از مطب یک پزشک فوق متخصص هم بیشتر است. حاج رضا اما به سبک کاسب های قدیمی هم به رتق و فتق کارهای مراجعین می پردازد، هم تراول ها و پول های نقد را از عده ای می گیرد و هم به سوال های گاه و بی گاه خبرنگار سمجی مثل من جواب می دهد ولی در تمام این مدت حواسش هست که چیزی دور از چشم هایش ضبط نکنم. برای همین به من می فهماند که دل خوشی از خبرنگاران ندارد و اعتمادی هم نمی تواند به آنها بکند. من هم سعی می کنم به او این اطمینان را بدهم که نمی خواهم برای او و مجموعه تحت مدیریتش مشکلی ایجاد کنم اما با این همه وقتی دستگاه ضبط صدا را روی میز می گذارم، مخالفت می کند: «نه، اینو روشن نکن.» چرا؟، «از ما سند نگیر.»

۲- ورود به زندگی شخصی اشخاص صاحبنام در عرصه سرمایه داری ایران سخت است. تجار صاحبنام، باتجربه و کارکشته ایرانی هنوز که هنوز است از دیده شن هراس دارند و به خبرنگاران رسانه ها روی خوش نشان نمی دهند. آنها هر چقدر که متشرع باشند و به هر میزان که از راه قانونی و شم اقتصادی بالایشان کسب درآمد کرده باشند، اما باز هم از یک چیز می ترسند: «اینکه در معرض قضاوت مردم قرار بگیرند؟» چرا که در شرایط عادی عرف تفکر اجتماعی ما بر این است که هیچ کسی از راه عادی نمی تواند درآمد مولتی میلیاردی کسب کند.

برای همین مردم جامعه ما نمی توانند قبول کنند در این مسیر اما معدود اشخاصی هم می باشند که می توانند سرمایه سازی کنند. دشواری راه رسیدن به سرمایه سالم و مشروع سبب می گردد که بسیاری از مردم در مواجهه با چهره های سرشناس حوزه کار و سرمایه بپرسند: «از کجا آورده است؟» و قانع کردن همه افکار عمومی در این مسیر سخت و دشوار است.

۳- اگر همینطور چشمی هم بخواهید حساب کنید، فکر می کنید ۱۱۰۰ واحد تجاری بازار علاءالدین، چقدر ارزش دارد؟ هزار میلیارد تومان؟ دو هزار میلیارد تومان؟ ۵ هزار میلیارد تومان؟ ۱۰ هزار میلیارد تومان؟ عددش بسیار مهم نیست، مهم این است که این همه واحد تجاری در قلب پایتخت ۱۰ میلیونی که ۴۰-۳۰ میلیون شهروند دیگر از کل کشور چشم به آن دوخته اند، «خیلی» می ارزد. رقم تجارتی هم که در آن می گردد بسیار بسیار است.شاید روزی ۱۰ ها میلیارد تومان گردش مالی اش باشد؛ چرا که هر روز بیش از ۳۰ هزار بازدیدکننده دارد. حالا فکر می کنید حاج رضا علاءالدین که فرد متشرع، قانونمند و بدون وابستگی به دستگاه های مختلف است و از رانت خاصی هم برخوردار نیست، چرا هنوز وقتی تنها برای یک بار روبروی خبرنگاری قرار می گیرد، باز هم ابا دارد که بگوید رقم دقیق دارایی اش چقدر است؟ به نظرم تنها سببش این است که او و هم صنفانش به خوبی می دانند جامعه ایرانی بسیار سخت قبول می کنند کسی چنین دارایی افسانه ای داشته باشد؛ برای همین به راحتی به هر فردی «اتهام» وارد می کنند.

۴- بسیار ها می باشند که دوست دارند امثال حاج رضا علاءالدین از کجا و چطوری سربرآورده اند. معمولا روایتی که این اشخاص ارائه می دهند، بسیار ساده است. به طور مثال خود حاج رضا علاءالدین، پسر بزرگ حاج ناصر علاءالدین در این مورد به من گفت: «ناصر علاءالدین (پدرم) کاسبی بود که از ابتدای دهه ۵۰ در این محل کاسب بوده. او در اینجا کارگاه و فروشگاه پلاستیک فروشی داشته که آرام آرام بر وسعت آن افزوده؛ به طوری که سال ۵۳ حدود هزار متر از فضای کنونی پاساژ را خریداری می کند. این وضعیت ادامه می یابد تا پایان جنگ و سال های ۶۸ تا ۷۰ که بخش دیگری از زمین های اطراف خریداری می گردد. پس از تهیه نقشه و طی مراحل قانونی از ابتدای سال ۷۴ تخریب و ساخت مجموعه آغاز می گردد. این ساخت و ساز ۴ سال به طول می انجامد و از سال ۷۸ تا ۷۹ آرام آرام و فاز به فاز واگذاری ها آغاز می گردد. ۱۱ طبقه با حدود ۱۱۰۰ مغازه در سه فاز واگذار می گردد. این مجموعه ایجاد نشده مگر به زحمت پدرم و خودم برای روی پا نگه داشتنش هم خون دل های بسیاری خورده ام ولی هیچ وقت خسته نشدم چون از کودکی و در خانواده به ما آموخته اند که روی پای خودمان بایستیم و کار و تلاش کنیم. ضمن اینکه خانواده برای ما بسیار مهم است.» باور می کنید؟ روایت ایجاد مهمترین مجتمع تجاری خاورمیانه به همین سادگی است.

۵- این روزها پیدا کردن اشخاصی که در بازار کارآفرینی و تجارت سهم بسیاری دارند، سخت است. آنها به ذات علاقه تجار قدیمی دوست دارند در سایه به تجارتشان بپردازند تا اینکه جلوی دید باشند. آنها رسانه هار ا به حضور نمی پذیرند، حتی بعضی هایشان به آنها بدبین می باشند. این را تجربه مصاحبه من با صاحب مجتمع تجاری علاءالدین ثابت کرد. آنها هر چقدر هم اشخاص سالمی باشند و البته خیّر اما نمی خواهند با صدایی بلندتر از چیزی که لازم است بگویند: «ما هستیم!»


باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.