جام جم آنلاین: بیشتر نوجوانان ما و خانوادههایشان، در چهار سال دوره دبیرستان، نگران کنکور و رتبههای آن هستند. دانشآموز هر درسی که میخواند و در هر آزمونی که شرکت میکند، پیوسته با عددها و نمودارها و مقایسه درصدها و رتبهها مواجه میشود و این رتبههاست که جایگاه او را در خانه و مدرسه و اجتماع بیان میکند.
بر این اساس تمام همت و استعداد او در راه ارتقای این عددها و رتبهها صرف میشود.
در رقابت شتابناک تستها و درصدها و نمودارها، مجالی برای تفکر و ژرفاندیشی باقی نمیماند. در کلاسهایی که هدف نهایی آن ارتقای رتبه و درصد تستهاست، حوصلهای برای بحثهای علمی و معرفتی و تحلیل دقیق مباحث نیست.
از معلم و دانشآموز توقع میرود که با شتاب تمام و از کوتاهترین راه، مهارتهای تست زدن را بیاموزند.
هر سخنی و هر مبحثی، به غیر از آنچه در ارتقای رتبهها و درصدها به کار آید، بیهوده تلقی و با واکنش سرد دانشآموزان و اعتراض والدین مواجه میشود.
این است که مثلا تمام زیباییهایی که در هزاران رباعی و دوبیتی تاریخ شعر فارسی است کنار گذاشته میشود و همه آنچه دانشآموز از دوبیتی و رباعی، این گنجینههای معرفت و دانش و اخلاق، میآموزد خلاصه میشود در یک نکته بیفایده؛ رباعی با هجای بلند آغاز میشود و دوبیتی با هجای کوتاه، و این میزان آگاهی از آن گنج بیبدیل البته برای تست زدن کافی است.
به برنامههایی که برای راهنمایی شرکتکنندگان در آزمون دانشگاههاست بنگرید و ببینید چگونه در میان آن همه مباحث پیچیدهای که برای تقویت مهارتهای تست زدن و بالابردن درصدها مطرح میشود، هیچ نشانی از دانش و معرفت و اخلاق نیست و هرچه هست، تکنیک است و مهارت است و چابکی است و البته رقابتی هولناک! فقط یک تست درست یا نادرست میتواند رتبه شما را جابهجا کند و این یعنی جابهجایی جایگاه و ارزش شما در خانواده و اجتماع و مدرسه و دانشگاه!
اگر صاحب رتبه برتر باشید، ناگزیر در معرض هجوم رسانهها و موسسات تبلیغاتی قرار میگیرید، تا سهم خود را در این پیروزی مطرح کنند و افزون بر آن بر این تصور نادرست دامن بزنند که هوشمندترین و دانشمندترین جوان کشور شما هستید.
حالا شما ناگزیرید که علاقه و انتخاب شخصی خودتان را به نفع پسند دیگران کنار بگذارید و مطابق میل آنان و آنچه مرسوم است، رشتۀ تحصیلیتان را انتخاب کنید.
اما اگر رتبه شما چند رقمی باشد، چنان که به هر حال اکثر شرکتکنندگان چنین رتبهای خواهند داشت، آن وقت باید بار نگاهها و کنایههای دلسوزانه یا سرزنشآمیز دیگران را تحمل کنید، ناگزیر میشوید رتبه خود را از دیگران پنهان کنید و در تمام سالهای آینده با احساس شکست و ناتوانی، به درس و مطالعه و آموزش نگاه کنید.
کتابهای درسی برای شما شکلک درمیآورند، به شما دهن کجی میکنند که: دیدی نتوانستی از عهده ما برآیی؟
حتی رشتهای که انتخاب کردهاید، بیش از آن که به دلخواهتان باشد، به انتخاب عددها و درصدهایی است که سایهاش را همواره بر زندگی و اندیشه شما خواهد افکند.
براستی، آکندن ذهن جوانان از انبوهی فرمول و نکته و عدد و اسم و تاریخ برای آن که از عهده تست زدن برآید و رتبه خود را افزایش دهد چه ثمری دارد؟ این انبوه نکتهها چه نسبتی با دانش و اندیشه و معرفت و اخلاق میتواند داشته باشد؟
آیا تعلیم و تربیت، هدفی والاتر از بازی با درصدها و رتبههای کنکور ندارد؟ مگر جز این است که آنچه میخوانیم و مینویسیم و میآموزیم برای رسیدن به اندیشه و زندگی شایسته انسانی است؟
به سالهای پایانی دبیرستان و زندگی جوانان ما طی این سالیان و سالهای آغازین دانشگاه بنگرید و ببینید رقابت شگفت و هولناک بر سر رتبههای کنکور، چگونه آنها را از اندیشه و زندگی و شادابی لازمه سالهای جوانی محروم میکند و آنها را مبدل میسازد به دستگاههای حفظ نکته و افزایش سرعت تستزنی که پیوسته نگران درصدهاست و مدام باید پاسخگوی بازخواستهای بیپایان در خانه، مدرسه و اجتماع باشد.
اسماعیل امینی – شاعر و مدرس دانشگاه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version