روی دیگر سکه / به بهانه اجرای «سمفونی کارون»

مجید انتظامی پیوسته طی سال‌های اخیر نشان داده به موضوع دفاع مقدس تعلق خاطر دارد و در این راه خیلی حرف و حدیث‌ها را به جان خریده، از جمله اینکه او یکی از سردمداران ساخت سمفونی‌های سفارشی است.
 

ممکن است این موضوع صحت داشته باشد، اما مجید انتظامی یک تفاوت عمده با دیگر آهنگسازان به اصطلاح سفارشی‌ساز دارد و آن اینکه نام و قطعات او خیلی پیش‌تر از این‌ها در حافظه شنیداری مردم ایران ماندگار شده است.

انتظامی آهنگسازی است که بخصوص با موسیقی فیلم‌های بی‌نظیر و فراوانی که ساخته نه تنها نام خود را جاودانه کرده بلکه ملودی‌هایش را حتی هر شنونده غیر جدی موسیقی هم از بر است. ساختن موسیقی‌هایی چون «از کرخه تا راین»، «بایسیکل ران»، «بوی پیراهن یوسف»، «دوئل»، «آژانس شیشه‌ای»، «روز واقعه»، «دستفروش» و خیلی قطعات شنیدنی دیگر، کاری نیست که هر آهنگسازی از عهده آن بر بیاید.
 

چه بسیار آهنگسازانی که سالیان سال چه در حوزه موسیقی فیلم و چه در حوزهء ساخت قطعات آزاد فعالیت می‌کنند و آرزویشان این است که تنها یکی دو کارشان در خاطر مردم باقی بماند. انتظامی این موفقیت را البته در ساخت برخی از سمفونی‌هایش همچون «ایثار» هم تکرار کرده است، اگرچه این اتفاق قابل مقایسه با موسیقی‌ فیلم‌هایش نیست.

با این مقدمه برمی‌گردم به ابتدای این نوشته درباره تعلق خاطر او به موضوع دفاع مقدس. واقعیت این است که مجید انتظامی مهم‌ترین و ماندگار‌ترین قطعات موسیقی دفاع مقدس را طی این سی و چندی سال نوشته و به راحتی می‌شود ادعا کرد اگر او نبود یا نمی‌خواست یا چنین پیشنهاداتی را رد می‌کرد، حالا موسیقی جز موسیقی‌های شبه نظامی و مارش‌مانند نداشتیم، اما در همین‌جا ذکر این نکته ضروری است که آیا چون او صرفا ساخت این موسیقی‌ها را انجام داده است، توانسته آثارش را به آثاری ماندگار بدل کند؟
 

بی‌شک جواب منفی است. آن هم وقتی داریم از هنری همچون موسیقی صحبت می‌کنیم. انتظامی – کما اینکه بار‌ها در گفت‌وگوهای مختلف به آن اشاره کرده است – با همه وجود به شهدا، جانبازان و تمام آنهایی که در راه وطن جانفشانی کرده‌اند تعلق خاطر دارد. همین احساس خاص او نسبت به این موضوع باعث شده که ملودی‌هایش بر دل بنشیند و با مخاطب ارتباط برقرار کند.

«سمفونی کارون» که آخرین اثر اجرا شده توسط اوست با اینکه قرار نبوده مستقیما با موضوع دفاع مقدس ساخته شود و از اسپانسری چون شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران هم چنین خواسته مستقیمی برنمی‌آید، اما باز حال و هوای کارونی را دارد که رود مهم و حماسه‌ساز سال‌های دفاع مقدس بوده است.

«سمفونی کارون» علیرغم ساختار چل‌تکه مانندش که هر موومانش انگار الهام‌گرفته از سمفونی‌ها و ملودی‌های قبلی خود انتظامی است، چند ویژگی بارز دارد. اولین نکته که مهم‌ترین آن هم هست به کارگیری نوازندگان طراز اول ایران در این سمفونی و به نوعی بزرگداشت آن‌هاست؛ از جمله لیلی افشار که تبحرش بر هیچ کس پوشیده نیست و برای اجرا در این سمفونی به ایران آمده یا رضا تاجبخش، نوازنده جوان پیانو که اجرای خوبی را در این سمفونی داشت. همچنین ارسلان کامکار که در مقام تکنواز ویولن در این اجرا حضور داشت و هنرش بر هیچکس پوشیده نیست.

اما از آن مهم‌تر آذرنوش صدرسالک بهترین نوازنده هارپ ایران و همیار همیشگی انتظامی است. کسی که طی این سال‌ها همیشه در مقام دستیار آهنگساز فعالیت کرده و سالیان سال به دلیل نبود ساز هارپ در ایران، هنرش از شنوندگانش دریغ شد. از سویی دیگر همچون بسیاری از زنانی که زیر سایه همسران مشهور خود دیده نمی‌شوند، آذرنوش صدرسالک هم آنچنان که باید قدرش دانسته نشده است. در اجرای «سمفونی کارون» با توجه به بخش‌های زیادی که برای او در نظر گرفته شده بود، توانست هنر نوازندگی‌اش را نشان دهد.

بجز این‌ها حضور بسیاری نوازندگان جدید در ترکیب ارکستر – با وجود خطاهایی که به واسطه حضور تازه‌شان در ارکستر داشتند – اتفاق خجسته‌ای بود. همچنین بهره‌گیری از سازهای بادی- چوبی که تخصص خود انتظامی هم هست به شکل شایسته‌ای انجام شد.
 

با وجود این‌ها از جمله نقاط ضعف «سمفونی کارون» را باید شعر آن دانست که در برخی ابیات بیشتر آدم را یاد کارتون تبلیغاتی «قطره آب» می‌انداخت تا یک اثر فاخر! ابیاتی چون «ای آب‌ ای مظهر پاکی، گاهی خروشانی، گاهی طربناکی» اوج شعارزدگی در سرودن شعری است درباره رود کارون. انگار که دقیقا مسئولان شرکت توسعه منابع آب بالای سر شاعر ایستاده بودند و شاعر با حضور آن‌ها دست به قلم شده.

غرض اینکه ما عادت داریم که همه را با یک چوب بزنیم و با اتیکت‌های مختلفی همچون «سفارشی‌ساز» که به آدم‌ها می‌چسبانیم، سعی در اثبات ادعاهای خودمان داشته باشیم. ادعاهایی که ممکن است تنها یک روی سکه را مد نظر قرار دهند و روی دیگر را نبینند. بار‌ها و بار‌ها به ما ایرانی‌ها ثابت شده است که از حافظه‌ تاریخیمان آن‌طور که باید و شاید بهره نمی‌گیریم و خیلی راحت گذشته را فراموش می‌کنیم، اما گاهی متوجه این نکته نیستیم که ممکن است همین فراموشی‌ها و اتیکت چسباندن‌ها به قیمت کور کردن خلاقیت یک هنرمند، مایوس کردن او و فاصله گرفتنش از کاری باشد که بلد است.

۵۸۵۸

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.