موسی بیدج در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه شتابزدگی در شعر امروز ایران به ویژه شعر جوان امروز ایران به خوبی مشخص است، گفت: امروزه کسی که شعر میگوید، حس میکند که شعر او وحی منزل است و نباید کسی در آن دست ببرد؛ در حالی که در شعر اگر کلک نزنیم تنها سطر اول از جای دیگری به شاعر الهام میشود و مابقی آن را باید خود شاعر ایجاد کند.
وی ادامه داد: اولین قاضی شعر باید خود شاعر باشد. باید به خود فرصت بدهد تا از فضای آن شعر جدا شود و بعد دوباره به آن رجوع کند. در لحظه سرایش، شاعر تحت تاثیر شعر خودش است و حس میکند بهترین قطعه شعر جهان را سروده است، اما رفته رفته از این حس جدا میشود و عقلانیت به سراغ او میآید.
بیدج افزود: اگر شاعر پس از سرایش کمی به خود فرصت دهد، میتواند بر کلام خود دقت کند، روی آن کار کند و به اصلاح آن را چکش کاری کند، ولی متاسفانه شعر جوان امروز ایران از این خاصیت به دور مانده است و کمتر میتوان در آن باریکبینی و نازک کاری موجود در شعر را که همانند معماری است، دید.
این شاعرو مترجم همچنین گفت: برخی شاعران دوست دارند سریعا تحت تاثیر محیط پیرامون خود در قالب شعر، عکسالعملی نشان دهند که البته این موضوع محل اشکال نیست، ولی گاهی این رویه شعر را تبدیل به شعر خبری میکند. اگر به شما سفارش دهند که مثلا برای فلان رویداد شعر بگو، بدون شک آن شعر، شعر حقیقی نخواهد بود. شعر باید در درون شاعر بجوشد و خود شاعر باید حسی را در درون خودش درباره موضوعی کسب کند و روی کاغذ بیاورد.
بیدج ادامه داد: من سفارشی سرودن را از اساس رد میکنم و شاعر آن نوع شعرهم به هر دلیلی که این کار را انجام داده، موضوعی را روی کاغذ میآورد که در درونش نیست که اگر چنین بود، نیازی به سفارش دادن به او نبود و آن موضوع در او به اصطلاح اصالت داشت. به همین خاطر معتقدم شعری که با فراخوان سروده شود، شعر بیرونی است و راه به جایی نمیبرد و برای شاعرش نیز اتفاقی حاصل نمیکند.
مترجم مجموعه شعر «گنجشکان در الجلیل میمیرند» افزود: من دوست ندارم حکم صادر کنم، اما مساله این است که شعر جوان ما توان درونی بسیار خوبی دارد، ولی ظهور آن در درون شاعران ما با مشکل همراه شده است. شاعر اگر در خانهاش شعر بگوید تا اینکه در اجتماع، دو موضوع متفاوت است و به نظرم شاعران جوان ما در طیف اول ماندهاند. جامعه ما خطوطی دست و پا گیر دارد و آنهاست که به شاعر نقاد امروز ضربه میزند.
وی در ادامه این گفتگو در پاسخ به سوالی با مقایسه شعر جوان ایران و کشورهای اسلامی گفت: ما اشتراکات فرهنگی و جغرافیای بومی داریم که میتواند منجر به داد و ستد میان ما و شعر جهان اسلام شود، اما اسلامیت در درون خود مفهومی متفرق است و باعث تفاوت میان ما و سایرین میشود. اگر بخواهیم واضح صحبت کنیم، این است که در جهان عرب روی زبان غیرمادری در مدارس بیش از ما تاکید دارند. شما یک دیپلمه عرب را که ببینید، میتواند در حد کار راه انداختن، از زبان انگلیسی استفاده کند، اما در ایران اینطور نیست.
بیدج افزود: با زبان میتوان با جهان ارتباط برقرار کرد و اروپا به عنوان دریچه جهان امروزه به شاعران عرب نزدیکتر از ماست و در کنار اینها، این شاعران قید و بندهای ما را هم در شعر ندارند. ما محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی داریم که ما را با شاعر عرب متفاوت میکند.
سراینده مجموعه شعر «دنیا چقدر دیر است» همچنین گفت: شاعر عرب هر طور که میخواهد میتواند شعر بگوید، اما شاعر جوان ما نمیتواند. بنابراین حرفشان پیش خودشان میماند و وقتی مطرح نمیشود و چکش کاری لازم روی آن نمیشود، برهمین اساس ما شاعران بالقوه خوبی داریم و نه شاعران بالفعل خوب.
به گفته بیدج، کشور ایران از نظر بعد فرهنگی و غنای ادبی از هیچ کشوری کم ندارد و حداقل پنج شاعر بزرگ به جهان تقدیم کرده است، اما مثلا جهان عرب و حتی اروپا اینگونه نیست. با این وجود ما در کشورمان دچار خود کمبینی و محدودیت و اهتمام نورزیدن شدهایم و تا جهان نداند که ما چه داریم، نمیتواند روی آن سرمایه گذاری کند.
مترجم «گهوارهای برای شاعران» افزود: باید خودمان همت کرده و ادبیاتمان را به جهان هدایت کنیم. در کشورهای مختف جهان که میروم از من سوال میکنند که الان چه دارید؟ شعر انقلاب اسلامیتان چیست؟ و ما فقط میتوانیم به به و چه چه کنیم ولی چیزی برای ارائه نداریم. خودمان باید ادبیاتمان را معرفی کنیم. از نیما به بعد در شعر پراکندهکاری زیادی داشتهایم ولی کار منسجمی در جهت معرفی ادبیاتمان به جهان صورت نگرفته و جریانی بر مبنای آن ساخته نشده است.
MehrNews Rss Feed