شاعری که بیش از یک سال با کروناست

مژگان عباسلو با بیان روایتی تازه از رویایی بیش از یک‌ساله خود با ویروس کرونا و شرح پیش‌بینی‌ای از ادامه روند مبارزه با این بیماری می‌گوید که دیگر همه تقریبا بی‌حس شده‌اند و او خیلی وقت است غزلی نگفته‌ است.

بیش از یک سال می‌گذرد از روزهایی که شرایط را به خراشیدگی روح تشبیه می‌کرد، از روزهایی که از مردم گله فراوان داشت و می‌گفت که «ما جان‌مان را کف دست‌مان گرفته‌ایم»؛ روزهایی که از درگیری دنباله‌دار با ویروس کرونا می‌گفت: «اگر با رعایت نکردن مردم شکسته نشود ممکن است به این راحتی دست از سرمان بر ندارد اما اگر مردم رعایت می‌کردند و در خانه می‌ماندند و همه دست به دست هم می‌دادیم، نهایتا تا اردیبهشت‌ماه (سال ۱۳۹۹) می‌توانستیم شاهد پاک‌سازی آن باشیم».

آن روزها هنوز خبری از تولید واکسن و حتی دارویی برای کرونا نبود و در عین حال سروکله گونه‌های جهش‌یافته نیز در تمام جهان پیدا نشده بود؛ نه شهرها سیاه‌رنگ شده بودند و نه این تعداد خانواده به‌خاطر کرونا سیاه‌پوش؛ آن روزها که این تعداد از پزشکان، پرستاران، هنرمندان، ورزشکاران و سایر مردم به خاطر کرونا از دنیا نرفته بودند. 

اما این روزها و البته شب‌ها را گاهی با به اشتراک‌گذاری عکسی در فضای مجازی چنین توصیف می‌کند: «الان ساعت یازده شب بیست و یکم فروردین جلو اورژانس کرونای بیمارستان ولایت منتظر ماشینم که من رو ببره بیمارستان کوثر برای مشاوره اورژانسی سه خانوم باردار مشکوک به کرونا، این وضعیت کشیک‌های ماست. واکسن اسپوتنیک در ده درصد افراد ایمنی ایجاد نمی‌کنه و در اون‌هایی هم که ایمنی ایجاد می‌شه سه تا چهارماه طول می‌کشه تا آنتی‌بادی‌ها به حد کفایت برسه بنابراین هیچ‌کدوم ما رزیدنت‌های واکسینه‌شده حتی ایمن نیستیم. دانشگاه اصرار به برگزاری آزمون حضوری داره».

حالا اما این دستیار تخصص داخلی (دانشجوی تخصص) و شاعر در گفت‌وگو با ایسنا بار دیگر از وضعیت روزگار کرونایی می‌گوید: اوضاع بیماری خیلی بدتر شده است، دیگر همه تقریبا بی‌حس شده‌ایم، آن‌قدر که به همه ما در این یک سال سخت گذشته است. حتی ترجیح می‌دهیم که دیگر فراموش کنیم چنین چیزی هست، اما مردم همه دارند می‌گیرند و این دردناک این است. “Who” بر اساس مطالعات کارآزمایی‌ بالینی که بر واکسن‌های مختلف انجام داده، گفته است: هر واکسنی را که به دست‌تان رسید، بزنید. چون صددرصد جلو مرگ و نوع شدید بیماری را می‌گیرد.

او می‌افزاید: تصور کنید اگر همه هموطن‌مان که فوت شدند، واکسن زده بودند، الان کجا بودیم و مرگ و میر برای ما تقریبا به صفر رسیده بود؛ یعنی افراد مبتلا می‌شدند اما نوع بیماری شدید نبود.

مژگان عباسلو از روزگار شاعری‌اش نیز در این دوران بیان می‌کند: تقریبا خیلی وقت است که غزلی نگفته‌ام؛ هم به خاطر شرایط کرونایی و هم به خاطر این‌که باید درس بخوانم و برای فوق تخصص اقدام کنم، اصلا فرصت ندارم و همه چیز قاطی شده است.

سراینده مجموعه «ناخاطرات» که چندی پیش منتشر شد، همچنین می‌گوید: حدود ۳۰ غزل دارم که هنوز چاپ نشده است و گفته‌اند که باید به حد نصابی برسد تا بتوان آن را در قالب کتاب منتشر کرد اما اصلا نرسیدم که آن را کامل کنم. شانسی که آوردم این بود که همان «ناخاطرات»، شعرهای سپید و کوتاه قبلی من اخیرا چاپ شد. 

عباسلو سپس درخصوص تاثیر وضعیت کرونایی بر جامعه شعر و جلسه‌های آن اظهار می‌کند: مطمئنا خیلی تاثیر داشته است. البته من خیلی آدم رفتن به محفل‌های ادبی نیستم اما کرونا همه چیز را از حقیقی به مجازی تبدیل کرد. من چهره‌های افراد را بدون ماسک در واقعیت فراموش کرده‌ام. در چنین شرایطی طبیعی‌ است که خیلی از محفل‌ها تعطیل شدند، ارتباطات فیزیکی بسیاری قطع شدند و افراد به فضای مجازی پناه بردند. 

او با اشاره به رونق گرفتن جلسه‌های مجازی ادبی در دوران شیوع ویروس کرونا ادامه می‌دهد: این شرایط شاید به رونق گرفتن جلسات مجازی کمک کند ولی نمی‌دانم در درازمدت چه اثری بر جامعه شاعران خواهد گذاشت. البته که شاعر جماعت از تنهایی فراری و با آن غریبه نیست و حتی خیلی وقت‌ها آن را سازنده می‌داند. برای همین من فکر نمی‌کنم که جامعه شعر ضرر کند، اما طبیعتا شاید از میزان نشر آثار کم کند.

از آغاز دوران مبارزه کادر درمان با ویروس کرونا گاهی شعرها و نوشته‌هایی بر روی لباس آن‌ها دیده شده؛ این شاعر در پاسخ به سوالی درباره این اقدام می‌گوید: ما هم در شش ماه اول از این خبط و خطاها انجام می‌دادیم اما الان دیگر خیلی این کارها مد نیست. اما شعرهای قشنگی می‌نوشتند که گاهی بر حسب حس و حال و اقتضای زمان محتوای شعر قدیمی را تغییر می‌دادند؛ به هر حال این کار جالب و قشنگ است.

مژگان عباسلو درباره وضعیت روزهای پیش رو نیز می‌گوید: اگر واکسن زده نشود، این ویروس حالاحالاها از مملکت ما نخواهد رفت، چون چرخه آن ادامه خواهد داشت.

او با توضیح بیشتری می‌افزاید: تاثیرگذاری اصلی واکسن‌هایی که زده می‌شود در سه‌ماهه اول است، بعد از آن نه این‌که پادتن آن در بدن نماند اما اثر آنتی‌بادی آن کم خواهد شد. علت این مسئله هم آن است که کشورهایی که این واکسن‌ها را تولید می‌کنند می‌گویند ما در مدت سه ماهی که آنتی‌بادی جلو ابتلای افراد را می‌گیرد، واکسن را به بقیه افراد جامعه هم تزریق می‌کنیم. آن عده‌ای هم که به نوع شدید مبتلا شدند و کاری نمی‌شود برای‌شان کرد، در طول حداکثر سه ماه فوت خواهند کرد اما آن‌ها که بهبودی پیدا می‌کنند که اکثریت جامعه هستند به طور طبیعی پادتن در بدن‌شان خواهد بود و واکسینه هم خواهند شد.

به گفته عباسلو، اگر ویروس کرونا در جامعه ما مهار نشود و واکسن هم به ما نرسد، طبیعی است که این چرخه انتقال به این شکل خواهد ماند و افراد بیشتری فوت خواهند کرد و افراد بیشتری نیز به نوع شدید آن مبتلا می‌شوند.

او در پایان و در پاسخ به پرسشی در خصوص سخن باقی‌مانده‌ از مبارزه کادر درمان با ویروس کرونا، شعر یا ارتباط این دو با یکدیگر بیان می‌کند: ارتباطی با هم ندارند و امیدوارم که هیچ وقت نداشته باشند. امیدوارم که این ویروس برود و دست از سر ما، شعر، جامعه شاعران، جامعه پزشکان و همه مردم بردارد. اصلا دلم نمی‌خواهد فکر کنم بین آن‌ها رابطه‌ای وجود دارد و اگر باعث دوری ما از شعر نشود، باعث دوستی ما با آن نخواهد شد.

انتهای پیام

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.