به گزارش ممتازنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،
عشق زیاد به فرزند نمیتواند بهانه خوبی برای حساسیتها و تاکیدات بیمورد شود این که چه لباسی پوشیده است، آیا هیچ چیزی خورده یا نه؟ لطفا بچهها را دستپاچه نکنید آخر شعله عشق هم اندازه دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعیممتازنیوز، بسیاری از حساسیتها و وسواسهای بیمورد نه تنها جوابگو نبوده و جزو تربیت صحیح محسوب نمیشود بلکه، اعتماد به نفس را از کودکان و نوجوانان سلب خواهد کرد توجه و تاکید بیش از حد میتواند هم رفتار و خلق و خوی فرزندان خانواده را تنشزا نماید و هم میتواند زمینه تولید هیجانات یا استرسهای کاذب را فراهم آورد.
کاظم بازافکن روانشناس و پژوهشگر در امور تربیتی خانواده در این خصوص گفت: والدین در طول زندگی روزمره خود عادت کردهاند به وسواس و تکرار بعضی از مسائل و مواردی که به نوعی مدام در پی تاکید و سفارش به جهت مورد تربیتی و فرهنگی و اموری مربوط به کارهای شخصی کودک و نوجوان میباشد.
این روانشناس و پژوهشگر ادامه داد: جایگاه پدر و مادر و به خصوص مادر به منظور رشد و تربیت عملکرد فرزند از سطح بالایی برخوردار بوده و این کنشها و واکنشها که تربیت امری داشته و بیشتر میان مادر و فرزندان برقرار میگردد نه تنها کودکان یک خانواده را منضبط و مستقل بار نمیآورد بلکه آنان را در مقطع بالایی از وابستگی به والدین نگه میدارد.
بازافکن با اشاره به این که تاکیدات و توجهات والدین تا حد معینی کارگر خواهد بود اظهار داشت: کودک و نوجوان با قرار گرفتن در مقطع خاصی از زمان در زندگی فردی و شخصی خود خواستار تصمیم گیری و ابزار وارائه اراده خود و دخالت دادن آن در مسائل مربوط به زندگی فردی هستند که در گرو راهنمایی و هدایت والدین خواهد بود آنان را در مسیر درست انتخاب و انتخاب درست قرار خواهد داد.
این روانشناس و پژوهشگر در امور تربیتی خانواده با اشاره به این که حساسیت نسبت به کارها ومسائل کودکان و نوجوانان باید با نگرش وتفکر درست والدین مدیریت شود، خاطر نشان کرد: نظارت بر نحوه رفتار و کردار و عملکرد کودکان و نوجوانان با در نظر گرفتن روال عادی نه وسواس، محبت واقعی به فرزندان تلقی شده که در نهایت باید گفت شاید به علت اینکه بیشتر مفاهیم تربیتی و رشد، خاصیت معنا و واقعیت درون خود را از دست دادندهاند و نگرانیها و حساسیتهای آموزشی به فرزند محسوب میشوند عشق و محبت این شکل از محبتها را که در توجه و حساسیت و تاکید بیش از حد جاخوش کرده است نمیتوان گفت که عشق است این تنها و تنها عدم در نظر گرفتن روحیات و استقلال فرزندان ودستپاچگی آنها در مواجهه با مسائل خانوادگی و اجتماعی آنان تلقی خواهد شد./ز
کاظم بازافکن روانشناس و پژوهشگر در امور تربیتی خانواده در این خصوص گفت: والدین در طول زندگی روزمره خود عادت کردهاند به وسواس و تکرار بعضی از مسائل و مواردی که به نوعی مدام در پی تاکید و سفارش به جهت مورد تربیتی و فرهنگی و اموری مربوط به کارهای شخصی کودک و نوجوان میباشد.
این روانشناس و پژوهشگر ادامه داد: جایگاه پدر و مادر و به خصوص مادر به منظور رشد و تربیت عملکرد فرزند از سطح بالایی برخوردار بوده و این کنشها و واکنشها که تربیت امری داشته و بیشتر میان مادر و فرزندان برقرار میگردد نه تنها کودکان یک خانواده را منضبط و مستقل بار نمیآورد بلکه آنان را در مقطع بالایی از وابستگی به والدین نگه میدارد.
بازافکن با اشاره به این که تاکیدات و توجهات والدین تا حد معینی کارگر خواهد بود اظهار داشت: کودک و نوجوان با قرار گرفتن در مقطع خاصی از زمان در زندگی فردی و شخصی خود خواستار تصمیم گیری و ابزار وارائه اراده خود و دخالت دادن آن در مسائل مربوط به زندگی فردی هستند که در گرو راهنمایی و هدایت والدین خواهد بود آنان را در مسیر درست انتخاب و انتخاب درست قرار خواهد داد.
این روانشناس و پژوهشگر در امور تربیتی خانواده با اشاره به این که حساسیت نسبت به کارها ومسائل کودکان و نوجوانان باید با نگرش وتفکر درست والدین مدیریت شود، خاطر نشان کرد: نظارت بر نحوه رفتار و کردار و عملکرد کودکان و نوجوانان با در نظر گرفتن روال عادی نه وسواس، محبت واقعی به فرزندان تلقی شده که در نهایت باید گفت شاید به علت اینکه بیشتر مفاهیم تربیتی و رشد، خاصیت معنا و واقعیت درون خود را از دست دادندهاند و نگرانیها و حساسیتهای آموزشی به فرزند محسوب میشوند عشق و محبت این شکل از محبتها را که در توجه و حساسیت و تاکید بیش از حد جاخوش کرده است نمیتوان گفت که عشق است این تنها و تنها عدم در نظر گرفتن روحیات و استقلال فرزندان ودستپاچگی آنها در مواجهه با مسائل خانوادگی و اجتماعی آنان تلقی خواهد شد./ز
باشگاه خبرنگاران