صادق تیرافکن بر روی شانه‌های دوستانش بدرقه شد

۰۶خردادماه،

گزارش هنرآنلاین از مراسم خاکسپاری صادق تیرافکن/

پیکرصادق تیرافکن صبح روز یکشنبه پنجم خردادماه بر روی شانه‎‌های دوستانش تا آرامگاه ابدی‌اش در باغ طوطی بدرقه شد.

به گزارش خبرنگار تجسمی هنرآنلاین؛ ساعت نه صبح روز یکشنبه پنجم خردادماه ؛ آخرین دیداربا صادق تیرافکن در باغ طوطی صحن حرم شاه عبدالظیم/ جمعیت تک و تک خودشان را به باغ طوطی رساندند و همه انتظار می کشیدند تا بالاخره پس از ۱۷ روز که درگذشت صادق تیرافکن می گذشت؛ او در آرامگاه کوچک و سه طبقه ای خانوادگی آرام بگیرد و خاک، خاک پذیرنده بکاهد اندوه را و آرام بگیرد پیکری که سالها بیماری و رنجوری هرگز ازامید او به زندگی او نکاسته بود و همچنان در آخرین لحظات زندگی نیز عاشقانه و امیدوارانه زیسته بود زندگی را.

با این که جمعیت حاضران در این مراسم بسیار کمتر از جمعیتی بود که انتظار می رفت اما گویی همین تعداد اندک؛ نمایندگان ملت ایران بودند که با حلقه گلی بزرگ گرد صادق تیرافکن که نام ایران را بارها بر سر زبان انداخته بود گردآمده بودند تا با او وداع کنند.

نیوشا توکلیان که صادق را نه نه تنها دوست بلکه برادری مهربان می داند و در حالی که قطرات لرزان اشک را از گوشه چشم با دست می رباید از آخرین دیدارهایش در روزهای پایانی زندگی صادق می گوید.

توکلیان پس از این که باخبر می گردد که صادق آخرین روزهای زندگی را می گذارند؛ بلیط می گیرد راهی کانادا می گردد، تا درآخرین روزهای زندگی دوست و شاید استاد دیرینه اش در کنار او حضور داشته باشد.

او می گوید: “درآخرین روزها کنار او بودم و هر روز او را سوار ویلچر می کردم و در شهر گشت می زدیم و او هر بار که گلی بر شاخه می دید می ایستاد و زیبایی آن را تحسین می کرد. چند باری هم به رستوران رفتیم؛ صادق علاقه خاصی به غذا داشت، اما این اواخرهر بار که درخواست چیزی می کرد؛ باید بسیار تلاش می کردم که بفهم چه می گوید چرا که دهانش دفرمه شده بود و به سختی می توانست صحبت کند.

توکلیان همچنین از تاثیرپذیری اش از صادق تیرافکن می گوید که مهمترین نکته ای که به آموخته حرفه ای رفتار کردن و کار مستمراست.

او می گوید: “اگرچه شاید بسیاری ازعکاسان از دیدن عکس های صادق تیرافکن لذت نبرند و آن چیزی نباشد که آنها بخواهند به شیوه او عکاسی کنند؛ اما صادق تیرافکن با پیشگامی درعکاسی مفهومی، فصل تازهی را درعکاسی ایران بوجود آورد که از این رو بسیاری ازعکاسان متاثراو می باشند.”

توکلیان همچنین از خلوص و مهربانی صادق تیرافکن می گوید که هر بارعکاسی نیاز به کمک داشت بدون چشم داشت به او کمک می کرد.

پس از نیوشا توکلیان به سراغ آزیتا شرف مدیر گالری طراحان آزاد که از هم دانشگاهی های صادق تیرافکن بوده می روم او هم ؛ فقط به ذکر نکته بزرگ و کوتاه اشاره می کند و می گوید:”صادق تیرافکن یکی از عکاسان بزرگ و مطرح ایران بود که بسیار زود از میان ما رفت و هنوز عکس های بسیاری بود که باید می گرفت اما افسوس…”

امیرحسین اعتماد مدیر گالری اعتماد هم با افسوس از همکاری دیر هنگامش با صادق تیرافکن برایم می گوید که قدمت آن تنها به چهار سال پیش باز می گردد؛ و او را نه تنها هنرمند بلکه دوستی ارزشمند می نامد که بسیار زود رخت سفر بر تن کرد و رفت.

با خودم می گویم؛ گویی صادق تیرافکن در دیگر سوی جهان می خواست سوژه و ایده هایش را با دوربین اش قاب بگیرد.
اعتماد مهم ترین دغدغه صادق تیرافکن را هویت شخصی از جمله هویت خودش عنوان می کند؛ هویتی به فرهنگ هنر و سنت ایرانی پیوندی ناگستنی دارد.

به گفته او مجموعه داران بسیاری علاقمند بودند که اثری از صادق تیرافکن داشته باشند و در گنجینه بسیاری از موزه های مطرح جهان نیز تعدادی از عکس های موجود است.

مدیرگالری اعتماد همچنین ازبرپایی نمایشگاهی از آثار صادق تیرافکن در”برتیشین موزیوم” در آینده نزدیک خبر می دهد که عکس های این مجموعه توسط “ونیسا پرتر” مدیر بخش خاورمیانه این موزه گردآوری شده است.

او همچنین دربارهٔ اولین مراسم یادبودی که از سوی شعبه دبی گالری اعتماد برپا شده بود می گوید: “تمام کسانی که در این مراسم حضور داشتند؛ مجموعه داران و علاقمندان آثار صادق تیرافکن بودند که در میان آنها کم نبود کسانی که صادق را از نزدیک و به واسطه نمایشگاهی که سه سال پیش از او در دبی برپا کرده بودیم می شناختند.”

هنگامه معمری مدیر گالری هما هم از آخرین نمایشگاه صادق تیرافکن که دی ماه سال قبل در گالری هما برپا شد می گوید:” صادق تیرافکن یکی از دوستان قدیمی ما بود و به پیشنهاد خودش که دلش می خواست در گالری هما نمایشگاهی داشته باشد مجموعه از آثار دوره دانشجویی اش را به نمایش گذاشت.

به گفته معمری بسیاری از هنرمندان همواره کارهای دوره های اولین خود را مخفی می کنند و کمتر پیش می آید که حتی بخواهند که دربارهٔ این آثار سخن بگویند؛ اما صادق تیرافکن با جسارت و اعتماد به نفسی که داشت آثار ۲۰ و چند سال پیش خود را به نمایش گذاشت.

مدیر گالری هما همچنین در پیشگاهی صادق تیرافکن برای فروش عکس هایش می گوید که در دوره ای که کمتر مجموعه داری عکس می خرید و کم پیش می آمد کسی عکس بخرد صادق تیرافکن بسیار حرفه ای عکس هایش را می فروخت و حتی به نسخه چندم بودن عکس هم همواره توجه ویژه ای داشت.

او همچنین از ذوق زدگیش از دیدن عکس های صادق تیرافکن در اولین نمایشگاهش که در گالری سیحون برپا می گوید . عکس هایی که شاید در سبک و سیاق آن در نمایشگاه های خارجی می توانستی ببینی اما در ایران برای اولین بار بود که شاهدش بودی.

کامبیز صبری که آثارش به همراه آثار صادق تیرافکن و مرتضی اسدی در پانزدهمین دوسالانه هنر آسیا که در بنگلادش برگزار شد، به نمایش درآمد و صادق تیرافکن مدال طلای این دوسالانه را از آن خود کرد از آخرین دیدار خود با تیرافکن می گوید: “برای گرفتن ویزا و کارهای نهایی سفر بنگلادش به تالار وحدت رفته بودم که از دور صادق را دیدم؛ در حالی که نمی توانست سرپا بایستد و با تکیه بر شانه دوستش برای هماهنگی کارهای سفرش آمده بود.

وقتی من را دید بسیار خوشحال شد و به من گفت که به سبب بیماری نمی تواند همسفرمن باشد؛ اما از من درخواست کرد که چیدمان آثارش را در این دوسالانه به عهده بگیرم و گفت که نقشه چیدمان نمایشگاهش را برایم می فرستد و این گونه شد که او به سفر بنگلادش نیامد و من رفتم و در ایام برپایی نمایشگاه آثارش با استقبال خوبی روبرو شد و وقتی که نام او به عنوان برگزیده این دوسالانه اعلام شد از من به عنوان نماینده ایران در این اتفاق بین الملی دعوت شد تا به جای او جایزه اش را بگیرم و من هم هنگام دریافت جایزه در سخنان کوتاهی که دربارهٔ آثار و جایگاه صادق تیرافکن سخن گفتم از تمام حاضران خواستم که برای سلامتی او دعا کنند و سالن ناگهان حس و حال دیگری گرفت و همه با هم برای هنرمندی که بیماری مهلکی او را آزار می داد اما نفر برگزیده یک اتفاق بزرگ بین الملی بود دعا کردند.”

گفت وگویم با کامبیز صبری نیمه کاره می ماند چرا که خبر می رسد که آمبولانس بزودی از درب شرقی از راه می رسد و او می خواهد زودتر خودش را به پیکر صادق تیرافکن برساند و گوشه ای از تابوت او را بر دوش بگیرد.

درهمین فاصله به سراغ حمید سوری می روم و در حالی که با هم مسیرآرامگاه تا صحن شرقی حرم شاه عبدالعظیم را طی می کنیم واو برایم از صادق تیرافکن می گوید.

سوری یکی از مهم ترین دلایل اهمیت او را پیشگامی در عکاسی مفهومی و استفاده ازعناصر سنتی وایرانی برای بیان مفهوم و ایده اش عنوان می کند.

به گفته این مدرس عکاسی صادق تیرافکن با این که برای عکاسی یکی از نخ نما ترین سوژه ها را که هویت بود انتخاب کرد اما آنچنان برخوردش با ایده هنری و تازه بود که توانست آثارارزشمندی خلق کند.

این استاد عکاسی؛ صادق تیرافکن را عکاس چیره دستی عنوان می کند که سبک های مختلفی را در عکاسی تجربه کرد و با راه یابی آثارش به اتفاق ها و مراکز مهم هنری جهان منتقدان بین المللی و مهمی دربارهٔ آثار او سخن گفتند.

او یکی از مهمترین مجموعه های صادق تیرافکن را مجموعه تخت جمشید عنوان می کند که با این مجموعه پرسش اساسی میان انسان و تخت جمشید مطرح می کند.

حالا دیگر به صحن شرقی حرم رسیده ایم و پیکر صادق تیرافکن داخل آمبولانس انتظار مادرش را می کشد تا با رسیدنش؛ آخرین وداعش با مادرش؛ پدرش، خواهرها و برادرها و دوستان و همکارانش به انجام برسد؛ عکاسان هر یک صحنه ای را ثبت می کنند و با از راه رسیدن اتوبوس حامل اعضای خانواده؛ پیکر صادق تیرافکن بر روی تابوت جای می گیرد و با صدای الله اکبر؛ مجید سعیدی، مهدی حسنی، عباس کوثری، رضا معطریان، کامبیز صبری و اعضای خانوادش زیر تابوت را می گیرند و همراه با نوای الله اکبر و لا اله الا اللّه بدرقه می کنیم عکاسی که بارها و بارها نام ایران را بر سر زبان ها انداخت.

گزارش تصویری مرتبط

انتهای پیام/

گزارش: مریم آموسا

 


آخرین خبرها
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.