طنز/ دو سناریو برای دست دادن روحانی و اوباما در سازمان ملل

گردآوری شده توسط گروه تفریحات و سرگرمی خبرگزاری ممتازنیوز

طنز و کاریکاتور > طنز – مسعود مرعشی در روزنامه بهار نوشت:

«آیا رییس‌جمهوری با اوباما دست می‌دهد یا خیر؟!» دوره آقای خاتمی شایعه شده بود، بیل کلینتون در سازمان ملل می‌خواسته با ایشان دست بدهد، اما آقای خاتمی برای پیشگیری از وقوع چنین اتفاقی، به دستشویی سازمان ملل پناه برده. حالا بعد از چرخش روزگار باز هم دست دادن یا ندادن، مساله آن است. نکته اذیت‌کننده ماجرا اینجاست که اوباما رییس‌جمهوری آمریکاست. اگر هیلاری کلینتون رییس‌جمهورشان بود دیگر دغدغه دست دادن و دست ندادن نداشتیم و لازم نبود بنشینیم زل بزنیم به صفحه تلویزیون. به هرحال در همین راستا چند سناریو داریم که تقدیم حضور می‌کنیم:

حین دیدار:

۱- در صحن سازمان ملل:اوباما از دور نزدیک می‌شود، روحانی هم از نزدیک دور می‌شود. به سمت هم می‌روند. باد می‌وزد و موهایشان را از این‌سو به آن‌سو می‌برد. موسیقی خوب، بد، زشت فضا را عطرآگین کرده. به هم که می‌رسند، در فاصله نیم متری هم می‌ایستند. با حرکت انگشتانشان پنجه‌ها را نرمش می‌دهند. دوربین روی صورت هر دو زوم می‌کند. قطره‌های عرق از گوشه پیشانی آنان می‌چکد و نگاه‌های مصمم‌شان به هم گره می‌خورد. آقای روحانی می‌گوید: «هی باراک»، آقای اوباما می‌گوید: «های حسن»! آقای روحانی دستش را به‌شدت حرکت می‌دهد. بر او راست خم می‌کند و چپ می‌کند راست، خروش از خم چرخ چاچی می‌خاید. آقای روحانی می‌گوید: «هی باراک! اون شعری که سردر سازمان ملل زدین برای ماست.» باراک می‌گوید: «آره می‌دونم. شما تمدنی غنی داشتین.» روحانی می‌گوید: «خب، پس بزن قدش!»

۲- در صحن سازمان ملل:دقیقا همان اتفاقات بالا تکرار می‌شود. روحانی دربارهٔ شعر سردر سازمان ملل صحبت می‌کند. باراک همان حرف را تکرار می‌کند. تا اوباما دستش را دراز می‌کند، روحانی دستش را ۹۰ درجه می‌چرخاند و می‌گوید: «یه بچه آن‌قدری ندیدی؟» بعد قارت قارت می‌خندد و می‌رود.

۳- در صحن سازمان ملل: دقیقا همان اتفاقات بالا تکرار می‌شود. اوباما تا دستش را دراز می‌کند، روحانی می‌گوید: «آقا یه لحظه استوپ. من موچم. دستشویی کدوم وره؟! می‌خوام برم دستشویی، استرس دارم.»

بعد از دیدار:

الف) اوباما به حالت خلسه‌ای فرو رفته، به دور دست نگاه می‌کند. هی به دستش خیره می‌شود. جان کری می‌گوید: «واتز د متر باراک؟ آر یو فاین؟» اوباما جواب می‌دهد: «هیز هند واز یه جوری. فنتستیک. آیو نور شیک هند ویث آن ایرانیان!»

ب) روحانی متفکرانه دستش را نگاه می‌کند. از او می‌پرسند چه طور بود؟ می‌گوید: «من فکر می‌کردم وقتی کسی این همه سال با ما دشمنی کرده و با ما تفاوت داشته حتما باید یه طور دیگه‌ای باشه. به طور مثال سم داشته باشه، یا به جای پنج انگشت، چهارتا داشته باشه. ولی فرقی با ما نداشت. مثل خودمون بود. یکی شبیه ما.»

۶۰۶۰


RSS
منبع:خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.