عاقبت بی‌توجهی بارسلونا به هشدارها

جام جم آنلاین: سه فصل قهرمانی‌های پیاپی و رسیدن به حد نصاب‌های گوناگون کار را به جایی رساند که تحمل کوچک‌ترین باخت از سوی بارسا برای دوستدارانش مانند کابوس باشد و آنها تنها و تنها قهرمانی را از تیم خود طلب کنند.

فصل جاری برای این تیم به صورتی کاملا سینوسی رقم خورد و اوج و فرودهای آن تا حدی باعث گیجی تیمی شد که به برد عادت کرده بود.

مروری بر آنچه بر تیم اول کاتالونیا در فصل جاری گذشت نمایانگر چرایی رسیدن به جایگاه امروزی خواهد بود.

پیش‌فصل

هشتادویکمین سال حضور بارسا در دسته اول باشگاه‌های اسپانیا در حالی آغاز شد که این باشگاه نخستین‌بار با«فروش» پیراهن خود درآمدی مناسب را کسب و در عین حال مورد انتقاد هواداران دو‌آتیشه کاتالان قرار گرفت.

بنیاد قطر با قراردادی ۱۷۰ میلیون‌یورویی برای پنج‌ و نیم فصل، لوگوی خود را روی پیراهن این تیم قرار داد تا لوگوی یونیسف که به رایگان روی لباس آبی‌اناری قرار داشت به پشت و زیر شماره هر بازیکن برود. فصل نقل و انتقالات را بارسا به صورتی عجیب آغاز کرد.

شاید عمده‌ترین کارمسوولان تیم روی جذب بازیکنی گذشت که عملا بدل به شماره یک تابستان ۲۰۱۱ شده بود. سسک فابرگاس در انتهای فصل ۱۱- ۲۰۱۰ رسما اعلام کرد که دیگر تصمیم به ادامه بازی در آرسنال نداشته و می‌خواهد به تیم دوران نوجوانی خود بازگردد.

نخستین مخالف این قضیه آرسن ونگر بود که می‌دید تیم‌های بزرگ برای به یغما بردن داشته‌های موفق وی دندان تیز کرده‌اند ولی با اصرار و قهر پسر کاتالان، سرانجام با مبلغ ۲۹میلیون‌یورو و به مدت پنج ‌سال کاپیتان آرسنال به خانه بازگشت.

الکسیس سانچز، ستاره شیلیایی اودینزه دیگر شاه‌ماهی‌ای بود که تیم‌های بسیاری چه در داخل ایتالیا و چه خارج از آن به دنبال وی بودند. توان بدنی بالا به همراه تکنیک خاص آمریکای ‌جنوبی وی سبب شده بود تا چشم‌های بسیاری (از جمله گواردیولا) به دنبال او باشد.

سرانجام وی با مبلغ ۲۶میلیون ‌یورو برای پنج ‌فصل و در حالی که پیشنهادهای بسیار بالاتری هم داشت از کشور چکمه‌ای اروپا راهی کاتالونیا شد تا دومین خرید بزرگ فصل لقب بگیرد.

در این بین و با جدا شدن ستارگانی چون بویان کرکیچ(که به رم پیوست)، ماکسول (پاری‌سن‌ژرمن) و موافقت با فسخ قطعی و انتقال کامل زلاتان به میلان، دست تیم خالی‌تر از قبل شده و دلسوزان باشگاه به روسل(مدیر باشگاه) تذکر می‌دادند که ضعف‌های فصل قبل باید با جذب یاران جدید برطرف شود. سیاست‌های بارسایی اما مهم‌ترین مانع بر سر راه یار جدید بود که هزینه‌های زیادی را تقبیح و استفاده از جوانان لاماسیا (مدرسه فوتبال بارسا) را تشویق می‌کرد.

اغلب هواداران داخلی(و حتی بین‌المللی) اخطارهایی در باب خط دفاعی تیم داده و از خستگی مفرط مثلث مرگ این تیم (مسی، ژاوی و اینیستا) به سبب حضور پی‌درپی در دیدارها خبر می‌دادند.

آنها معتقد بودند پیکه سر به هوا شده و پویول هم به علت بالا رفتن سن توان بازگشت و نفوذهای گذشته را ندارد ولی به هر تقدیر یارگیری دیگری صورت نگرفت تا فصل با همین دو یار جدید آغاز شود. پیروزی در سوپرجام اسپانیا برابر رئال‌مادرید(قهرمان جام‌حذفی) آنقدر اطمینان‌بخش بود که روسل بر کار خویش صحه گذارده و بارسا آماده ۹ماه رقابت در لیگ‌های گوناگون شود.

لیگ هنوز به درستی آغاز نشده بود که در دیدار برابر رئال‌سوسیه‌داد، الکسیس دچار پارگی همسترینگ شد تا هشت هفته از میادین دور مانده و عملا ۵۰ درصد از بازیکنان جذب‌ شده در ابتدای فصل به بیمارستان منتقل شوند.

از طرف دیگر پپ گواردیولا برای این‌که بتواند در آن واحد از سه مهره خطرناک خود همراه با سسک فابرگاس در زمین سود ببرد دست به تغییر سیستم زد و به جای ۳ـ ۴ـ۳ همیشگی برای نخستین‌بار با سیستم سه‌دفاعه به میدان رفت تا بتواند مثلث تهاجمی خود را به مربع تبدیل کند.

این حرکت ممکن بود بتواند به توان تهاجمی تیم بیفزاید ولی قطعا بار دفاعی تیم را متزلزل کرده و تک‌هافبک دفاعی هرگز نتوانست در تقسیم وظایف جدید یک مدافع جلوزن واقعی باشد.

پیروزی در سوپرجام اروپا با پیروزی ۲ بر صفر برابر پورتو می‌توانست سکوی پرتاب دیگری باشد ولی آسیب‌دیدگی اینیستا عملا حسرت روزهای یارگیری برای آبی‌اناری‌ها به جای می‌گذاشت ولی به هر تقدیر آنها آرام‌آرام خود را بازیافتند و توانستند به جایگاه اول جدول برسند و رئال مورینیو را نزدیک‌ترین رقیب خود ببینند.

پاییز را باید اوج شکوفایی بارسای این فصل دانست. جایی که جدای از صدرنشینی در لیگ، لیونل مسی هم برای دومین‌بار پیاپی، فاتح توپ طلای فیفا شده و در انتهای آن، تیم اول کاتالونیا توانست با غلبه بر سانتوز برزیل، فاتح جام‌جهانی باشگاه‌ها شود.

افتخاری که بی‌اهمیت دانسته‌شدن آن از جانب مورینیو با واکنش‌‌هایی از سوی هواداران بارسا روبه‌رو شد؛ قهرمانی که به‌‌رغم شیرینی، با یک تلخکامی نیز همراه بود که در دیدار با السد پیش آمد. داوید ویا، مهاجم بارسا بر اثر لیز خوردن هنگام جهش در پشت ۱۸قدم حریف، دچار شکستگی استخوان درشت‌نی شد، باقی فصل را از دست داد و هنوز هم حضور‌ش در یورو ۲۰۱۲ در هاله‌ای از ابهام است.

آغاز بدشانسی

زمستان اما وضعیت دیگری داشت و یک باخت و دو تساوی سبب‌ساز اختلافی هفت ‌امتیازی با صدرنشین جدید لالیگا شد.

رئال با مربیگری مورینیو (که سال دوم کار در این تیم را تجربه می‌کرد) آرام‌آرام بدل به رقیبی شده بود که با وجود باخت در دیدار رفت، برتری خویش را در گام‌های آهسته به سمت قهرمانی دیکته می‌کرد.

گلزنی‌های پیاپی بنزما، هیگواین و البته کریس رونالدو که به تنهایی بیش از نیمی از تیم‌های لیگ گلزنی کرده بودند، از خط حمله سپیدها یک موجود خطرناک ساخته بود. باخت برابر اوساسونا در پامپلونا اختلاف در صدر جدول را به ۱۰ امتیاز رساند تا زنگ خطری جدی برای علاقه‌مندان این تیم به صدا درآید.

عود کردن بیماری سرطان اریک آبیدال و عمل پیوند این بازیکن در ابتدای بهار، باعث آزردگی هواداران بارسا شد، هرچند بهبود نسبی وی پس از پیوند، رگه‌هایی از امید در اردوی آبی‌اناری‌‌ها ایجاد کرد. با سه تساوی از سوی رئال، اختلاف در صدر جدول مجدد به چهار امتیاز رسید تا کورسوی امیدی در دل هواداران زنده شود؛ هوادارانی که وقتی پپ اعلام کرد: «ما دیگر قهرمان نخواهیم شد» به واقع ناامید بودند. هفته سرنوشت برای بارسا آغاز می‌شد.

آنها چهارشنبه ۳۰فروردین در حالی در استمفوردبریج به دیدار چلسی در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان می‌رفتند که روز دوم اردیبهشت می‌بایست حساس‌ترین ال‌کلاسیکوی چند ساله اخیر را در نیوکمپ برابر رئال انجام می‌دادند و سه‌شنبه پنج اردیبهشت میزبان چلسی در ورزشگاه خانگی باشند.

حتی بدبین‌ترین هوادار بارسا هم نمی‌توانست حدس بزند که چلسی دی‌متئو با آن مشکلات پشت سر گذاشته در طول فصل بتواند تیم آنها را در لندن شکست دهد ولی بازی بد این تیم و بخصوص سردرگمی و کلافگی ستاره‌های این تیم باعث شد تا دوستداران این تیم، نگاهی ویژه به دو دیدار حساس در نیوکمپ داشته باشند.

رئال در حالی پای به میدان بارسا گذاشت که خاطره شکست‌های اخیر نوعی از پیش‌برندگی را در آبی‌اناری‌ها زنده می‌کرد و به آنها این نوید را می‌داد که اختلاف در صدر را به یک امتیاز رسانده و چشم‌انتظار شکستی دیگر از رقیب پایتخت‌نشین باشند، اما وقتی سوت پایان بازی به صدا درآمد، این یاران مورینیو بودند که از شادی به هوا پریده و اختلاف هفت ‌امتیازی را جشن گرفتند.

بازی بد بارسا و نبود ستاره تعیین‌کننده در کنار اصرار بیش از حد سرمربی مبنی بر استفاده از جوانان لاماسیایی نه‌تنها نتیجه‌بخش نبود که اندک روحیه ایجادشده در تیم را به گونه‌ای بر هم زد که سه روز بعد، تساوی ۲ـ۲ خانگی برابر چلسی، آخرین امید این تیم برای فتح جام را هم ناکام گذاشت و روسل(رییس باشگاه) آنچه را در تابستان نسبت به آن مورد تذکر واقع شده بود، مشاهده کرد.

حال آبی‌اناری‌ها مانده‌اند وآرزوی باخت‌های اعجاب‌آور رئال تا شاید از طریق امتیاز از دست دادن آنها، قهرمان لیگ شوند. آرزویی که البته بیشتر به رویا شبیه است تا واقعیت.

آنها البته اندک ‌امیدی به پیروزی در دیدار نهایی جام‌حذفی برابر اتلتیک‌بیلبائو در روز پنجم خرداد دارند؛ وضعیتی که بیشتر یادآور وضعیت رئال‌مادرید در فصل گذشته است که با از دست دادن لیگ و لیگ قهرمانان، تنها به قهرمانی در جام‌حذفی دل خوش داشت که آن را هم البته از چنگال بارسا بیرون کشید.

علی پازکیان – جام جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.