غرب بدنبال تضعیف اسلام سیاسی در آسیای مرکزی است

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر “اکبر ولیزاده” استاد دانشگاه و کارشناس مسائل روسیه و آسیای مرکزی در تشریح وضعیت مسلمانان و تحولات اخیر در کشورهای این منطقه گفت: آسیای مرکزی در مجموع ۳۲ میلیون مسلمان را در خود جای داده است. در این میان دره فرقانه بین قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان مشترک بوده و مرکز تحرکات اسلام‌گرایی در منطقه است. این منطقه ترکیب جمعیتی نامتجانسی دارد و از همه قومیت‌ها و ملیت‌ها در آنجا زندگی می‌کنند. این قومیت‌ها می‌کوشند هویت خود را حفظ کرده و وحدت قومی خود را نمایان کنند. حوادث اندیجان ازبکستان که در آن بسیاری از فعالان اسلام‌گرا کشته شدند منشأش به همین دره بازمی‌گردد.

وی در ادامه سخنرانی خود در پژوهشکده فرهنگ وهنر و ارتباطات افزود: مهم‌ترین ابزار برای ترغیب اسلام‌گرایی در منطقه عمدتا به فعالیت احزاب اسلامی بازمی‌گردد. محدودیتی که در آذربایجان به وجود آمده نسبت به محدودیتی که در ازبکستان است بسیار ناچیز است. ازبکستان را باید کانون اسلام‌گرایی منطقه دانست. گروه‌هایی مانند لشکرلی اسلام به این اعتقاد دارند که هیچ تعاملی بین اقوام و ادیان وجود ندارد و برای حفظ یکی از آنها باید دیگری حذف شود. با این گروه‌ها دشمنان در حال زدن رگ و ریشه اسلام هستند.

 

بر این اساس در تاجیکستان نهضت اسلامی فعال است، زمانی که به عنوان حزب فعالیت می‌کرد ۲۰ هزار عضو داشت اما پس از تحرکات و اقدامات خشونت‌بار بهانه سرکوب و غیرفعال‌کردن این گروه توسط دولت فراهم شد، این در حالی است که نهضت اسلامی دیگر مانند ۱۰ سال پیش در معادلات سیاسی تاجیکستان هیچ نقشی ندارد. با فرار شماری از سران این گروه اقداماتی تروریستی علیه دولت انجام گرفت و این مسئله باعث برخورد شدید با مسافران شد.

 

بی‌سوادی در تاجیکستان گسترده است، گروه‌های اسلامی بیشتر نقش فعالی در آموزش مردم داشتند اما امام علی رحمان با وضع قوانینی فعالیت آنها را ممنوع کرد و محدودیت‌های شدیدی را برای فعالیت‌های اسلامی وضع نمود.

 

ولیزاده تاکید کرد: در قفقاز هم چنین وضعیتی حکم‌فرماست. در این منطقه دره پانکیسی کانون تحرکات اسلام‌گرایی است، تحرکات اسلامی این دره با دره فرقانه اشتراکات زیادی دارد که مهم‌ترین آن رویکرد وهابی‌گری است، عملیات انتحاری که در حملات تروریستی منطقه انجام می‌گیرد برگرفته از گرایش‌های وهابی است. چچن، داغستان و تاتارستان متأثر از دره پانکیسی هستند البته این دره بیشترین تأثیر را در مناطق نزدیک به خود گذاشته است.

 

داغستان نیز از جمله اصلی‌ترین مراکز اسلام‌گرایی در منطقه است، به خاطر کوهستانی‌بودن منطقه اسلام‌گرایی در این منطقه موفق عمل کرده است. با این حال یکی از عقب‌مانده‌ترین مناطق روسیه هم همین داغستان است. در گرجستان نیز مناطقی مانند آجاریا شاهد فعالیت مسلمانان بوده است.

 

استاد دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا دولت‌های منطقه هم با فعالیت‌های اسلامی موافق بوده و از آن حمایت می‌کنند و یا سیاست‌هایی را اجرا می‌کنند که مانع گسترش فعالیت‌های اسلامی شود گفت: دولت‌های آسیای مرکزی و قفقاز در پنج سال اخیر شدت عمل بیشتری علیه فعالیت‌های اسلامی به کار برده‌اند. در بخش‌های مختلف جوامع این کشورها این اسلام‌ستیزی به خوبی قابل مشاهده است. از جمله جریان حاکم در جمهو‌ری آذربایجان اقدامات ضد اسلامی خود را به حداکثر رسانده است.

 

وی با بیان این که اسلام‌هراسی در آسیای میانه و قفقاز سه ضلع دارد که عبارتند از: رسانه ها، دولتها و اشخاص، اظهار داشت:

 

رسانه ها:

در چند سال اخیر رشد رسانه‌ها در منطقه بی‌نظیر بوده است، در حالی که شمار روزنامه‌ها در برخی کشورها انگشت‌شمار بود به یکباره می‌بینیم که تعداد آنها به ده‌ها مورد می‌رسد، مثلا در تاجیکستان که زمانی روزنامه وجود نداشت و دسترسی به اینترنت نداشتند در حال حاضر رسانه‌های بی‌شماری فعال هستند و حدود دو میلیون نفر به اینترنت دسترسی دارند. این مسئله در دیگر کشورهای منطقه هم صادق است.

در انقلاب‌های رنگی منطقه این رسانه‌ها نقش اساسی ایفا کرده‌اند، هر چند نقش بنیادهای غربی مانند سوروس و بنیاد آلبرایت در این انقلاب‌ها غیرقابل انکار است. غرب قابلیت رسانه‌ای در این کشورها را که در آنها بی‌سوادی و فقر بیداد می‌کند به حداکثر رساند، اعداد سرمایه‌گذاری غرب در کشورهای منطقه بسیار سرسام‌آور است. اتفاقی که در آسیای مرکزی و قفقاز افتاده این است که رسانه‌ها گسترش زیادی داشته‌اند، شبکه‌های اجتماعی فعال شده‌اند و گروه‌های اسلام‌گرا مانند اخوان‌المسلمین نیز از این موقعیت سود جسته‌اند. اخوان‌المسلمین در تمام جریانات سیاسی منطقه فعال شده است. گرایش‌های اخوانی از جمله گرایش‌هایی است که بهترین استفاده را از رسانه‌ها کرده است.

 

دولت‌ها اعم از دولت‌های ملی و دولت‌های فرامنطقه‌ای:

اکثر دولت‌های منطقه نگران تأثیر اسلام در شکل‌گیری سیاست‌های کشور هستند، بنابراین تلاش می‌کنند که اسلام را محدود کنند، این در حالی است که برخی از این دولت‌ها رسما موضعی علیه اسلام نگرفته‌اند، مانند آذربایجان که در یک سال اخیر بیشترین فعالیت‌های ضد اسلامی را داشته اما مقام رسمی آن داعیه مبارزه با اسلام‌هراسی دارد. در این کشورها کمترین سهم از قدرت به اسلام‌گرایان داده شده است، یکی از عوامل نگرانی این کشورها بروز بیداری اسلامی در خاورمیانه است. این کشورها برای رخ‌دادن چنین جنبش‌هایی بسیار مستعد هستند، از جمله مبارزه با دیکتاتوری و مبارزه با عقب‌ماندگی اقتصادی عواملی است که می‌تواند زمینه را برای وقوع جنبش‌های بیداری اسلامی در آنها ایجاد کند.

مسلمانان آسیای مرکزی به عنوان عنصر هویت‌بخش از اسلام استفاده می‌کنند، به همین دلیل دولت‌ها می‌کوشند با سرکوب فعالیت‌های آنها از شکل‌گیری و سهم‌خواهی جریانات اسلامی جلوگیری کند.

 

قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای؛
آمریکا: ایجاد پایگاه‌های نظامی مانند ماناس در قرقیزستان. جریانات اسلامی مخالف حضور آمریکا هستند، به همین دلیل آمریکا با گرایش‌های اسلامی منطقه مقابله می‌کند و تلاش می‌کند این گرایش‌ها را کمرنگ کند. از سوی دیگر آمریکا نگران تروریسم است. یکی از قانون‌های افراطی‌گری و پرورش نیروهای افراطی در همین منطقه واقع است. القاعده به همان میزان که در افغانستان سرکوب شد در آسیای مرکزی و قفقاز قدرت گرفت. همچنین مسیر تاجیکستان، دره فرقانه به اروپا برای قاچاق مواد مخدر به بهترین مسیر تبدیل شده و در این مدت ۴۰ درصد قاچاق مواد مخدر از این مسیر افزایش یافته است، از این رو سرکوب نیروهای اسلامی به دستور کار اصلی آمریکا تبدیل شده است.

 

روسیه: نگرانی روس‌ها از تجزیه بیشتر. برخی تحلیلگران از تبدیل روسیه به هشت کشور در سال ۲۰۲۴ خبر می‌دهند و همین مسئله باعث نگرانی مضاعف روس‌ها می‌شود. مناطقی مانند داغستان، تاتارستان، چچن و اینگوش از جمله مناطقی است که بیم مستقل‌شدن آنها می‌رود. همچنین روس‌ها از انتقال تحرکات جدایی‌طلبانه مناطق آسیای میانه به داخل کشورشان نگران بوده و به شدت تحرکات اسلامی را سرکوب می‌کنند. آنها نگران پیوند میان مراکز اسلامی مانند دره فرقانه با گروه‌های فعال داخل روسیه هستند.

 

اسراییل: تنها نیروی فرامنطقه‌ای مؤثر در منطقه اسراییل است. کمتر کشوری در منطقه است که اسراییل در آن حضور نداشته باشد. از آنجا که بزرگ‌ترین مشکل این کشورها فقر و بی‌سوادی است اسراییل از این مسئله استفاده می‌کند. این رژیم در تمام مناطق فقیر و بی‌سواد نفوذ کرده و اقدام به سرمایه‌گذاری کرده است، مثلا در آذربایجان و نزدیک مرزهای ایران حجم سرمایه‌گذاری صهیونیست‌ها در بخش کشاورزی ۵۰ میلیون دلار است. صهیونیست‌ها همچنین در بیشتر این کشورها تریبون رسانه‌ای دارند و مطالب منتشر شده در آنها علیه ایران ناشی از همین است.

 

چین: منطقه سین‌کیانگ مسلمان‌نشین در چین بیشتر از همه متأثر از تحرکات اسلامی آسیای مرکزی و قفقاز است، به همین دلیل چین نگران سرریز تفکرات اسلامی از مرزهای غربی خود بوده و می‌کوشد این تحرکات را مدیریت کند. چینی‌ها هم مثل روس‌ها نگران تسری اسلام‌گرایی به مرزهای خود هستند، به همین دلیل این دو در سرکوب اسلام‌گرایی در یک جبهه قرار گرفته‌اند.

 

اشخاص:

در این جا نهادهایی مطرح است که با نام اشخاص و نه دولتها شناخته می شوند و فعالیتهای آنها در چارچوب ایجاد نهادهای غیردولتی است.

ایجاد نهادهای فرهنگی پوششی: مرکز فرهنگی یهودیان در آسیای مرکزی طی چند سال اخیر به شدت افزایش یافته است. برخی از این مراکز با انتشار اخبار اسراییل به آموزش یهودیت و تفکرات صهیونیستی می‌پردازند که نمونه آن در آذربایجان و ازبکستان دیده می‌شود.

 

پروژه اسراییلی‌ها در ۱۰ سال اخیر ساختن یک لبنان در مرزهای ایران است. این تزی است که آنها در مورد آذربایجان دنبال می‌کنند، به همین دلیل حجم سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های اسراییل در این کشور به شدت افزایش یافته است.

 

ایجاد نهادهای تحقیقاتی: بنیادهایی مانند بنیاد سوروس که نقش عمده‌ای در انقلاب‌های رنگی منطقه داشت. جورج سوروس اعتراف می‌کند که بنیادش نقش روشنگری را در این انقلاب‌ها ایفا کرده است. وی شخصی است که التهابات مالی دهه ۱۹۹۰ در آسیای شرقی را به وجود آورد. رد پای وی در تمام تحولات سال‌های اخیر منطقه دیده می‌شود. تریبون‌های وی نیز فعالیت اصلی ضد اسلامی را به عهده دارد.

 

بنیاد جامعه باز دموکراتیک که به اسم بنیاد آلبرایت (وزیر خارجه اسبق آمریکا) شناخته می‌شود در انقلاب‌های رنگی و تحرکات ضد اسلامی نقش داشته است.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان یادآور شد: اسلام‌هراسی و اسلام‌زدایی نیاز به نیروی جایگزین دارد. تلاش غرب بر این است که سکولاریسم را جایگزین اسلام‌گرایی کند. هدف اصلی‌ای که آنها به دنبال آن هستند جایگزینی مسیحیت نیست بلکه لائیسیته را برای جایگزینی اسلام‌گرایی در نظر گرفته‌اند. آنها می‌دانند که نمی‌توانند اسلام را از بین ببرند، به همین دلیل می‌کوشند اسلام سیاسی را تضعیف کنند، اسلام‌گرایان را از قدرت دور کرده و در نهایت سکولاریسم را که به معنی غیرفعال‌کردن نهادهای دینی است در این کشورها حاکم کنند.


MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.