جام جم آنلاین: برخی از علمای اسلامی پس از تظاهرات گسترده مردمی در بسیاری از کشورهای اسلامی در حمایت از پیامبر اسلام(ص) و اعلام برایت از اهانت تعدادی از قبطیهای کینهتوز ساکن آمریکا، برای آرام کردن مردم دخالت کردند.
جنبش اخوانالمسلمین نیز هواداران خود را به مشارکت نکردن در تظاهرات میلیونی مردم مصر در میدان تحریر فراخواند.
در برابر این مواضع، دولت آمریکا تلاش کرد با شعلهورتر کردن آتش این فتنه از مردم در کشورهای اسلامی انتقام بگیرد.
وجود دو کشتی آمریکایی در آبهای منطقهای لیبی در برابر شهر بنغازی و پیاده کردن تفنگداران نیروی دریایی و حضور بیش از ۲۰ هواپیمای بدون سرنشین در آسمان لیبی برای محافظت از کنسولگری آمریکا در بنغازی در این چارچوب میگنجد.
حضور نیروهای نظامی آمریکا در خاک لیبی و نیز هواپیماهای بدون سرنشین، اشغالگری و نقض حاکمیت ملی این کشور به حساب میآید و تاکیدی است بر استقلال نداشتن و تحت الحمایه بودن لیبی.
این مساله (اشغالگری آمریکا) بهانه خوبی برای گروههای تندرو جهت افزایش فعالیتهایشان در لیبی و توجیه هرگونه حمله به این نیروهای نظامی در آینده خواهد بود.
محمد مقریف رییس کنگره ملی لیبی به وجود گروهک القاعده در لیبی و مسوولیت این گروهک در حمله به سفارت آمریکا و کشتهشدن سفیر و سه نفر از دیپلماتهای آمریکایی اعتراف و تاکید کرد که مقابله با این گروهک امری ضروری و حتمی است، اما به ارتشی قدرتمند نیازمند است و دولت آمریکا را تشویق کرد که از اقدامات یکجانبه بپرهیزد.
البته تشویق آقای مقریف به نبرد با گروههای افراطی اقدامی خطرناک بوده که میتواند به جنگ داخلی در لیبی منجر شود و آشفتگی و ناامنی بیشتری را به ارمغان آورد.
اما توصیه او به اقدام نکردن یکسویه و انتقامجویانه آمریکا از قاتلان سفیر و دیپلماتهای خود در لیبی عمل درستی بود، هرچند واشنگتن توجهی به آن نمیکند؛ چرا که کشتیهای آمریکایی و نیروهای مارنیز و هواپیماهای بدون سرنشین بدون مشورت و اجازه مقامات کنونی لیبی وارد خاک این کشور شدند.
آمریکا در زمان درگیری نظام سابق با انقلابیون، هنگامی که هواپیماهای جنگی ناتو را برای بمباران پایگاههای نظامی قذافی به این کشور گسیل داشت، میدانست که گروههای تندرو پرچم «القاعده» را روی پایگاههای خود قرار داده و با قدرت برای ساقط کردن نظام قذافی در حال جنگ هستند.
دولت آمریکا و همپیمانانش حتی از دوستان خود در کشورهای عربی خواستند که این گروهها را مسلح کرده و امکانات نظامی در اختیارشان قرار دهند.
اکنون لیبی به افغانستانی دیگر تبدیل شده است و دولت آمریکا راه جدیدی برای نبرد با تروریسم در این کشور اتخاذ کرده که جنگ با القاعده و دیگر گروههای تندرو یکی از مهمترین اهدافش است؛ درست مثل حوادث وزیرستان در مرز افغانستان و پاکستان.
آمریکا در جنگ با گروهک القاعده در وزیرستان به پیروزی نرسید، همانطور که در نبرد با گروه طالبان در افغانستان پس از ده سال مبارزه با تروریسم نیز به پیروزی دست نیافته است.
قطعا این کشور در جنگ خود با دشمنان جدید در لیبی و صحرای آفریقا نیز به چیزی دست نخواهد یافت.
درست است که هواپیماهای بدون سرنشین که از زمان دولت بوش در افغانستان و پاکستان مورد استفاده قرار گرفت، در کشتن افرادی همچون ابویحیی اللیبی، ابوالیزید و دستگیری خالد شیخ محمد و در پایان ترور اسامه بن لادن در یک عملیات پیچیده و مرموز موفق عمل کرد، اما باید گفت نهتنها القاعده همچنان در صحنه حضور دارد، بلکه بسیار قویتر از زمان حمله ۱۱ سپتامبر بوده و شاخههای این گروهک در کشورهایی همچون یمن، عراق، سومالی، سوریه و لیبی فعالیت میکنند.
هیچ ماهی نمیگذرد که این هواپیماهای بدون سرنشین تعدادی از شهروندان غیرنظامی و کودکان بیگناه را مورد هدف قرار ندهند و حوادثی همچون حمله به مناطق مرزی پاکستان و بمباران مراسم عروسی و کشته شدن بیش از ۱۵ انسان بیگناه تکرار نشود.
یک بار یک راننده تاکسی پاکستانی پیامی فرستاد و گفت که هیچ ارتباطی با گروهک القاعده ندارد و با هیچ کدام از اعضای آن هم در ارتباط نیست، اما چگونه میتواند از مرگ بگریزد و خود را از تیررس موشک هواپیماهای بدون سرنشین دور نگاه دارد؟
از سال ۲۰۰۴ تاکنون هواپیماهای بدون سرنشین موجب کشته شدن ۳۱۴۵ نفر در پاکستان شدهاند که ۸۲۸ نفر آنان از شهروندان عادی و ۱۷۵ نفر کودک بودهاند. (روزنامه گاردین انگلیس) اما به گفته منابع پاکستانی این رقم بسیار بیشتر از اینهاست.
حقوقدانان بینالمللی و فعالان حقوق بشر کشتارهایی را که توسط این هواپیماهای بدون سرنشین انجام میشود جنایت جنگی دانسته و به نیابت از خانوادههای قربانیان پاکستانی و افغانی علیه دولت آمریکا و انگلیس اقامه دعوا کردهاند.
کشته شدن سفیر آمریکا و همکارانش در بنغازی اقدامی ناشایست بود، اما کشته شدن انسانهای بیگناه در لیبی نیز محکوم است.
آنچه مورد توجه است این که آمریکا و همپیمانان غربی و عربیاش در هر کشوری دخالت میکنند، به کشوری ناکارآمد تبدیل میشود که گروههای تندرو در آن بیشتر ریشه میکنند؛ این حوادث در عراق، افغانستان، یمن، سومالی و لیبی بارها تکرار شده است.
ما نهتنها خواهان توقف اهانت به اسلام و پیامبر بزرگوار اسلام(ص) هستیم بلکه میخواهیم کشورهای عربی و اسلامی از این حالت خارج شوند و با داشتن ارتشی قوی روی پای خود ایستاده و نیازی به بیگانگان نداشته باشند.
منبع: روزنامه القدس العربی – مترجم: محمدجواد گودینی
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version