فرزند امام جمعه فقید و خواهرزاده خاتمی در آستانه سالگرد مرحوم صدوقی در کافه خبر:آقای خاتمی حاضر است از خود بگذرد تا نظام حفظ شود

 معصومه ستوده :پسر خواهر سیدمحمد خاتمی که با توجه به رابطه فامیلی خود ناچار شده بود تا به حجم زیادی از سوالات کاربران در مورد جریان اصلاحات پاسخ بدهد مهمترین ویژگی سید محمد خاتمی را حفظ نظام دانست حتی اگر قرار باشد که برای تحقق این امر از خود نیز بگذرد.

 

مراسم ترحیم پدر مرحوم شما به نقطه اتصال همه گروه های سیاسی تبدیل شده بود، فکر می کنید مهمترین عامل این مساله چه بود ؟
مرحوم صدوقی فردی چند بعدی بود. در مراسم تهران حضور گروه های مختلف سیاسی بیشتر، نمود داشت اما در مراسم ایشان در یزد حضور تمام اقشار و حتی زرتشتیان عزیز نکته ای بود که مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. علت این مقبولیت در بعد سیاسی، اعتدال ایشان بود. مرحوم پدرم به اصول و قواعدی پای بند بود و نه تنها از این اصول در امور سیاسی و اجتماعی تبعیت می کرد، حتی در خانه و خانواده هم از اصول خود عدول نمی کرد. وقتی چیزی برای پدرم اصل قرار می گرفت آن را اجرا می کرد و یکی از اصول مهم او این بود که نباید بین نیروهای نظام اختلافی وجود داشته باشد بنابراین برای تحقق این موضوع هر کاری می کرد هر چند امکان داشت که تهمت هایی به او زده شود. این قاعده مندی را همواره رعایت می کرد و سعی می کرد همواره جانب اعتدال را نگهدارد . ایشان مصداق آیه ” رحما بینهم و اشدا علی الکفار “بود. دایره افراد خودی (در تفسیر کلمه بین از این آیه) را گسترده می دانستند و آن را با تنگ نظری محدود نمی کرد. به عبارت بهتر، ایشان در عمل توانسته بود توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی را در برخوردهای سیاسی اجتماعی و مردمی خود اجرایی کند. علت دیگر مقبولیت ایشان، تعقل بود او در برخورد با مشکلات از روی منطق تصمیم می گرفت و هیچگاه منافع سیاسی و جناحی را در اولویت قرار نمی داد و همواره به صلاح جامعه می اندیشید. مدنظر قرار دادن این اصل موجب شده بود که مراوادت ایشان به گروه سیاسی خاصی محدود نشود. این منش به گونه ای بود که هر کس که تنها یک بار با ایشان نشست و برخاست می کرد به ایشان علاقمند می شد.

جنابعالی به عنوان آقازاده چه ویژگی هایی را از پدرتان به یادگار دارید یا اینکه پدرتان از پدر بزرگتان به یادگار داشتند که موجب شده بود بتوانند به عنوان یک مسلمان در دل همه جای داشته باشند؟
یکی از وجوه مشترک در بین شهید صدوقی و فرزندشان علاقه و افتخار به خدمتگزاری به مردم، همراه با فروتنی و تواضع در آنان بود .

پدر شما با آقای بهاالدینی و آقای کشمیری ارتباط داشتند؟
بله با هر دوی این بزرگواران ارتباط داشتند اصولا” ایشان با اکثر علما در ارتباط بودند ولی با آقایان کشمیری و بهاالدینی رابطه‌ی خاص داشتند.
 

بعضی کافی بود با آقایانی که نام بردم مراوده داشته باشند و بر همان اساس تا قیامت آن را مطرح می کنند اما دوستان پدر شما اذعان دارند که آقای صدوقی شانی برای خودشان قائل نبودند .
ایشان از مطرح کردن خودش بیزار بود و دوری می کرد و همواره اطرافیان را از این کار منع می کرد. ایشان به هیچ وجه اهل ریا نبود وآنچه که اعتقاد داشت بیان می کرد. گاهی اوقات برخی تصور می کردند نکاتی که ایشان در خطبه مطرح می کند ظاهر سازی است اما واقعیت این است که من یک بار ندیدم که ایشان حرفی را در خطبه مطرح کرده و خلاف آن را در خانه اجرا کند. من به یاد دارم که ایشان در مراسم شب قدر مسجد حظیره یزد یک یا دوبار خودشان قرآن به سرگرفتند. بعد از آن این تقاضا همواره وجود داشت که این کار تکرار شود اما ایشان از این کار دوری می کرد. یک روز وقتی در حین برنامه ریزی برای شب قدر بودم از ایشان تقاضا کردم که شما امسال قرآن سر بگیرید. ایشان به من گفت: من این کار را انجام نمی دهم. وقتی علت را جویا شدم ایشان گفت من دوست ندارم این کار را انجام بدهم و برای کارم یک دلیل دارم. دلیل من این است که می ترسم قرآن سر بگیرم و ناگهان گریه ام بگیرد و دوست ندارم که مردم گریه ام را ببینند یا اینکه می ترسم بدون اینکه گریه ام بگیرد مجبور شوم گریه کنم و مرتکب ریا شوم. این گونه رفتارها را مردم متوجه می شوند. ایشان بعد از شهادت شهید صدوقی، سی سال رابطه مستقیم با مردم داشتند به هر حال مدتی نماینده مردم یزد بود و در مدتی که نماینده نبودند ارتباط خود را با یزد حفظ می کردند. در دورانی که امام جمعه بودند به گونه ای عمل می کردند که افراد هیچگاه تناقضی در رفتار و گفتار ایشان مشاهده نمی کردند . علت این کار پای بندی به اصولی بود که همواره در زندگی مدنظر قرار می داد.

 
انقلاب اسلامی در سالهای ابتدایی دوره پر تنشی را پشت سر گذاشت فکر می کنید چرا شهید صدوقی هدف ترور منافقین قرار گرفت ؟
مقام معظم رهبری برای شهید صدوقی از عنوان رهبر یاد کردند و در دوران مبارزات و قبل از پیروزی انقلاب اگر ایشان دستوری می داد حتما اجرا می شد. این مساله به طریق اولی قابل تعمیم به زمان بعد از انقلاب است. ایشان همواره تلاش می کرد تا مانع احساسات گسترده مردم شوند. شهید صدوقی حتی در اواخر سال ۵۷ که مشخص بود انقلاب در حال پیروزی است، تلاش داشت تا احساسات گسترده مردم را کنترل کند و مبارزات را عقلایی و تا حد امکان کم هزینه کنند. از همراهان و نزدیکان ایشان نقل شده است که ؛ در این مقطع زمانی ،” شهید صدوقی گاهی به مردم می گفت که به خانه هایتان بروید و مردم می رفتند و اگر این موضوع را در کنار احساسات انقلابی مردم در آن سال ها بگذاریم بیشتر به قدرت شهید صدوقی در بین مردم پی می بریم” یکی از دوستان در این مورد خاطره ای تعریف می کردند مبنی بر اینکه “بعد از منبری در سال ۵۷ ،شهید صدوقی به من گفت که می خواهی خون به پا کنی ؟” شهید صدوقی وقتی منعی را می کردند مردم می پذیرفتند .

در برابر رژیم سابق چگونه رفتار می کردند؟
من لازم می دانم خاطره ای که از مرحوم پدرم درباره شجاعت شهید صدوقی شنیدم را ذکر کنم. در زمان شاه، استاندارن زیادی وارد یزد می شدند که با ایشان مشکل پیدا می کردند و مجبور به ترک یزد می شدند. یک بار فردی به استانداری یزد منصوب شد که وزنه بردار بود و به آقای صدوقی پیغام داده بود ” من مثل استانداران قبل نیستم، وزنه بلند می کنم و روزی چند لیتر شیر می خورم با من شوخی نکن!”. شهید صدوقی بعد از این پیغام منبر رفته و با لحن عامیانه، کلامی را بیان می کنند که ” ای کاش دولت علّیه به جای این استاندار یک راس گاو برای ما می فرستاد که روزی چند کیلو بار می برد و چندین لیتر شیر می داد.” همین سخنان موجب شد که آن استاندار از یزد برود. نفوذی که شهید صدوقی در دل های مردم داشت سبب شد که چهره بسیار تاثیر گذاری باشد. اکثر اعلامیه های امام را ایشان چاپ و توزیع می کرد. شهید صدوقی با کسی شوخی نداشت و می توانست با قدرت نفوذی که داشت، مردم را علیه آنها بر انگیزاند و تمام این عوامل دست به دست هم داد و موجب شد که ایشان توسط منافقین ترور شود زیرا آنها به این باور رسیده بودند که ترور ایشان می تواند ضربه ای به نظام بزند.

 
این خلا بعد از شهادت شهید صدوقی احساس شد منظورم این است که شهید صدوقی فردی بودند که برای بعد از خودشان برنامه ریزی کرده بودند و باقیات صالحاتی داشتند یا خیر؟
تقریبا”هنوز آنچه در مجموعه ی شهید صدوقی می گذرد از باقیات صالحات ایشان است. آیت الله صدوقی از دید وسیعی برخوردار بودند. ایشان در سال ۵۱ بنای مدرسه ای را در قم گذاشتند و ساخت آنرا آغاز کردند ولی بهره برداری از آن بعد از شهادت ایشان بود ولی امروز با اینکه تقریبا هنوز بیشتر از یک سوم طرح اولیه ایشان اجرا نشده، با این حال این مدرسه، در حال حاضر بزرگترین حوزه علمیه کشور است. من برای جلوگیری از اطاله کلام از بسیاری از موارد صرفنظر می کنم. فارغ از این در یزد، توسعه و بهسازی مساجد “حظیره” و “ملااسماعیل” توسط ایشان صورت گرفت. تمام مدارس علمیه یزد که نزدیک به هفت مدرسه است به جز یکی از آنها مابقی مدارس توسط ایشان احیا شده است. مدارسی را در شهرستان های مختلف استان یزد ساختند که به ۴ تا ۵ مورد می رسد. به جز مدارس علمیه، خدمات عام المنفعه‌ای که انجام دادند. شروع ساخت این بناها توسط ایشان صورت گرفت و بعد از شهادت فرزند ایشان این کار را عهده دار شدند. تمام این اقدامات قبل از پیروزی انقلاب انجام شد. این موارد از باقیات الصالحات شهید صدوقی محسوب می شود. در استان یزد عمده روحانیون مسن، محضر ایشان را درک کردند. در قم حضرات آیات، یزدی، مهدوی کنی و جنتی محضر ایشان را درک کرده بودند. از باقیات الصالحاتی که از ایشان و فرزندشان در یزد مانده می توان از مدارس علمیه، مساجدی که بازسازی و احداث کرده اند، موسسه خیریه الزهرا که در زمینه ی تسهیلات ازدواج است، بیمارستان سیدالشهدا(ع)، صندوق تعاونی ولیعصر(عج)و…نام برد.

آقای خاتمی هم از محضر شهید صدوقی استفاده کرده بودند؟
خیر. آقای سیدمحمد خاتمی همان زمان در قم و اصفهان مشغول به تحصیل بودند البته با توجه به ارتباط و رفاقتی که بین آیت الله خاتمی و صدوقی بود، طبعا بی ارتباط نبودند.
 

خانواده شما در دوم خرداد، خانواده قدرت می شود خیلی صریح می خواستم بپرسم که در این دوره موضع پدرتان چه بود بالاخره رئیس جمهور، برادر خانم ایشان بود. آیا مشی ایشان تغییری کرده بود و مردم تفاوتی را حس کرده بودند چه کار می کرد که از مردم جدا نشود؟
برای ایشان بسیار سخت بود که هم امام جمعه باشند و هم یک مقام سیاسی در کابینه. به نظر من امام جمعه باید درهر شهری زبان گویای مردم باشد ممکن است برخی از مشکلات مردم به دلیل عملکرد دولت باشد. مثلا ممکن است شما به عنوان امام جمعه با گرانی مواجه می شوید که به دلیل مصوبه وزارت بازرگانی رخ داده است. حالا اگر ایشان انتقاد می کرد با جایگاه حضور در کابینه تناقض پیدا می کرد اما با این وجود این موضوع، هرگز مانع از آن نشد که ایشان زبان گویای مردم باشد، ایشان اجازه نمی داد که این دو جایگاه با هم خلط پیدا کند. پدرم با وجود جایگاه سیاسی، در خطبه نماز جمعه انتقاد خود را از شرایط موجود انجام می داد و هیچ وقت کاستی ها را پنهان نمی کرد. ایشان با وجود داشتن مسئولیت سیاسی همچنان رابطه خود را با مردم حفظ کرد. به نظر من این زمان موقعیتی را برای استان یزد فراهم می کرد تا سرعت پیشرفت یزد بیشتر شود. ایشان از ابتدای امامت جمعه پیشرفت استان را در دستور کار قرار دادند. اگر پیگیری ها و حمایت های ایشان نبود پروژه مهم انتقال آب به یزد انجام نمی شد، البته سابقه طرح انتقال آب به یزد به دولت آقای هاشمی می رسید. جایگاه ایشان در دولت بسیار مهم بود و ایشان از این جایگاه در راستای اعتلای استان بهره می گرفت.

 
چه شد که ایشان وارد کابینه شد؟
کمتر از یک سال از پیروزی آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری نمی گذشت که آقای خاتمی به ایشان پیشنهاد دادند تا معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور شوند که مورد قبول واقع شد. هر چند برای ایشان بسیار سخت بود چون شاید تصدی این دو مقام با هم تضاد داشت.
 

مردم متوجه این تغییرات در رفتار ایشان بعد از قبول این مسئولیت شدند؟
مردم اگر از اخبار مطلع نمی شدند که ایشان معاون پارلمانی رئیس جمهور شده است از رفتار ایشان متوجه نمی شدند. هیچ تغییری در رفتار و کردار ایشان مشاهده نمی شد. کسی نمی تواند بگوید که آقای صدوقی وقتی معاون رئیس جمهور شد به جای دو محافظ ،چهار تا محافظ برای خود منصوب کرد یا اینکه قبلا مسجد می آمده اما الان مسجد نمی آید. کمترین دوره ای که پدرم نماز جمعه خود را تعطیل کرد همان سه سال و اندی بود که معاونت رئیس جمهور بود. ایشان این مساله را بسیار مورد توجه قرار می داد ند که جایگاه امام جمعه ای تحت تاثیر این مقام سیاسی قرار نگیرد.
 

چه ملاحظاتی را در مخالفت ابتدایی خود با پذیرش این مسئولیت داشتند؟
بدنبال اصرار آقای خاتمی، پدرم به این مساله اشاره کردند که احتمال دارد مقام رهبری با این مساله موافق نباشند که بعد از صحبتی که آقای خاتمی با رهبری انقلاب داشتند ایشان از پذیرش این مسئولیت توسط پدرم استقبال کرده بودند. پدرم این مقام را پذیرفت ولی سبک و شیوه خود را ترک نکردند به ترتیبی که اگر پیشتر در مراسم دولتی یا مردمی در استان شرکت می کردند، بعد از پذیرش مسئولیت نیز این روال را ادامه دادند. پدرم در ابتدا که مسئولیت را قبول کرده بودند گفته بودند که تا زمانی در این مسئولیت باقی می مانند تا جریان امور در جهت و مسیر مناسب قرار گیرد. دوره مسئولیت ایشان به عنوان معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور تا سال پایانی دوره اول ریاست جمهوری آقای خاتمی (و تشکیل مجلس ششم) طول کشید و به خواست ایشان استعفا صورت گرفت . آقای خاتمی هم در ابتدا موافقت نمی کردند اما در نهایت چون رفت و آمد برای پدرم بسیار سخت شده بود وهمراهی دولت و مجلس هم بیشتر بود،با استعفا موافقت شد.

پدر شما شأنیت خاصی را برای خود قائل بودند؟
اینکه ایشان برای خود شأنی بگذارد خیر . ایشان در نامه هایی که نوشته می شد اصراری به ذکر عنوان ها نداشتند و مردم کوچه و بازار ایشان را “آشیخ محمد علی” صدا می کردند ، فکر کنم ایشان هم از این لحن بیشتر خوششان می آمد تا هر عنوان دیگر. یک بار به خاطر دارم در مراسمی که من ده ساله بودم ،مجری ایشان را آیت الله خطاب کرد که با اعتراض پدرم مواجه شد. ایشان شأنی برای خود ایجاد نمی کرد اما نحوه برخورد و رفتار های ایشان به گونه ای بود که دیگران ،شأن ایشان را حفظ می کردند . کم اتفاق می افتاد که کسی حرمت ایشان را بشکند . البته ایشان به برنامه کاری و روزانه خود بسیار پای بند بودند بنابراین اگر کسی صبح ایشان را برای برنامه عصر دعوت می کرد معمولا” در آن جلسه حضور پیدا نمی کردند. به این مسأله حساس بودند و دوست داشتند کارهای روزانه و هفتگی برنامه ریزی شده باشد و هماهنگ شود که آن هم بیشتر به دلیل پایبندی به برنامه هایشان بود نه اینکه شأن خاصی برای خود قائل باشند.

بسیاری از کاربران خبرآنلاین درقالب کامنت این سوال را مطرح کردند که ارتباط شما با آقای خاتمی به عنوان خواهر زاده و دایی چگونه است؟
ارتباط ما با آقای خاتمی خانوادگی است. من با آقای خاتمی، یک رابطه عمیق عاطفی دارم که در هر خانواده ای بین خواهر زاده و دایی وجود دارد. مسئولان وقتی یزد می آمدند در منزل ما حضور پیدا می کردند. من به خاطر دارم که آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوری چند بار به طور رسمی به یزد سفر داشتند و در منزل ما سکونت داشتند. بعد از مدتی یکی دیگر از مسئولان وارد یزد شدند. اطرافیان آن مسئول می پرسیدند که آقای خاتمی در سفرشان کجا سکونت کرد، زیرا می خواستند برای همان شخصیت هم همانجا را انتخاب کنند. پدر من در پاسخ گفت: ایشان در خانه من استقرار داشت و در اتاق شخصی من می خوابید زیرا به عنوان رئیس جمهور وارد خانه من نشده بود، حساب ایشان با بقیه تفاوت دارد چون یک رابطه خانودگی داریم فارغ از مسائل سیاسی.

انتقاداتی که از سوی دوستان به آقای خاتمی وارد می شود آیا در جمع های خصوصی شما هم راه پیدا می کند به صورت مصداقی در مورد رای دادن ایشان در انتخابات مجلس نهم.
اصولا در جمع های خانوادگی ما فضا بسته نیست و بحث و گفتگو اهمیت دارد. من بارها وقتی پدرم از نماز جمعه برمی گشتند به ایشان می گفتم که اگر این حرف را نمی زدید بهتر بود یا اگر این گونه می گفتید بهتر بود. در این فضا اختلاف سلیقه عنوان می شود. در زمان اعلام کاندیداتوری آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که ابتدا برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کردند و بعد انصراف دادند، نزدیک ترین اعضای خانواده از جمله همسر و فرزندان ایشان با این مساله مخالفت کرده و آن را عنوان کردند. همه اعضای خانواده در جریان این مساله قرار گرفتند که چگونه دختر آقای خاتمی با وجود آنکه در ایران نیست مخالفت خود را به اطلاع پدر رسانده است. اما معمولا” وقتی ایشان تصمیمی گرفت دیگر مخالفتی صورت نمی گیرد زیرا مبنا بر این است که ایشان ملاحظاتی را مد نظر قرار دادند و دلایلی دارند که اگر بیان نمی کنند به مصلحت نیست تا که عنوان شود . معمولا” این مخالفت ها تا زمانی مطرح می شود که قرار است آن تصمیم گرفته شود .

رابط مادر جنابعالی با آقای خاتمی چگونه است؟
آقای خاتمی در ویژه نامه ای که به مناسبت سالگرد آقای صدوقی تدارک دیده شده است مصاحبه ای کردند و خودشان درآن مصاحبه گفتند که رابطه من با خواهرم مریم (مادر من) از دیگر خواهرانم نزدیک‌تر است. علت این بود که وقتی آقای خاتمی در دوران جوانی در اصفهان بودند مادر من نیز با ایشان بودند و درس می خواندند. بعد از اینکه مادرم ازدواج کردند و در قم ساکن شدند آقای خاتمی هم قم بودند و چون مجرد بودند به خانه ما رفت و آمد بیشتری داشتند. از طرفی به دلیل اقتضائات موجود با پدر من بیش از سایر دامادهای خانواده، مراوده و رفت و آمد داشتند. 
 

شما به عنوان خواهر زاده می دانستید که ایشان می خواهند درانتخابات مجلس نهم رای بدهند ؟
اکثر اعضای خانواده نمی دانستند.

شما چطور ؟
من شخصا از رای دادن ایشان مطلع بودم . مادر بزرگ من آن زمان در خانه ما بستری بودند و رفت و آمد زیادی داشتیم من با وجود اینکه از این قصد خبر داشتم ، چیزی نگفتم .

استدلال ایشان چه بود؟
شاید این توقع در جامعه بود که آقای خاتمی رای نمی دهد اما من مطمئن بودم که آقای خاتمی رای می دهد زیرا ایشان هیچ وقت نگفته بود که رای نمی دهد . حتی برخی از دوستان می گفتند که ما منتظر رای دادن ایشان بودیم و زمانی که ایشان رای داد ،مادر من گفت که آقای خاتمی بی حساب کاری را نمی کند و چون نیت پاکی دارد خدا همراهش است و من مطمئن هستم که کار اشتباهی نمی کند .

آقای خاتمی چه زمانی تصمیمات خود را علنی می کند و معمولا چه تصمیماتی توسط ایشان علنی می شود؟
قطعا ایشان از دیگران نظر می خواهند امکان دارد این دیگران، خانواده باشند و امکان دارد که نباشد .
 

به طور مثال در مورد کنار ه گیری ایشان از کاندیداتوری در انتخابات سال ۸۸ ،از خانواده نظر خواهی کرده بودند؟
اصولا آقای خاتمی اهل مشورت است، با همفکران خود، برادران خود، همکاران و متخصصان و کارشناسان مشورت می کند. ایشان وقتی می خواهند مشاوره ای انجام بدهند مناسبات خانوادگی چندان مهم نیست. امکان دارد که آقای خاتمی شما را صاحبنظر بداند و از شما مشورت بگیرد دیگر مهم نیست که شما پسرایشان باشید یا اینکه فردی غریبه باشید به عبارت دیگر برای آقای خاتمی درمشورت گرفتن ،دایره خانوادگی صرفا اصل نیست.
 

اما سوال من را جواب ندادید؟
جواب دادم!
 

چرا خانواده با کاندیداتوری مجدد ایشان در انتخابات ریاست جمهوری مخالف بودند؟
به خاطر این بود که با مشکلات ریاست جمهوری آشنایی داشتند و آن دشواری ها را در طول هشت سال تجربه کرده بودند.
 

چه مشکلاتی؟
شاید دور نمای “قدرت” این باشد که بسیارشیرین است اما “مسئولیت” مشکلات بسیاری دارد؛ البته لازم است به این نکته اشاره کنم که آقای خاتمی چه رئیس جمهور می شد چه نمی شد محبوبیت بسیار زیادی در بین مردم داشت و ریاست جمهوری دور قبل ایشان تأثیری در آن نداشت. ولی وقتی شما در معرض یک سری مسئولیت ها و اختیارات قرار می گیرید توقعات و انتظارات بیشتری از شما وجود دارد . مثلا وقتی فردی مسئولیتی داشته باشد، وقتی اتفاقی در کشور در بخش مدیریتی رخ می دهد، نزدیکان او هم در معرض انتقادات گسترده و توقعات قرار می گیرد . فرض کنید نان گران می شود وقتی مردم به ما مراجعه می کنند و نسبت به این مساله اعتراض می کنند ، در حالیکه این موضوع از حیطه و دایره نزدیکان و اقوام یک مسئول خارج است ولی برای خیلی ها درک آن سخت است و از تو نمی پذیرند که این موضوع ربطی به تو ندارد هر چند امکان دارد که امری گریز ناپذیر باشد و اگر آسایش مردمان کشورت برایت مهم باشد زجر می کشی. اگر شما در کنار قرار بگیرید انتظار و توقع مردم از شما کمتر است . البته قطعا این رافع مسئولیت های اجتماعی افراد تاثیرگذار نمی شود.

چه مشکلاتی موجب شد که خانواده با این مساله مخالف باشند .
من نمی توانم از جانب اعضای خانواده آقای خاتمی حرفی بزنم، اما از نظر شخصی می توان گفت حجم مراجعات و در خواست ها به خود من بعد از پایان دوره آقای خاتمی بسیار کم شد.

آقای صدوقی با توجه به اینکه خانواده مادری و پدری شما روحانی و مذهبی هستند و در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی به ترویج بی بند و باری متهم شد آیا این مساله انعکاسی در خانواده داشت؟
نه! به این خاطر که خانواده می دانستند که اینگونه نیست. شما فرض کنید مطمئن هستید که به فلان شهر سفر نکرده اید هرچه دیگران بگویند شما رفته اید در اعتقاد شما تأثیری ندارد و شما اطمینان دارید که اینگونه نیست برای همین این مساله را در خانواده مطرح نمی کنید. برای خانواده بدیهی بود که آقای خاتمی تا چه حد به شرعیات و مذهب پای بند است. آقای خاتمی متهم به این بود که عملکردش به گونه ای است که می خواهد بی بند و باری را در جامعه رواج بدهد. اما آقای خاتمی بسیار پای بند به اصول و مبانی اسلامی بود و هست و در دولت ایشان کارهای اصولی در رابطه با مسائل دینی و مذهبی شد که البته درباره آنها تبلیغات و اطلاع رسانی درست انجام نگرفت. الان دغدغه بسیاری از دینداران این است که ارز شهای اسلامی در حال تضعیف است، اما شما می توانید این قضاوت منصفانه را انجام دهید که آیا این تضعیف بیشتر در دوره آقای خاتمی رخ داد یا در این مقطع زمانی . ما به عنوان خانواده آقای خاتمی این مسأله را لمس می کردیم که راهی که آقای خاتمی می رود به آنچه برخی می گویند، منجر نمی شود.

کاربری این سوال را پرسیده است آقای خاتمی اینقدر که به ما حرص می دهد شما را هم حرص می دهد مردیم از این همه صبوری!
چرا باید کسی از دست کسی حرص بخورد؟!

این تصور وجود دارد که آقای خاتمی باید در مواردی تصمیم می گرفته یا واکنشی نشان می داده است که نشان نداده است.
به نظر شما آقای خاتمی به چه عنوان باید واکنش نشان دهد؟ شهروند؟ فعال سیاسی؟ رهبراصلاحات؟

اما آقای خاتمی رهبری یک جریان سیاسی را بر عهده دارد.
پس شما ایشان را به عنوان رهبر اصلاحات می شناسید!؟ اگر چنین است، رهبر که دنباله رو نیست،بلکه باید برعکس باشد.

آقای خاتمی گاهی رفتارهایی را انجام می دهند که کسی انتظار این رفتار را از ایشان ندارد اتفاقا به نظر من این کاربر محترم دغدغه خیلی از مردم را عنوان کرده است.

یک رهبر گروه سیاسی قطعا ویژگی های بیشتر و برتری دارد که در آن جایگاه قرار گرفته است. این تصمیمات با توجه به تحلیل ها و اطلاعاتی که در اختیار دارد، گرفته می شود و حتما مصلحت هایی در این زمینه مد نظر قرار می گیرد .
 

خود نگاه آقای خاتمی هم این نگرش را دارند .
برای آقای خاتمی حفظ نظام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، ایشان حاضر است از خود بگذرد تا نظام حفظ شود و خود را در درون نظام می داند. این کلام را بارها بیان کرده و اخیرا هم بیان داشتند که “خواست ما حفظ نظام است و اصلاحات به دنبال تحقق اهداف اصیل انقلاب است”.
 

انتقاداتی که به آقای خاتمی می شود چیست؟
شما یادتان باشد که موضوع گفتگوی ما سالگرد پدر من است نه درباره آقای خاتمی .

به هرحال سوالات کاربران از شما در مورد آقای خاتمی بسیار است تازه شانس آوردیم که در خبر حضور شما در کافه خبر به رابطه فامیلی شما اشاره ای نشده بود، چقدر از آقای خاتمی انتقاد می شود و چیست؟
چیزی یادم نمی آید. البته اگر دقت کنید به رابطه بنده با ایشان هم اشاره کردید.

این فراموشی به دلیل قلت است یا کثرت؟
من از سیاست سر رشته ندارم بنابراین تصور نکنید که این سخن را از روی سیاست گفتم . به هرحال انتقاد پیش می آید .امکان دارد که شما پدرتان خرید کند و نسبت به نوع آن محصول خریداری شده انتقاد کنید . وقتی انتقاد ها طبیعی و عادی باشد قطعا چیزی به یاد شما نمی ماند.

یزد چه ویژگی هایی دارد که روی شخصیت تمام افراد اهل آن شهر تاثیر می گذارد و افراد اهل یزد از نظر خصوصیات اخلاقی چه وجه تمایزی با سایر ایرانیان دارند ؟
دارالعباده شهری است کویری و معروف به شهر قنات و قنوت و قناعت است. خصوصیات مردم یزد در این القاب نهفته است. کویر مردمان یزد را سخت کوش بار آورده است. آنان می دانند که در این شهر طبیعت یارای آنان نیست و برای به دست آوردن قطره ای آب به جنگ کویر می روند و فرسنگها را در قنات حفر می کنند تا به آب برسند. آنان یاد گرفته اند که در تلاش خود برای به دست آوردن ما یه زندگی و زندگی باید تنها امید و اتکایشان به خداوند باشد و وقتی آن را به زحمت به دست آوردند قناعت پیشه کنند که این بهایی نیست که به سادگی به دست آمده باشد و به نظرمن بهترین تعریف یزد همان دارالعباده است که معروف به شهر قنات و قنوت و قناعت است.ویژگی دیگر یزد که باعث شد رهبری عنوان دارالعلم را به آن بدهد حضور و پرورش علما متعدد از دیر باز تا کنون است.

دلیل خاصی دارد که شما روحانی شدید، بدلیل سوابق خانوادگی شغل شما است؟ با توجه به اینکه شهید صدوقی و پدر مرحومتان و شما روحانی هستید این سوال را پرسیدم.
اولا” که روحانیت شغل نیست. شما اگر به قبل بر گردید، فلسفه ی حضور جد اعلای شهید صدوقی” مرحوم آخوند کرمانشاهی”در یزد، به دلیل مبارزات و تبعید ایشان از کرمانشاه به یزد بود. در مورد من هیچ اجباری نبود اما می دانستم که بهترین برای من همین است و به این سلک علاقه داشتم. پدرمن بعد از شش دختر به عنوان تک پسر شهید صدوقی و من بعد از سه دختر تک پسر پدرم هستم. اما با این وجود هیچ وقت یاد ندارم که پدرم بخواهد در این مورد من را مجبور کند که به حوزه بروم یا نه. پدرم هیچ وقت این مساله را بروز نمی دادند در سال دوم دبیرستان که قرار شد من انتخاب رشته بکنم وقتی متوجه علاقه من به رشته علوم انسانی شدند ایشان گفتند که از این مساله خوشحال شدم که تو رشته ای را انتخاب کرده ای که به حوزه نزدیک تر است. این مساله دیگر بروز پیدا نکرد تا اینکه وصیت نامه ایشان خوانده شد که در آن به موضوعی اشاره شده بود که “کتاب های شخصی من در صورتیکه که فرزند دلبندم محمد در حوزه مشغول به تحصیل باشند (که منتهای آرزوی من است) ،متعلق به اوست” . اما با این وجود ایشان هیچ وقت این مساله را بروز ندادند و اجباری نکردند. حتی بعد از اینکه به حوزه رفتم یک بار از من نپرسیدند که چه زمانی قرار است که لباس بپوشم و معمم شوم.
 

شما بعد از فوت پدرتان لباس پوشیدید؟
بله. من همزمان با دبیرستان دروس حوزوی را شروع کردم و در نهایت بعد از دانشگاه به قم رفتم . من سال گذشته قرار بود برای تبلیغ درایام محرم به یکی از شهرستان ها بروم که همان زمان به خیاطی که همیشه برای پدرم لباس می دوخت مراجعه کردم تا برای من لباس بدوزد . خیاط برای کاری به من زنگ زده بود که من متوجه نشده بودم و پاسخ ندادم و در نهایت به پدرم زنگ زده بود و گفته بود که لباس پسرتان آماده است. ایشان این مساله را به من بروز ندادند اما پیش اقوام این را تعریف کرده و ابراز شادمانی کرده بودند.بدین ترتیب متوجه شدم که پدرم از این مساله بسیار خوشحال هستند.

در سوالات کاربران نظر پدر شما در مورد جریان اصلاحات سوال شده است .
پدر من در مقطعی عضوی از دولت آقای خاتمی بودند. خط قرمز ایشان مخالفت با نظام بود و اگر به این نتیجه می رسیدند که فردی مخالف نظام است از وی فاصله می گرفتند و در این مورد با کسی شوخی نداشتند. ایشان بارها به این مساله اشاره داشتند که من وقتی امامت جمعه یزد را قبول کردم تلاش نمودم که در خدمت همه گروه های سیاسی در چارچوب نظام باشم. در دوران اصلاحات نیز این جریان را با توجه به اصول و مبانی انقلاب در کل قبول داشتند .

یکی از کاربران پرسیدند که محیط زیست یزد از اولویتهای مرحوم صدوقی بود به گونه ای که هر وقت محیط زیست به خطر میافتد مرحوم موضع گیری می کردند اما در جای خالی ایشان عده ای سود جو طرح معدن مس دره زرشک را مطرح کردند در این مورد چه ارزیابی دارید؟
ایشان در کار همواره نظر کارشناسان را جویا می شدند و یکی از مشورت هایی که می گرفتند مسائل محیط زیستی بود. حتی در موارد ساخت و ساز نظر میراث فرهنگی را جویا می شدند. اعتقاد داشتند که محیط زیست و میراث فرهنگی سرمایه عمومی و ملی است. اما از این مورد به خصوص که در سوال کاربر بزرگوار آمده است، اطلاعی ندارم.

رابطه شما با بیت امام و سید حسن خمینی توسط کاربر دیگری سوال شده است .
اولین دوستان من به دلیل مراوده زیاد پدرم با مرحوم حاج احمد آقا، فرزندان ایشان بودند بخصوص اینکه علی آقا همسن خودم نیز هستند. به هرحال برخی از دوستان از فامیل نزدیک تر می شوند و سید حسن آقا را مرتب در قم می بینم و متوجه می شوم که ایشان چقدر برای تحصیل و تدریس خود تلاش می کند. به همین دلیل ایشان وقت کمی برای دیدارهای دوستانه دارند و خوشبختانه موفق هم هستند و از کلاس های درس ایشان استقبال خیلی خوبی شده است اما من در محضر ایشان درس نخواندم. اما با تمام اخوان خمینی افتخار دوستی دارم.

حضور زر تشتیان در مراسم ختم پدر شما به چه دلیل بود ؟
برای پدر من فرقی نداشت که فرد اقلیت دینی است یا مسلمان. ایشان در برخورد با اقلیت ها نگاه متعصبانه و خشکی نداشتند . آقای صدوقی با زرتشتیان محترم یزد، بسیار خوب برخورد می کردند . مرحوم صدوقی به نوعی ملجا و پناه همه بودند . من به خاطر دارم که یک بار دو پسر جوان زرتشتی درخواستی برای برگزاری مسابقه داشتند که تایید ایشان می توانست کار آنان را تسریع بخشد .وقتی من نامه را به ایشان دادم و ایشان امضا کردند آن دو جوان بسیار خوشحال شدند . وقتی افراد می بینند که در جایگاهی طرد نمی شوند نسبت به طرف مقابل احساس همدلی و محبت پیدا می کنند.

جریان دیدار شما با مقام رهبری توسط کاربر دیگری سوال شده است. چه زمانی این دیدار صورت گرفت؟
هفت روز از فوت پدر گذشته بود اما هنوز چهلم نشده بود. تاریخ دقیق را به یاد ندارم. تنها به خدمت ایشان رسیدم چون قرار بود که مسائل کاری عنوان شود. من وصیتنامه پدرم را خدمت ایشان بردم چون بسیاری از امور در اختیار پدرم بعد از فوت ایشان به رهبری واگذار شده بود. من در جلسه گزارشی خدمت ایشان ارائه کردم و وضعیت کنونی مجموعه را تشریح کردم. زیرا من بعد از فوت حاج آقا هیچ اقدامی انجام ندادم مگر اینکه اموری محدودیت زمانی داشت که من با اجازه دفتر مقام معظم رهبری به این مساله رسیدگی کردم. من تا زمان ملاقات با مقام معظم رهبری، هر گونه واریز و دریافت پول از مردم و برداشت را ممنوع کردم. ایشان در مورد سابقه آشنایی با پدرم و پدر بزرگم صحبت کردند و فرمودند پدرم را به عقل می شناختند و به این نکته اشاره کردند که خوب شد که لباس روحانیت پوشیدی. فضای جلسه بیشتر محبتی و روحانی بود و به ایشان عرض کردم طبق وصیت نامه تمام امور بنیاد صدوق که در اختیار پدرم بود متعلق به حضرت عالی است و خدمت ایشان تحویل دادم که معظم له هم به من امر فرمودند طبق روال گذشته عمل کن و بعدها اطلاعات ریز و کاملتری در اختیار نماینده دفتر ایشان قرار داده شد.

منابع مالی بنیاد صدوق از کجا تامین می شود این سوال است که از طرف تعدادی از کاربران خبرآنلاین مطرح شده است ؟
پایه اولیه بنیاد صدوق در سال ۱۳۵۱ نهاده شد. همزمان با این کار مدرسه ای را در قم ساختند که بعد جلوی احداث آن توسط ساواک گرفته شد. شهید صدوقی با محبوبیتی که داشت توانست کمک هایی را برای این مجموعه بگیرد و برخی از خیرین، سهام های شرکت هایی که داشتند را به ایشان واگذار کردند تا این بنیاد رشد کرد. البته این دقت نظر همواره در شهید صدوقی و پدرم وجود داشت که آنچه وارد بنیاد می شود با رضایت کامل صاحبانش باشد و بعدها فعالیت های آن به دور از رانت و…باشد. این بنیاد موسسه غیر انتفاعی است که منابع درآمدی مشخصی دارد. بعد از شهادت شهید صدوقی طبق وصیت شهید صدوقی باید به حضرت امام(ره) تحویل داده می شد و امام آنها را به مرحوم پدرم واگذار کردند. پدرم نیز در وصیت نامه خود، امور بنیاد را در اختیار رهبری قراردادند که ایشان نیز من را مامور انجام این امور کردند.

/۲۷۲۱۴
 

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.