فرصت دیالوگ‌گویی مابین تکان‌های سه بعدی

مروری بر” عصر یخبندان:رانش قاره ای”

راجر ایبرت/ برگردان: شادی رستمی

دیدن «عصر یخ بندان:رانش قاره ای» شاید برای بچه های کوچک بسیار لذتبخش باشد. اکران خصوصی فیلم در یک عصر دل انگیز شنبه برگزار شد و من علاقه بچه ها به این انیمیشن را از واکنش‌های صمیمانه‌شان حس کردم.بچه‌های واقعی، کودکان واقعی.من شک دارم والدین خیلی از تماشای عصر یخی لذت برده باشند بخصوص که مبلغ اضافه ای برای اکران سه بعدی نیز باید بپردازند!

اما فیلمسازی که چنین اثری را تولید می کند موظف می‌شود که با ادعای سه بعدی داشتن، فقط یک فیلم سه بعدی خوش سر و شکل تحویل دهد.در واقع به نظر می رسد بیشتر داستان در خدمت فضاسازی برای کاراکترهای جالب و بامزه ماقبل تاریخی است که روی پرده حرکت می کنند ، به سمت ما می آیند ، دور می شوند ،یک لحظه در فضا و لحظه ای دیگر در هسته زمین فرو می‌روند.جای تعجب است که بین همه تکان‌های سه بعدی فرصت دیالوگ گفتن هم پیدا می کنند!

بخش چهارم “عصر یخبندان” همچنان سردرگمی نومیدانه ی خود را در باب دوره های زمین شناسی ادامه می دهد .تنها قاره ی بزرگ و اصلی سیاره ی ما از هم گسسته و به تکه هایی تقسیم شد هکه قاره های جدید دنیای مدرن را تشکیل داده اند.آنهم چند صد میلیون سال قبل از آنکه این موجودات بر روی زمین وجود داشته باشند اما این اهمیتی ندارد.در واقع زمان آن نیست که این مجموعه فیلم را با معیارهای واقع گرایانه بسنجیم.

در یکی از قسمت های قبلی عصر یخ بندان که به طور مبهم در ذهن دارم ،اسکرات سنجابه به عنوان باعث و بانی از هم گسستگی قاره ای نشان داده شد. چنانچه به یاد داشته باشید او عاشق و شیفته بلوط است.اگر تقصیرها به گردن همان دانه بلوطی باشد که اسکرات همواره در پی آن است، پس دانه با ارزش و خاصی محسوب میشود چون از خطر فرسایش و سرما جان سالم به در برده است.با توجه به مدت زمان طولانی که اسکرات صرف مراقبت از بلوط می کند این سوال پیش می آید که چند دوره زمانی لازم است که او این چنین به دنبال بلوطش بدود!همچنین این بلوط هرگز خورده نمی شودراستش من معتقدم با توجه به فراز و نشیب های داستان یک جورهایی قضیه ی بلوط فراموش شده. امیدوارم این دانه آنقدر دوام بیاورد که در ادوار تاریخی بعد سبب پیدایش درختان بلوط بشود.از من نپرسید اول درخت بود یا دانه بلوط چون نه تنها یک درخت بلوط در این انیمیشن دیده نمی شود بلکه هیچ اثری از پوشش گیاهی به چشم نمی آید.

در این قسمت از عصر یخبندان کاراکترهای اصلی قسمت های قبل با هم متحد شده اند مندی ماموته،سید اسلاته و دیه‌گو ببره و باید در نظر داشت که این مندی است که از خانواده اش جدا شده و روی یک تکه یخ شناور است. این نشانه امیدوار کننده است و فکر می کنم پایان بندی فیلم با اجرای ترانه «ما یک خانواده هستیم» بسیار خوب و موفق از کار در آمده و حتی امیدوار کننده تر از ان این است که کاراکترها فکر می کنند حتی با وجود گوشتخوار بودن ،نباید یکدیگر را تکه و پاره کنند.

نکته عجیب داستان این است که در میان این موجودات تنها موجودی که تلاش می کند از سایرین تغذیه کند چیزی نیست به جز یک ماهی! ظاهرا با معیار های اخلاقی حیوانات این ماهی است که یاغی و متمرد به حساب می آید!

تماشای این انیمیشن برای من یک تجربه شاد و خوشایند بود .کاراکترها وراج،خنده دار و دیوانه بودند و دیالوگ های پینگ پونگی با مزه ای بر زبان می آوردند،تحرک فضا به مدد فیلمبرداری سه بعدی خوب از آب در آمده بود و کل انیمیشن بر پایه رنگ های شاد و روشن و سر وصدای زیاد و تعدادی ترانه در ضرباهنگ لحظه ها شکل گرفته بود.

این فیلم برای بچه ها دیدنی تر است اما خوب من یک بچه ۱۰ ساله نیستم. حتی یک بچه ۶ ساله هم نیستم.ولی اگر ۱۰ ساله هم بودم قطعا فکر می کردم «عصر یخبندان :رانش قاره ای » برای خواهر و برادرهای کوچکم مناسبتر است.

انتهای خبر / خبرگزاری سینمای ایران/ کد خبر ۳۵۶۵۳


خبرگزاری سینمای ایران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.