قاسم رضایی؛ دارنده مدال طلای المپیک: خستگی برای ما معنا نداشت/ می‌دانستم باید حریف روس را در خاک بارانداز کنم

سارا علم بیگی ، خبرنگار اعزامی خبرآنلاین به لندن: وقتی مربیان تیم ملی صحبت می‌کردند، شانس سعید عبدولی را برای کسب مدال بسیار بیشتر می‌دانستند و حرفی از طلای قاسم رضایی نمی‌زدند. اما این کشتی‌گیر عالی کار کرد و به مدال طلا رسید. او تمام مسابقات خود را با اقتدار برد تا شب رویایی کشتی فرنگی ایران را رقم بزند. قاسم رضایی در گفت‌وگو با خبرنگار اعزامی خبرورزشی، از مدال طلایش صحبت می‌کند.

*روز بسیار حساسی را پشت سر گذاشتی و اتفاقا سربلند هم بودی.

روز قشنگی بود. هم تیم ایران قهرمان شد هم خودم.

*استرس نداشتی؟ چون طلای تو نقش مستقیمی در قهرمانی تیم کشتی فرنگی ایران داشت.

خوشبختانه مربیان اصلا به من نگفته بودند که نتیجه من چقدر تاثیرگذار است برای قهرمان تیم تا تمرکزم برای قهرمانی خودم باشد. به همین دلیل بدون استرس روی تشک رفتم. همه توانم را به کار بردم و خدا هم کمک کرد و برنده شدم.

*حتما مسابقه سعید عبدولی را دیدی. نترسیدی بلایی که سر او آوردند را برای تو تکرار کنند؟

دیدم چه بلایی سر او آوردند. با اتفاقاتی که برای عبدولی افتاد، متوجه شدم که چطوری با لابی داوری سر کشتی‌گیر را می‌برند که بقیه را قهرمان کنند. حتی در کشتی با حریف ترک، داور یک پوئن اخطار از من گرفت اما با تجربه‌ای که داشتم، برای کشتی آخر حواسم را بیشتر جمع کردم تا بدون نقص کشتی بگیرم.

*حریف روس چطور بود؟ راحت او را شکست دادی؟

تا به حال با او کشتی نگرفته بودم. ولی فیلم مسابقاتش را دیده بودم. می‌دانستم که باید در خاک باراندازش کنم. تاکتیک خوبی اتخاذ کردم و با همان تاکتیک برنده شدم. البته او هم حریف راحتی نبود.

*قبل از المپیک فکر می‌کردی طلا بگیری؟

همه آن‌هایی که به المپیک می‌آیند نوک قله را می‌بینند. برای یک نتیجه خیلی خوب می‌آیند. پایین‌تر را نمی‌بینند. تلاش من هم این بود که به این درجه برسم. در این مدت هم تمرینات سختی را پشت سر گذاشتم. ما خیلی آماده بودیم. طوری که بعد از فینال، اصلا احساس خستگی نمی کردم. حتی سرحال‌تر از قبل هم بودم. نه تنها من، که بقیه بچه‌ها هم همین‌طور بودند. کشتی به کشتی با ذهن بازتر مسابقه می‌دادیم. خستگی برای ما معنا نداشت.

*چند روز قبل از مسابقات، صورت تو عفونت کرده بود. نترسیدی که به مسابقه نرسی؟

دو سه روز قبل از مسابقه، کله خورد توی صورتم و لبم پاره شد. زخمش عفونی شد و بستری شدم و زیر نظر پزشکان بودم. پزشکان گفته بودند به مسابقه می‌رسم و من هم خیالم راحت بود.

۴۳ ۴۱

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.