ماهینی: تا امروز هزار تومان هم از پرسپولیس نگرفتم/ هیچ بازیکنی به اندازه دانیل و استیون نترسید

ورزش > لیگ برتر – ماهینی می گوید با کریم انصاری فرد حرف های بسیاری دربارهٔ بازی پرسپولیس و تراکتور زده اند.

کاوه علی اسماعیلی:حسین ماهینی مثل کارگردان، ماجرای انفجار در لبنان و اتفاقاتی که پیرامون آن برای تیم ملی و بازیکنان ملی پوش کشورمان رخ داد برای مان تعریف کرد. مصاحبه مدافع راست پرسپولیس و تیم ملی را بخوانید:

*از برد تیم ملی آغاز کنیم، چه پیروزی شیرینی بود!

بله خدا را شکر که راحت و مقتدر به جام ملت های آسیا صعود کردیم. این شرایط برای تیم ملی بسیار خوب است، تیم اول آسیا در صعود به جام جهانی برزیل بودیم و بهترین عملکرد را در مقدماتی جام ملت ها داشتیم. البته می توانست شیرینی برد بیشتر از اینها باشد ولی آن انفجار لعنتی همه چیز را خراب کرد.

*ماجرای انفجار چقدر روی عملکرد تیم تاثیر گذار بود؟

به هر حال نمی توان گفت تاثیری نداشت. به خدا قسم اصلا تمرکز نداشتیم که بازی را اداره کنیم. ترس بر همه ما غلبه کرده بود و گیج شدیم. بسیار شانس آوردیم وگرنه اوضاع بدتر از اینها می شد.

*چطور؟

قرار بود شب قبل از انفجار، به سفارت ایران برویم و در ضیافت سفیر شرکت کنیم اما برنامه مان لغو شد و درست فردای آن ضیافت بود که شنیدیم در نزدیکی سفارت، بمب منفجر کردند. به هر حال بی نهایت ترسیده بودیم. بسیار ترسناک بود، انصافا این جور مواقع آدم نمی تواند بی تفاوت باشد.

*می گویند شهر بیروت شبیه به صحنه هایی از فیلم های هالیوودی شده بود؟

بله دقیقا. اسکورت تیم ملی ایران را چند برابر کرده بودند، ما تحت تدابیر شدید امنیتی از هتل خارج آمدیم و ناخودآگاه می ترسیدیم که نکند اتفاق دیگری بیفتد یا کسی بخواهد اتوبوس تیم ملی را منفجر کند! به هر حال آدم اگر در این شرایط قرار بگیرد، فکرش به هر جایی می رود. نزدیک استادیوم که شدیم، ده ها تانک اطراف ورزشگاه بودند. انگار جنگ شده بود! در این دقایق، هیچ کس به فوتبال فکر نمی کرد. تمرکزمان به جنگ و انفجار بود نه فوتبال. نباید بازی را برگزار می کردند. کارلوس کروش بارها این را گفت ولی هیچ کس حرفش را گوش نداد.

*از کجا خبر انفجار را شنیدید؟

محل انفجار تا هتل محل اقامت ما، چند کیلومتری فاصله داشت و ما در زمان انفجار، چیزی نمی دانستیم ولی وقتی برای صبحانه به لابی رفتیم، متوجه شدیم تلویزیون لبنان در حال پخش مستقیم ماجرای انفجار است. در آن لحظه یادم می آید هیچ بازیکنی به اندازه دانیل داوری و استیون بیت آشور نترسیده بود. آنها از این مسائل را تجربه نکرده اند و طبیعی بود بیشتر از ما بترسند. البته ما هم تجربه ای نداشتیم فقط اینکه در خبرها و فیلم های جنگی، صحنه های واقعی این انفجارها را دیده بودیم اما داوری و بیت آشور یا قوچان نژاد و دژاگه کمتر با این اوضاع روبرو شده بودند. انصافا وحشتناک بود.

*حرف از بیت آشور شد، چرا حالا که خسرو حیدری مصدوم شده، نمی توانی فیکس تیم ملی در سمت راست خط دفاع شوی؟

اولا دعا می کنم خسرو هر چه زودتر به بازی ها برگردد چون او یک مهره موثر برای تیم ملی و استقلال است. از طرف دیگر تصمیم در مورد اینکه من بازی کنم یا استیون بیت آشور برعهده کارلوس کروش است. او باید بازیکنانش را انتخاب و ارنج کند. من که کاره ای نیستم، تنها وظیفه ام این است که همیشه آماده بازی باشم تا هر وقت سرمربی تیم خواست، به زمین بروم.

*این هفته لیگ آغاز می گردد آن هم با بازی تراکتورسازی – پرسپولیس. نظرت در این مورد چیست؟

بازی سختی است. امسال تراکتور سازی مثل یک مدعی واقعی قهرمانی فوتبال بازی می کند و عملکردش واقعا عالی بوده، مجید جلالی هم مربی بزرگی است که در کنار هواداران تراکتورسازی و آن بازیکنانی که در این فصل جذب کرده اند، یک تیم خوب و خطرناک ساخته است. ما هم پرسپولیسیم و می خواهیم با دست پر از تبریز برگردیم. حتما برای کسب برد تلاش می کنیم و حتی یک قدم هم عقب نمی نشینیم. ان شالله با یک برد خوب از تبریز برمی گردیم.

*باید در این بازی با کریم انصاری فرد هم تقابل داشته باشی. کدام تان برنده این نبرد میباشید؟

اتفاقا در اردوی تیم ملی ساعت ها در مورد این بازی حرف زدیم. البته برای هم کری نمی خواندیم ولی حرف های بسیاری در خصوص تراکتور – پرسپولیس داشتیم!

*وضعیت مالی باشگاه پرسپولیس بسیار خوب نیست، صدای سیدجلال حسینی هم درآمد. تو چه وضعیتی داری؟

همه می دانند چه شده و چه شرایطی داریم. بله حسینی بسیار از مسائل را گفت، وضعیت مان اصلا خوب نیست. فقط خودم را می گویم، حدود ۵ ماه قبل، تمام مبالغ فصل قبل را تسویه کردیم اما برای این فصل، با اینکه ۱۵ بازی انجام دادیم و نیم فصل تمام شده، هنوز حتی یک هزار تومانی هم نگرفته ام. نمی دانم این وضعیت تا کی ادامه می یابد ولی به هر حال منتظریم مسئولان باشگاه کاری انجام دهند. این طور که نمی شود. تا امروز در این مورد حرفی نزده ام اما دیگر نمی توانم بی تفاوت باشم.  

۲۵۱ ۴۱