ما از ‌آن طرف دوربین ‌آمده‌ایم

جام جم آنلاین: ۱٫ بازیگر ـ کارگردان همیشه ترکیب وسوسه‌برانگیزی برای تماشاگران بوده است. چه فردی که از بازیگری آغاز کرده و به کارگردانی رسیده باشد‌ که نمونه‌های فراوانی دارد ‌ و چه برعکس که از کارگردانی شروع کرده و جذابیت‌های بازیگری، او را جلوی دوربین آورده باشد که این یکی نیز بی‌سابقه نیست.

اما این جذابیت تنها تابع سلیقه و کنجکاوی تماشاگر نبوده است. بسیاری از اهالی سینما در قید این جذابیت‌ها ماندند و از پستی به پستی دیگر در سینما کوچ کردند و برخی نیز در پست‌های تازه‌شان ماندند.

این اتفاق تا جایی پیش رفت که تهیه‌کننده‌ای همچون حسین فرحبحش به ساخت فیلم رو آورد و آنقدر تجربه اول (با تمام حاشیه‌های موجود) برایش شیرین بود که در حین اکران اولین ساخته‌اش، دومین فیلم را هم جلوی دوربین برد، از این دست افراد در سینمای ایران کم نبوده و نیستند.

محمد نیک‌بین، تهیه‌کننده دیگری بود که جلوی دوربین رفت و بازیگر شد، در میان شغل‌های موجود در سینما همواره بازیگری از آن دسته از مشاغلی بوده است که جذابیت ویژه‌ای داشته است، اما وقتی نگاهی به تعداد زیاد بازیگرانی می‌اندازیم که به کارگردانی روی آورده‌اند می‌توان این جذابیت ویژه را از آن کارگردانی دانست.

چیزی که قدرت خلق به هنرمند می‌دهد و این ویژگی حتی در بدترین شکل ممکن آنقدر دلچسب است که کمتر بازیگری که کارگردان شده است بخواهد از خیرش بگذرد.

این پرونده نگاه کوچک و گذرایی دارد به برخی از مهم‌ترین بازیگرانی که به پشت دوربین آمدند تا بتوانند لذت خلق اثر را بچشند.

۲٫ جشنواره سی‌ام فیلم فجر در شرایطی برگزار شد که سینما حال چندان خوبی نداشت و بسیاری از بحرانی سخن می‌گفتند که بیشتر گریبان شرایط تولید فیلم را سخت کرده بود، اما در همین دوره از جشنواره چهار کارگردان با فیلم‌هایشان راهی جشنواره شده بودند که مخاطبان سینما آنها را بیشتر با عنوان بازیگر می‌شناختند.

رضا عطاران با فیلم «خوابم می‌آد» هم توانایی‌های بازیگری‌اش را دوباره به رخ کشید و هم نشان داد تنها در ساخت سریال‌ها موفق نیست و نمی‌توان او را فقط آشنا به مدیوم تلویزیون دانست و او می‌تواند بخوبی قواعد سینما را در ساخته‌هایش اجرا کند.

این نکته به چشم داوران هم آمد تا عطاران به واسطه این فیلم بتواند جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول را نصیب خود کند.

دیگر بازیگری که تجربه کارگردانی موفقی را در جشنواره پشت سر گذاشت، پیمان معادی بود. بازیگری که قبل از این‌که جلوی دوربین اصغر فرهادی برود، فیلمنامه‌نویس موفق و خوبی بود.

فیلم موفق و البته پرفروش آواز قو (سعید سهیلی) کار اوست، کما (آرش معریان) و کافه ستاره ساخته سامان مقدم از دیگر فیلم‌های این فیلمنامه‌نویس است، اما او در ساحت کارگردان هم توانست موفقیت خوبی کسب کند و اولین ساخته‌اش به عنوان فیلم محبوب تماشاگران جشنواره انتخاب شد، جایزه‌ای که معمولا برای کارگردانان گاهی از جایزه اصلی جشنواره مهم‌تر و البته معتبرتر است.

حمید امجد و فرامرز قریبیان هم از دیگر کارگردانانی بودند که در جشنواره سی‌ام با ساخته‌های خودشان حضور داشتند هرچند فیلم قریبیان در جشنواره به نمایش درنیامد.

۳٫ این اتفاق تنها مختص ایران نیست و نمی‌توان حتی ارزشگذاری خاصی روی آن داشت. به این مفهوم که نمی‌توان آن را به عنوان ایراد مطرح کرد و چندکاره بودن هنرمند را محکوم کرد، چراکه در دنیای حرفه‌ای سینما، بسیاری از هنرمندانی حضور داشتند که هم بازیگران موفقی بودند و هم شاهکارهایی بسیار را در ساحت کارگردان خلق کرده‌اند.

نمونه مهم و البته ویژه این عرصه در جهان کلینت ایستوود است که همچنان به کارگردانی و بازیگری‌اش ادامه می‌دهد و همچنان تماشاگرانش مشتاق و کنجکاوند تا اثر جدیدی از این پیرمرد جوان دل آمریکایی بر پرده سینماها ببینند بنابراین نمی‌توان بازیگران این عرصه را محکوم کرد که اگر دست به ساخت فیلم نمی‌زدند می‌توانستند بازیگر خوبی بمانند و البته بالعکس.

چند شغله بودن و چند کاره بودن در سینمای ایران به قدری عادی است که کمتر کسی از دانستن این که یک نفر هم کارگردان باشد هم بازیگر، تعجب کند.

بر همین اساس این رویکرد بخشی از ویژگی‌های سینمایی است و گریزی از آن نیست. در حوزه کارگردانی و بازیگری هم تعدادی از سینماگران به طور توامان و مشترک هر دو کار را پیش می‌برند و برای این شکل فعالیت در سینما هم دلایل خاص خود را دارند.

میثم اسماعیلی – جام‌جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.