مجید عباسی فراهانی؛ ˝من هنرمند نیستم˝

۲۹م دیماه ،

پرفورمنس من هنرمند نیستم با حضور مجید عباسی فراهانی در سه میدان انقلاب، فاطمی و ونک هصر روز چهارشنبه ۲۷ دی ماه اجرا شد.

 به گزارش خبرنگار تجسمی هنرآنلاین؛ دوران معاصر دوران به چالش کشیدن تعاریف هنرمند، اثر هنری، مکان نمایش، و مخاطب است. فعالیت مخاطب اهمیت دارد و بنابراین مکان نمایش اثر نیز مهم است. هنرمندان بسیاری تلاش کرده اند تا خود به سراغ مخاطب بروند، آنها معانی فرهنگی و اجتماعی اثر را با حضور خود در میان مردم – بدون در نظر گرفتن سرمایه فرهنگی و یا اقتصادی آنها- بازتولید می کنند.
حضور هنرمندان در اجتماع امروز با توجه به نیازهای فرهنگی جامعه ایرانی ضروری به نظر می رسد، بنابراین مجید عباسی فراهانی که آثار خود را در نمایشگاه های انفرادی و گروهی بسیاری نمایش داده است، این هویت فرهنگی را در تعریف مخاطب جستجو خواهد کرد.
او نمی خواهد در مکعبی سفید منتظر دیگر هنرمندان و یا قشر کوچکی از هنردوستان بنشیند. می خواهد به میادین شهر برود و نقش اجتماعی خود را با دادن کاغذی با تیتر “من هنرمند نیستم” به چالش بکشد. حضور هنرمند و انکار هویت فرهنگی خود در این رخداد سبب می گردد ذهن مخاطب معنی اثر را در متن فرهنگی متفاوتی قضاوت نماید. یا آن را تعریف می کند و یا مانند کاغذی تبلیغاتی که ناخواسته در دستان او جای گرفته است، به سطل زباله می اندارد.

“از دید ژاک دریدا، افلاطون حضور گوینده با خود و نزد خویش را اولین مرتبه مکاشفه حقیقت می داند و دومین مرتبه را در برخورد دو فرد در زمان و مکانی واحد به منظور گفتگو می شمارد.

گفتگو با مخاطب سبب می گردد تا معنای اثر شکل بگیرد این گفتگو نه تنها می تواند با قدرت انتزاع کلمات یا تصاویر انجام شود بلکه با حضور ایده هنرمند در ذهن مخاطب به صورت دو بعدی و یا سه بعدی امکان پذیر است. معیار تعریف “هنرمند” از نظر اجتماع چیست؟ چه کسی “مخاطب” اثر هنری شناخته می گردد؟ آیا می توان با تعریف فضای نمایش، مخاطب “اثر هنری” را انتخاب نمود؟

دراین اجرا که بی شک با تعجب مردم همراه بود؛ مجید عباسی فراهانی یک کت و شلوارطوسی پوشیده بود وبا صورت و موهایی که آبی شده بودند درحالی که یک کیف دست ساز آبی که بر روی آن به زبان فارسی و لاتین نوشته شده بود “من هنرمند نیستم” به میان مردم آمد.

او کارت های آبی رنگی که برروی آن به فارسی و لاتین نوشته شده بود “من هنرمند نیستم” را برای مردم امضا می کرد و هنگام امضای این کارت به آنها می گفت که این یک اثر هنری است از آن محافظت کنید.

این موضوع با بازخوردهای متفاوتی از سوی مردم همراه بود، بعضی از او پرسیدند که چه گونه ممکن است که این یک اثر هنری باشد، بعضی نیز در پی این بودند که دوباره کارت های دیگری از او دریافت کنند. بعضی نیز در حالی برایشان عجیب بود با برخورد تمسخر آمیز با این اجرا روبرو شدند.

مجید عباسی می گوید: جامعه امروزی ما نیازمند حضورموثر هنراست، اما چه عاملی سبب شده، تا نقش هنر نادیده گرفته شود؟ آیا هنوز بسترمناسب فرهنگی را فراهم نکرده است.در این میان اما ، هنرمند کیست؟ مسئولیت وی چیست؟ چرا هنرمند خطاب می گردد؟ و جایگاه حضور یک هنرمند در جامعه کجاست؟ این بحث ها و گفتگو ها و مشاجره ها همه و همه سوالاتی بی پایان است.

وی افزود:از جهتی هنرمند تابع، محصول انحصاری شدن هنر و منابع مالی آن به مثابه ابزار قدرت به دست عده معدودی است و از طرفی دیگر، هنرمند مستقل ، محدود به عقب نشینی است.
 

در تقابل با این روند ، سعی بر آن است که هنر امروز را از چهارچوب های مرسوم خارج نمود ،تا بتوان آن را بدون دخل و تصرف و واسطه ، خالص و ناب ارائه نمود.

عباسی ادامه داد: البته می توان از دیدگاهی دیگر اجراهای این چنینی را نقدی بر فضای بعضی گالری های ایران دانست که هویت و ادامه فعالیت یک هنرمند را وابسطه حمایت گالری می داند و معتقدند که بدون هنوز و حمایت آنها یک هنرمند هیچ است.

مجید عباسی فراهانی قصد دارد که تا پایان سال جاری پرفورمنس دیگری را نیز در خیابان اجرا کند.
 

گزارش تصویری مرتبط


آخرین خبرها
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.