هدیه اولین زوه ام را با پولی که مادربزرگم داد کتاب قصه خریدم.
وی در این باره تصریح کرد: و زمانی که برای اولین بار روزه گرفتم هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم و بعد از رفتن به خانه عمویم با بچه ها مشغول بازی شدم.
سعادت ادامه داد: هنگام بازی با بچه ها خیلی بد زمین خوردم و اصلا متوجه نشدم که به من آب قند دادند و بعد از اینکه به هوش آمدم و متوجه باطل شدن روزه ام شدم در حدود دو ساعت گریه کردم.
سعادت عنوان کرد: اولین بار که روزه گرفتم مادربزرگم پول داد تا کتاب قصه بخرم و بعد من با بچهها رفتم و کتاب قصه خریدم.
وی در خصوص تفاوت ماه رمضان های گذشته با امروزه اظهار داشت: در گذشته هم دور هم بر سر سفره افطار می نشستند و ماه رمضان صفا و صمیمت خاصی داشت ولی هم اکنون به دلیل مشکلات و شرایط زندگی مردم دور هم نیستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای خود و همه مردم سلامتی و آرامش آرزو می کنم./ی۲
باشگاه خبرنگاران