مرگ اخلاق در فوتبال مدرنیسم، فوتبال و…

از آنجایی که زمانه، رویکرد سنت ستیز خود را به پیش برده و اخلاقیات انسانها که روزی عقاید نهادینه شده در وجودشان بود را زیر چرخ دنده های مکاتب فکری غرب(مدرنیته، پست مدرن و ترانس مدرن) له می کند، تفاوت فکری و اعتقادی نسل ها نیز روزبه روزعیان ترمی گردد.

سرویس ورزشی عمارها/ اگر دیروز واژه هایی بنام غیرت، تعصب، احترام به پیشکسوت(بزرگتر)، ازجان مایه گذاشتن برای رسیدن به هدف و… در روح و خون آدمهای زمانه نمود داشت، امروز از این واژه ها تنها لفظشان باقی است و هیچ روحی برای آنان نمی شود متصورشد. فوتبالی که درطول سه دهه سپری شده از انقلاب، بیت المال را هنگفت، هنگفت بلعیده، قطعأ زیانش بر همه ارکان اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و… جامعه ما بسیار بیشتر از سودش بوده است(تازه اگر قائل به سودآوری آن باشیم)

فوتبال را می توان بستر مناسبی برای ناشایست سالاری و عرضه بی اخلاقی در جامعه دانست. توجه افراطی رسانه ها به پدیده استعماری فوتبال و تزریق هیجان کاذب به جامعه، عوامل دخیل در این رشته همه گیر را دچار توهم ساخته و خود را گلادیاتور! فرض می کنند.

بعنوان مثال بازیکنی که در تیمهای مطرح کشور بازی می کند، آنقدر تیتریک روزنامه های ورزشی و غیرورزشی می شود و مصاحبه انجام میدهد و شهرت پوچ بدست می آورد که ناگهان غالب تهی کرده و درون خود را از یاد می برد. آفات این، چیزی جز غرق شدن در فحشا و اصالت بخشیدن فرد به ضدارزشها نمی باشد اگر چه قلیلی از این قشر مستثنای از این دگرگونی بوده و

سلامت اخلاقی و اعتقادی خود را حفظ می کنند. نتیجه محوری مجموعه مدیریتی و فنی یک باشگاه نیز همواره بر روند نزولی اخلاق و اهمیت دادن به ارزشها در فوتبال می افزاید.

مثلأ در باشگاهی یک بازیکن برخلاف حرف مربی تیم، بازیکنان دیگر را از انجام تمرین نهی و دستور لباس پوشیدن را صادر می کند! و باشگاه براحتی از کنار این بدعت می گذرد! اگر قائل به پیشرفت فوتبال در گرو تزریق پولهای کلان به فوتبال باشیم، کم کم باید فتنه ای عظیم از سوی مرفهان بی درد رشد یافته با این مکتب، در ساختار و مدیریت جزء جزء فوتبال را نظاره گر باشیم.متأسفانه این عبور از سنت و ورود به مدرنیته در فوتبال نیز جلوه گر شده و بطورمثال اگر بازیکن تا دیروز به عشق و علاقه به پیراهن تیم پا به توپ می شد یا از سر غیرت تا آخرین لحظه با حریف پیکار می کرد امروز توجهی به این مسائل نداشته و همه هم و غم و اولویتش پول است.

جامعه ای که متأسفانه الگویش را از جنگهای زرگری برنامه بیمارپرور ۹۰ و شخصیتهای آن انتخاب می کند و بنیان فکری و اعتقادی خود را بر اساس شخصیتهای افلیج شکل گرفته در غالب پول حاضر در فوتبال تنظیم می کند، راهی جز به ترکستان را درپیش نگرفته است. البته این نگرش، حاصل خوراکی است که از سوی رسانه ملی تهیه شده و به کام مردم می نشیند!

تازمانی که دین، در همه ارکان جامعه من جمله فوتبال ظهور و بروز پیدا نکرده است و در جایگاه نخست اولویتها قرار نگیرد، شاهد یکه تازی بی اخلاقی در فوتبال خواهیم بود…


بولتن نیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.