میهمانی دوم/ منم سلام

نویسنده این وبلاگ در تازه ترین مطلب خود به استقبال ماه میهمانی خدا رفته است.

به گزارش مجله شبانهممتازنیوز، وبلاگ منم سلام در آخرین یادداشت خود مطلبی درباره فرا رسیدن ماه مبارک رمضان منتشر کرده است:

دعای روز دوم ماه خدا

اَللّهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ وَ

وَفِّقْنى فیهِ لِقِرآئِهِ ایاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ  

…………………………..

خدایا نزدیکم کن در این ماه بسوى موجبات خوشنودیت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت

و موفقم دار در این روز بخواندن آیات قرآنیت به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان  

…………………………..

دو روز است که لب از خوردن فرو بسته‏اى. تلاش کن تا به خشنودى پروردگارت نزدیک تر و از خشم او دور شوى. از مهربان ترین مهربانان توفیق خواندن آیاتش را طلب کن!

بهترین عمل در ماه میهمانی خدا

در ادامه روایت خطبه‌ى شعبانیه پیامبر اعظم (ص) آمده است که امیرالمؤمنین (ع) از پیغمبر سؤال می فرمایند که : در این ماه کدام عمل بافضیلت‌تر است ؟

ایشان در جواب می فرمایند:

«الورع عن محارم اللَّه».

اجتناب از گناهان و از محارم الهى.

جدای از معرفی بهترین عمل در ماه مبارک رمضان ، درس دیگری که می توانیم از این روایت بیاموزیم ، موقعیت شناسی است ، همان طوری که مولایمان علی (ع) از موقعیتی که پیش آمده بود استفاده نمودند و سؤالی زیبا از پیامبر(ص) نمودند.

برگرفته از خطبه شعبانیه حضرت رسول(ص) +

میهمانان علی (ع)

مردی با پسرش به عنوان مهمان بر علی علیه السلام وارد شدند. علی با اکرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا قنبر، غلام معروف علی، حوله ای و طشتی و ابریقی برای ست شویی آورد. علی آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید. مهمان خود را عقب کشید و گفت:

«مگر چنین چیزی ممکن است که من دستهایم را بگیرم و شما بشویید؟»

علی فرمود: «برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نیست، می خواهد عهده دار خدمت تو بشود، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد، چرا می خواهی مانع کار ثوابی بشوی؟»

باز هم آن مرد امتناع کرد. آخر علی او را قسم داد که «من می خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم، مانع کار من مشو.» مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد. علی فرمود:

«خواهش می کنم دست خود را درست و کامل بشویی، همان طوری که اگر قنبر

می خواست دستت را بشوید می شستی، خجالت و تعارف را کنار بگذار.»

همینکه از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد بن حنفیه گفت:

«دست پسر را تو بشوی. من که پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی. اگر پدر این پسر در اینجا نمی بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود من خودم دستش را می شستم، اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها در احترامات فرق گذاشته شود.» محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست. امام عسکری وقتی که این داستان را نقل کرد فرمود: «شیعه حقیقی باید این طور باشد.» 

داستان راستان / جلد دوم / استاد شهید مرتضی مطهری

استفاده از فرصت میهمانی خدا (پای صحبت حضرت آقا)

در همین خطبه‌اى که اشاره شد(خطبه شعبانیه)، رسول مکرم فرمودند که «شهر دعیتم فیه الى ضیافه اللَّه»؛ این یک ماهى است که شما در این ماه دعوت شده‌اید به میهمانى الهى. خود این جمله در خور تدبر و تأمل است؛ دعوت به میهمانى الهى. اجبار نکردند که همه ‌ى افراد    از این میهمانى استفاده کنند؛ نه ، فریضه  قرار داده‌اند؛ اما تحت اختیار خود ماست که از این میهمانى استفاده بکنیم یا نکنیم. بعضى هستند که در این میهمانى عظیم اصلاً فرصت این را پیدا نمی کنند که به این دعوتنامه توجه کنند. غفلت آنها،فرورفتگى آنها در کار مادیت و دنیاى مادى به قدرى است که آمدن و رفتن ماه رمضان را نمی فهمند.مثل همین که کسى را براى یک میهمانى بسیار با شکوه و پرخیر و برکتى دعوت کنند و او فرصت نکند؛غفلت کند از اینکه کارت دعوت را حتّى نگاه کند. اینها که دستشان بکلى خالى می ماند.بعضى می فهمند این میهمانى هست،اما به این میهمانى نمی روند. کسانى که خداى متعال به آنها لطف نکرده است و توفیق نداده که با اینکه عذرى ندارند ، روزه را نمی گیرند یا از تلاوت قرآن یا از دعاهاى ماه رمضان محروم می مانند، آنها همین افراد هستند. کسانى هستند که وارد این میهمانى نمی شوند، نمى‌آیند به این میهمانى؛ حساب اینها روشن است. جمع کثیرى از مردم مسلمان – امثال ما – وارد این میهمانى می شویم، اما بهره‌ى ما از این میهمانى به یک اندازه نیست؛ بعضى‌ها بیشترین بهره را از این فرصت می برند.

بیانات در خطبه های نماز جمعه ۲۳ خرداد ۸۶ +

این را نیز گوش دهید

علی (ع) را نمی‌توانید فریب دهید؛ ای لذت‌های دنیوی! +

قول امروز من

چیزی که از آن اطلاعی ندارم را مثل مرد می گویم که

“نمی دانم”

و کاری که قادر به انجامش نیستم با شجاعت می گویم که

“نمی توانم”

امام علی (ع) می فرمایند: کسی که از گفتن “نمی دانم” روی گردان است ، به هلاکت و نابودی می رسد.نهج البلاغه / حکمت ۸۵

همچنین می فرمایند: کسی که چیزی از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است. نهج البلاغه / حکمت


باشگاه خبرنگاران

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.