جام جم آنلاین: از دو سال پیش تاکنون، امواج بیداری اسلامی، کشورهای عرب منطقه و شمال آفریقا را درنوردیده و اوضاع سیاسی کشورهایی چون تونس، مصر، لیبی، یمن، بحرین، اردن و در سطحی کوچکتر عربستانسعودی، عمان، کویت، مراکش، الجزایر، موریتانی و سودان را ملتهب و دگرگون کرده است.
حکومتهای مستبد برخی از این کشورها از جمله مصر و تونس در برابر این امواج تسلیم شدهاند و بعضی نیز همچون سرهنگ قذافی، دیکتاتور لیبی کشته شدند تا ثابت شود که حرکت به راه افتاده در میان مردم منطقه، توقفناپذیر است و سایر حکومتهای مستبدی نیز که در برابر این حرکتهای اسلامی مقاومت میکنند، نباید به آینده خود چندان امیدوار باشند.
این تحولات، هجدهم دسامبر ۲۰۱۰ با قیام تونس در پی خودسوزی محمد بوعزیزی در اعتراض به فساد و بدرفتاری پلیس آغاز شد و به مصر و لیبی نیز گسترش یافت و ظرف چند ماه، حکومتهایی که از حمایتهای بالای غرب و بویژه آمریکا بهره میبردند ساقط شدند.
به جز این کشورها، انقلاب مردم یمن نیز تقریبا به سرانجام رسیده و در برخی دیگر از کشورهای عرب منطقه همچون بحرین، مردم همچنان در حال مبارزه برای رسیدن به حقوق خود هستند.
در تمامی این انقلابها که بسیاری از تحلیلگران آنها را امتداد انقلاب اسلامی سال ۵۷ ایران میدانند، زنان مسلمان دوشادوش مردان جنگیدند و در آنها نقشآفرینی کردند.
پیش از این انقلابها نیز اگر به صفحات تاریخ رجوع کنیم نمونههای زیادی از نقشآفرینی زنان در مبارزات سیاسی به چشم میخورد.
این نقشآفرینی به یک یا دو کشور نیز محدود نمیشود و پهنهای به وسعت تمامی کشورهایی که در آنها مبارزاتی در جریان بوده است را در بر میگیرد. در ادامه به مرور زندگی و سرگذشت برخی از این زنان مبارز خواهیم پرداخت.
توکل کرمان (یمن)
بالاگرفتن اعتراضات مردمی به حاکمیت علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن طی سال گذشته بود که نام توکل کرمان، مادری با سه فرزند و رئیس گروهی موسوم به «زنان روزنامهنگار بدون غلوزنجیر» را برای اولین بار بر سر زبانها انداخت.
این زن ۳۲ ساله یمنی که پس از سال ۲۰۰۷ میلادی هر سهشنبه همراه تعداد دیگری از زنان در مخالفت با حاکمیت صالح در برابر دانشگاه صنعا، دست به تحصن میزد با شروع اعتراضات به یکی از رهبران شاخص معترضان تبدیل شد.
خواسته اول مبارزان یمنی از جمله کرمان، باز شدن فضای سیاسی کشور و اصلاح شرایط اقتصادی این کشور ۲۳ میلیونی بود که ۴۰درصد از جمعیتش با درآمدی حدود دو دلار در روز زندگی میکنند.
گفتنی است در یمن ، صالح عملا قدرت را از دست داده و متعهد شده، در پایان دوره کنونی ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۴ برای همیشه از قدرت کنارهگیری کند. این در حالی است که کرمان و دیگر مخالفان خواستار حذف فوری او از قدرت هستند. کرمان به خاطر اعتراضاتش به دولــت صالح بارها به زندان افتاده و شکنجه شده است.
ویلما لوسیا اسپین (کوبا)
بسیاری از رهبران انقلاب کوبا خود از طبقه ثروتمندان آمریکایلاتین بودند که در کنار تودهها به حاکمیت این کشور پایان داده و قدرت را به دست گرفتند.
فیدل کاسترو وکالت خوانده بود، ارنستو چهگوارا پزشک بود و ویلما از خانوادهای ثروتمند بود به آمریکا رفت و در انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) شیمی خواند.
در بحبوحه نبرد مسلحانه با رژیم باتیستا در کوبا بود که ویلما با گرایشهای مارکسیستی به صف مبارزان پیوست تا با پیروزی انقلاب کوبا به بانوی اول کوبای انقلابی تبدیل شود.
ویلما که همیشه لباس نظامی به تن داشت با پیروزی انقلاب به چهرهای محبوب برای مردم کوبا تبدیل شد.
همه ویلما را پس از پیروزی انقلاب دیده بودند و از روزهای پر اضطراب نبرد مسلحانه با رژیم باتیستا را – که او در آن چون مردان جنگید – از یاد نمیبرند.
جمیله بوپاشا (الجزایر)
انقلاب الجزایر، بستری مهم برای نقشآفرینی زنان بود و چهرههای زیادی چون جمیله بوپاشا، صحیه، حسیبه بن بوعلی، بهیه و جمیله بوجرید، برای آزادی این کشور از سلطه فرانسویان اشغالگر مبارزه کردند.
اما در میان این چهرهها، جمیله بوپاشا از همه معروفتر است. او که الان ۷۴ سال دارد در مسیر مبارزات به زندان افتاد و بشدت شکنجه شد اما زنده ماند تا بعد از استقلال الجزایر، روایتگر مرارتهایی باشد که همرزمانش برای رسیدن به این استقلال تحمل کردند.
بوپاشا از اعضای اصلی جبهه آزادیبخش الجزایر بود و در سال ۱۹۶۰ و در سن ۲۳ سالگی دستگیر و در فرانسه زندانی شد.
یک وکیل تونسیالاصل فرانسوی به نام ژیزل حلیمی، وکالت پرونده بوپاشا را بر عهده گرفت و او پس از استقلال الجزایر در ۱۹۶۲ آزاد شد.
دادگاههای جمیله بوپاشا به یکی از جنجالیترین محاکمات تبدیل شد و وکیل بوپاشا در این دادگاهها شرح مفصلی از شکنجههایی که فرانسویان به این زن داده بودند را افشا کرد.
یکی از جملات معروف بوپاشا در زندان فرانسویها این بود: هنگامی که خلق اراده میکند سرنوشت باید به او بگوید چشم. شبهای تاریک باید رخت بربندد و زنجیرها باید از هم بگسلد.
ژانت جاگان (گینه)
ژانت جاگان در واقع آمریکایی است و اواسط قرن گذشته در شهر شیکاگـــــو به دنیا آمده است.
تازه دوران نوجوانی را پشت سر گذاشته بود که با چدی جاگان، دانشجویی از گینه که در دانشگاه شیکاگو دندانپزشکی میخواند آشنا شد و مدتی بعد با او ازدواج کرد.
او همراه همسرش و پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۹۴۳ به گینه رفت. با هم مطب دندانپزشکی راه انداختند و او به عنوان دستیار همسرش شروع به کار کرد. جاگان خیلی زود وارد فعالیتهای سیاسی شد و در مبارزات ضداستعماری علیه بریتانیا حضور یافت.
سال ۱۹۴۶ حزب ترقیخواه «مردم» را دایر کرد. در مسیر مبارزه با استعمار بریتانیا بارها به زندان افتاد، اما با پیروزی بر استعمارگران و به نیابت از حزبش در سال ۱۹۹۷ به ریاستجمهوری گینه مستقل و آزاد رسید.
آنگ سان سوچی (برمه)
۱۵ سال حبس خانگی سوچی در برمه، او را به چهرهای شناخته شده در جهان تبدیل کرد و برای حاکمیت نظامی این کشور چارهای جز آزاد کردن او در نوامبر سال ۲۰۰۰ میلادی باقی نگذاشت.
سوچی در حالی از حبس خانگی آزاد شده است که کشورش هنوز در قالب همان حکومت سابق نظامیها اداره میشود.
این فعال سیاسی که در کشورش نماد مبارزه با استبداد تلقی میشود تلاش زیادی برای واداشتن حاکمیت نظامی کشور به اعطای آزادیهای مدنی بیشتر به مردم و تن دادن به مردمسالاری انجام داده است.
او فرزند یکی از فعالان ضدرژیم است که به دست نظامیان ترور شد، مدتی را خارج از کشور گذراند و عاقبت سال ۱۹۸۸ به کشورش بازگشت تا سری به مادر بیمارش بزند.
در همین حین اعتراضاتی به سوءمدیریت رژیم حاکم شکل گرفت که طی آن ارتش به سوی تظاهرات کنندگان شلیک کرد و عدهای را کشت. سوچی در جمع گروهی از مبارزان صحبت کرد و مدتی بعد حزب اپوزیسیون نشناللیگ را تاسیس کرد.
هریت تابمن (آمریکا)
وقتی هریت، کودک بود تصمیم گرفت در برابر بردهداری بایستد. سیاهان در دوره بردهداری آمریکا از هیچ حق و حقوقی برخوردار نبودند تا آنجا که سودای آزادی میتوانست به قیمت جان آنها تمام شود.
او که سال ۱۸۲۰ متولد شده بود در جوانی از ایالت مریلند در شرق آمریکا گریخت و به پنسیلوانیا که ایالتی آزاد بود، رفت. این اولین سفر از ۱۹ سفری بود که او داشت و در آنها هدایت حدود ۳۰۰ برده را برای فرار به سوی آزادی برعهده گرفت.در طول جنگهای داخلی آمریکا بود که تابمن عنوان اولین فرمانده نظامی زن را از آن خود کرد و در چند نبرد با نیروهای اشغالگر انگلیسی جنگید.
تابمن را بیشتر به عنوان فعال مبارز برای استیفای حقوق سیاهان و آزادی بردههای آمریکا میشناسند. زندگی او مملو از مبارزات دردآور و سخت برای آزادی سیاهان آمریکا بود؛ آرزویی که در دوران زندگی او برآورده نشد.
کرازون آکینو (فیلیپین)
یکی از رهبران اصلی قیام سال ۱۹۸۶ مردم فیلیپین علیه دیکتاتوری فردیناند مارکوس که ۲۰ سال قدرت را در این کشور در دست داشت کسی نبود جز آکینوی میانسال.
آکینو تا پیش از این قیام، زنی خانهدار بود و همسرش در سنای فیلیپین که در دوران مارکوس نهادی نمایشی بود، عضویت داشت.
تحولات زندگی آکینو از وضعیت زنی خانهدار که هیچ فعالیت سیاسی نداشت تا رسیدن به کاخ ریاستجمهوری خود داستانی طولانی است که با ترور بنیگو آکینو، همسرش شروع شد.
بنیگو آکینو سال ۱۹۸۳ از تبعید در ایالاتمتحده به فیلیپین بازگشت تا در انتخابات ریاستجمهوری آن سال به عنوان نامزد حضور یابد و با مارکوس به رقابت بپردازد اما در همین رقابتها به دست رقیبانش ترور شد.
کرازون پس از مرگ شوهرش به جای او نامزد انتخابات شده و در اعتراض به عملکرد مارکوس خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد.
مارکوس پیروز انتخابات معرفی شد و همین رویکرد زمینهساز اعتراضات مسالمتآمیزی شد که کرازون رهبری آن را برعهده داشت. عاقبت ارتش دست از حمایت مارکوس برداشت تا زمینهساز سقوط او شود.
رضا سادات – جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version