هر شب با قرآن/ نقطۀ اوج داستان یوسف و زلیخا

۲۹خردادماه،

آیه ۲۴ سوره یوسف


وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ ﴿۲۴﴾
و در حقیقت [آن زن] آهنگ وی کرد و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود آهنگ او می‌کرد چنین [کردیم] تا بدی و زشتکاری را از او بازگردانیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود (۲۴)

اینجا قصهٔ عشق به نقطهٔ جوش می رسد: زلیخا به هزار اشتیاق و تمنا دست در دامن یوسف می زند و یوسف با ملاحظه برهان پروردگار از معرکه عشق می گریزد.در این نکته مفسران بسیار بحث کرده اند که مقصود از برهان رب چیست و با تکیه بر بعضی خبرها و احادیث مطالبی آورده اند که نه تنها راه حقیقی نمی برد بلکه راه را بر فهم حقایقی می بندد. آنها که گفته اند جبرئیل بر یوسف ظاهر یوسف ظاهر شد و او را از ظرف خداوند عتابی کرد که اگر چنین کنی از پیغمبری عزل خواهی شد، بدین سوال پاسخ نمی دهند که اگر یوسف به سبب ظهور جبرئیل از این معرکه به سلامت خارج آمده است.آنان که جبرئیلی و فرشته ای بر ایشان نازل نمی شود چه گناه خواهند داشت که یوسف نیز اگر این ظهور جبرئیل نبود از وسوسهٔ نفس نمی رست.


کار قدیسان باید چنان باشد که بقیه مردمان نیز بتوانند به دنبالشان بروند و اگر آم کار با معجزاتی صورت گیرد مردم از پیروی آنان نومید می شوند.برهان رب باید چیزی باشد که همه مردمان بتوانند در مواجهه با وساوس نفسانی از آن بهره بگیرند و آن چیزی نیست جز فرشته ای که خداوند بر هر نفسی مراقب و محافظ کرده است: «إنّ کلُ نفسٍ لما علیها حافظ» (طارق:۴).آری فرشته ای است در داخل ما هرگاه نفس اماره ما را به ظلم و ستمی و تجاوز به حقی دعوت کند با صدای روشن و کلام قاطع ما را از آن نهی می کند.

برای ملاحظه مجله شبانه اینجا کلیک کنید


باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.