۳ م دیماه ،
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
وَ لَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ
و اگر پروردگار تو میخواست، همه اهل زمین جمیعاً ایمان میآوردند، پس آیا تو میخواهی مردم را اجبار کنی که ایمان آورند.
*در قرآن مکرر و به عبارتهای گوناگون آمده است که دین یک عرضه و یک پیشنهاد است، چیزی نیست که بر کسی بار شود و به اجبار به اجرا درآید.
*از مضمون این ایه چنین بر میآید که مشیت خداوند در نظام کل آن نیست که همگی مردمان به مقام و مرتبه ایمان راه یابند بلکه بسیاری همچنان منکر و جاهل باقی میمانند زیرا نظام این عالم بر غفلت است. به نقل از مولانا:
اُستُنِ این عالم ای جان غفلت است هوشیاری این جهان را آفت است
هوشیاری زان جهان است و چو آن غالب آید، پَست گردد این جهان
*خداوند نخواسته است که به اجبار و اکراه دینی را بر مردم تحمیل کند بلکه هر رسولی سفیری است از جانب او که برو و مردمان را به سوی من دعوت کن، خواه اجابت کنند یا نکنند: «إنا هدیناه السبیل إما شاکراً و إما کفوراً». (انسان:۳)
همانا که ما راه هدایت را نشان دادیم خواه مردم شکر گزاری کنند و بدین راه بیایند و خواه ناشکری کنند و روی برگردانند.
باشگاه خبرنگاران
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com