… و بدین‌سان شاتل‌ها پایبند زمین شدند!

لیلا زیباکلام: کمتر پیش می آید که مردم گرفتار و پر مشغله نیویورک نگاهی به آسمان بیاندازند. اما جمعه گذشته برای نیویورکی‌ها یک استثناء به شمار می رفت. زمانی که شاتل اینترپرایزر سوار بر یک فروند بوئینگ ۷۴۷، مسیر رسیدن به موزه دریایی، هوایی و فضایی اینترپید را بر فراز شهر نیویورک طی می‌کرد. شهروندان واشینگتن هم در هفته قبل از آن شاهد این نمایش هوایی بودند، زمانی که شاتل دیسکاوری برای مستقر شدن در خانه جدیدش در موزه هوانوردی واشنگتن بر فرار این شهر به پرواز درآمد. در ماه نوامبر / آبان هم همین عملیات برای مستقر کردن شاتل اندیور در مرکز علوم کالیفرنیا در لس‌آنجلس به اجرا در خواهد آمد.
قطعا سوار شدن دو هواپیما بر روی هم منظره جالبی را به وجود می‌آورد، اما دو پرسش به ذهن متبادر می‌شود: چگونه یک هواپیما با وجود یک شاتل بر پشتش می‌تواند مقاومت کرده و پرواز کند؟ و دیگر این‌که آیا راه بهتری برای انجام این نقل و انتقالات وجود ندارد؟ پاسخ‌ها به ترتیب از این قرار است: به سختی و خیر.
با وجود این‌که شاتل‌ها میلیون‌ها کیلومتر را در فضا حرکت کرده‌اند، اما حرکت دادن آنها به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست. آنها نمی‌توانند بدون وجود دو موشک کمکی و مخزمن عظیم‌الجثه سوخت (که وظیفه بلند کردن شاتل‌ها از زمین را به عهده دارند) به حرکت در بیایند. اما زمانی‌که وارد مدار می‌شوند بدون هیچ مشکلی حرکت دایره‌وار خود را به دور زمین آغاز می‌کنند و در زمان بازگشت به زمین هم عملا با سختی زیادی مواجه نیستند و بدون استفاده از هیچ نیروی محرکی در هوا سر خورده و در پایگاه فضایی کندی فرود می‌آیند.
یکی از مشکلات برنامه ساخت شاتل‌ها این بود که وقتی شاتل در پالم‌دیلِ‌کالیف ساخته می‌شد، برای پرتاب از زمین می‌بایستی به مرکز فضایی کندی در فلوریدا انتقال داده می‌شد و اگر وضعیت آب‌وهوا برای فرود به هم می‌ریخت، شاتل‌ها باید در پایگاه هوایی ادواردز در کالیفرنیا (تنها پایگاه هوایی دارای باند فرود مناسب شاتل فضایی غیر از پایگاه فضایی کندی) فرود می‌آمدند و صدالبته برای پرواز بعدی به فلوریدا منتقل می‌شدند؛ به عبارت دیگر، یک سازه ۷۹هزار کیلوگرمی می‌بایست چندین بار جابجا می‌شد.
برای این کار به ماشین پرنده بزرگ‌تری و به اندازه کافی قدرتمند و مستحکم نیاز بود که بتواند این سازه فضایی را جابجا کند و بهترین گزینه برای این کار بوئینگ۷۴۷ بود، بهترین مزیت آن هم این بود که ناسا مجبور به طراحی و ساختن یک ماشین پرنده دیگر نبود. اما اولین چالشی که طراحان برای جابجا کردن یک شاتل توسط یک هواپیمای مسافربری داشتند، وزن آن دو بود. یک فروند بوئینگ ۷۴۷ با سوخت کامل و با احتساب صندلی‌ها، مسافران، خدمه، چمدان‌ها، دستشویی‌ها ولاکرهای بالای سر مسافران، چیزی حدود ۳۶۳هزار کیلوگرم وزن دارد و اگر یک شاتل هم بر روی آن قرار بگیرد، تقریبا وزنی حدود ۴۵۰هزار کیلوگرم پیدا می‌کند. این اولین مشکلی است که طراحان با آن مواجه می‌شوند، زیرا بوئینگ ۷۴۷ اگر بیش از ۳۷۹هزار کیلوگرم وزن داشته باشد، نمی‌تواند از زمین بلند شود.
مقداری از این اضافه بار با کسر وزن مسافران کم می شود. اما هنوز هم وزن بیشتری باید از روی بوئینگ برداشته شود تا بتواند به پرواز درآید. بنابر این ناسا کاری کرد که در داخل هواپیما به جز کابین و بدنه هواپیما، چیز دیگری وجود نداشته باشد. با این کار وزن هواپیما به ۲۲۲هزار کیلوگرم کاهش یافت و حتی با اضافه شدن شاتل هم، بوئینگ می‌توانست از زمین بلند شود.
اما چالش بعدی، سوار کردن شاتل بر پشت هواپیما بود. ناسا برای این کار، از وسیله‌ای متشکل از یک بالابر، داربست و سه جرثقیل که هر کدام تا ۴۵هزار کیلوگرم را بلند می‌کنند، استفاده می‌کند. دو جرثقیل به پشت شاتل و جرثقیل دیگر به دماغه شاتل متثل می‌شوند تا شاتل را از زمین بلند کنند؛ سپس بوئینگ حرکت کرده و به زیر آن می‌رود. قرار گرفتن هواپیما در زیر شاتل باید با دقت بسیار بالایی صورت بگیرد، زیرا بالابر، به جز بلند کردن شاتل از روی زمین کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد. بلند کردن شاتل حقیقتا سخت‌ترین چالش این کار است.
با فرض درست بودن هدف‌گذاری و استقرار درست شاتل روی بوئینگ، در مرحله بعدی شاتل بر روی بوئینگ چفت می‌شود به طوری‌که امکان لغزش و جابجایی آن وجود نداشته باشد. در نهایت هم انتهای مخروطی شکل به سر موتورهای شاتل بسته می‌شود تا از تلاطم هوا در اطراف بدنه شاتل جلوگیری کند. بعد از این‌که از امنیت همه چیز اطمینان حاصل شد، ماشین‌ها می‌توانند به پرواز درآیند.
ناسا یک تیم ۲۰ نفره را که هر کدام قادر به پرواز چندین نوع مختلف هواپیما هستند، فراخوان و در نهایت ۴ نفر از آنها را برای پرواز انتقال شاتل انتخاب می‌کند. این خلبانان که عادت کرده‌اند ۷۴۷های معمولی را در ارتفاعات بالا و با سرعت زیاد هدایت کنند، حالا مجبورند که با سرعت کم و در ارتفاع پایین پرواز کنند. متوسط ارتفاع پرواز برای جمبوجت‌ها حدود ۳۳هزار پا (۱۱هزار متر) از سطح زمین است. با قرار گرفتن شاتل بر پشت آن، این ارتفاع تا حدود ۴۰% کاهش می‌یابد. بیشترین حد مجاز سرعت برای یک فروند بوئینگ ۷۴۷ هم ۹۲۰ کیلومتر بر ساعت است که آن هم با قرار گرفتن شاتل بر پشت بوئینگ به نصف کاهش می‌یابد. اگر سرعت هواپیما از آن بیشتر شود، اجزاء هواپیما شروع به از هم پاشیدن خواهند کرد.
برای افزایش ضریب امنیت پرواز، یک جت اکتشافی کوچک‌تر هم ۱۶۰ کیلومتر جلوتر از هواپیما حرکت می‌کند تا آن را از وجود بارندگی، باد و سایر خطرات احتمالی، مطلع سازد. زمانی‌که شاتل و بوئینگ نهایتا به مقصدشان می‌رسند، همان پروسه سوار کردن شاتل بر هواپیما این بار به صورت برعکس تکرار و این دو ماشین از یکدیگر جدا می‌شوند.
قدم نهایی شاتل‌های دیسکاوری و اینترپرایز به سوی بازنشستگی، حتی از سواری گرفتن آنها از یک بوئینگ هم کم‌شأن‌تر است. شاتل اندیور بر ماشینی معمولی سوار می‌شود که برای حمل‌ونقل اجسام استفاده می‌شود و به آرامی از خیابان‌های لس‌آنجلس عبور خواهد کرد. در صورتی‌که اینترپرایز سوار بر یک قایق شده و از رودخانه هادسون عبور خواهد کرد تا درمرکز علمی اینترپید آرام بگیرد. در این بین تنها بوئینگ‌های ۷۴۷ هستند که مجددا پرواز خواهند کرد و شاتل‌هایی که برای فضا ساخته شده بودند، برای همیشه در یک مکان باقی خواهند ماند.
۵۳۵۳

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.