یک احوالپرسی ساده

۳ م دیماه ،

جام جم آنلاین: سینما خیلی بیرحم است. یک نفر را به اوج قله شهرت می‌رساند و بعد او را راهی بایگانی خاطرات می‌کند. عمر شهرت در سینما تا زمانی ست که یک بازیگر چهره‌اش روی پرده‌ها و صفحه اول مطبوعات باشد. پس از آن بازیگر مشهور بسرعت جایش را به نفر بعدی می‌دهد و این چرخه دائما تکرار می‌شود.

این گونه می‌شود که مدام ستاره‌های نو به بازار می‌آیند و کهنه‌ها گوشه‌نشین می‌شوند.

برنامه سینمایی «هفت» هر هفته پرونده بازیگری یکی از پیشکسوتان بازیگری سینمای ایران را می‌گشاید و پای صحبت خاطره‌سازانی می‌نشیند که امروز گرد پیری بر چهره‌شان نشسته است.

محمدعلی کشاورز، شهلاریاحی و ابراهیم آبادی اشخاصی بودند که در هفته‌های قبل در این برنامه دربارهٔ وضع کنونی زندگی‌شان سخن گفتند.

شهلا ریاحی در آستانه ۹۰ سالگی با نگاه مهربانش که یادآور مادران و مادربزرگ‌های فیلم‌ها و سریال‌ها بود با بینندگان صحبت کرد.

سکوت طولانی او در مقابل یک دنیا حرف در خودش داشت؛ حرف‌هایی که درکش برای هر کسی ممکن نیست و لازمه فهمش آشنایی با کارنامه پربار این هنرمند است.

ریاحی پنجاه‌و‌اندی سال پیش فیلم «مرجان» را کارگردانی کرده و نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داده است.

او دچار فراموشی شده بود، ولی مهر و دوستی را از یاد نبرده و می‌توانست یکی از سروده‌های خودش را با مضمون مهربانی و رفاقت بخواند.

تصویر او در زمانی که در را روی گزارشگران برنامه باز می‌کرد، با نمایی مشابه در فیلم بچه‌های طلاق (تهمینه میلانی) تدوین شده بود و جذابیت خاصی به این دید و بازدید بخشیده بود.

محمدعلی کشاورز نیز که تک و تنها در خانه‌اش نشسته بود، از دوران بیماری‌اش گفت و این‌که مردم در این مدت چقدر به او اظهار لطف داشته‌اند.

پدر مقتدر سریال پدرسالار که همه خانواده دور سفره‌اش جمع می‌شدند در خلوت خودش داشت دفتر خاطرات قبل‌اش ورق می‌زد.

مهمان آخرین برنامه هفت نیز ابراهیم‌آبادی بود که از خاطراتش با زنده‌یاد خسرو شکیبایی و رضا ناجی گفت.

عشق و تعهد او به حرفه بازیگری را از این جمله‌اش می‌شد فهمید که گفت: «چند ساعت بعد دفن پدر و مادرم روی صحنه تئاتر بودم.»

وجه مشترک دید و بازدید دست‌اندرکاران برنامه «هفت» با این پیشکسوتان در یک نکته بود. آنها وقتی همکاران هم صنفشان را دیدند، ذوق زده شدند و با آغوش باز به استقبال این مهمانان رفتند.

این بار دوربین نه برای کامل کردن یک فیلم و سریال، بلکه برای احوالپرسی به سراغ این بازیگران رفته بود. برای یک بازیگر چه حسی بهتر از این‌که بداند هنوز فراموش نشده و با نقش‌های تلخ و شیرینش در قاب خاطره مردم سرزمینش جا دارد.

احسان رحیم‌زاده – گروه رادیو و تلویزیون


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.