پاسخ مولانا به سوال «لامکان کجاست؟»+«توکل چیست؟»/قدم زدن در خانه عارفان فره​مند

به گزارش خبرآنلاین، کتاب ارشمند «سیبی و دو آینه» با زیر عنوان «در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند» به همت قاسم هاشمی نژاد از سوی نشر مرکز روانه بازار نشر شد.

این کتاب شامل روایت‌های متعددی از زندگانی و سیر و سلوک عارفان فره‌مندی نظیر اویس قرنی، فضیل عیاض، ابراهیم ادهم، بایزید بسطامی، رابعه عدویه، حسین منصورحلاج، ابوسعیدابی الخیر و…است. نام این کتاب به مثالی از نجیب الدین علی بزغش شیرازی، عارف قرن هفتم در باب روشن شدن راز توحید اشاره می‌کند.

در پیشگفتار کتاب آمده است:

روزی وی را گفتند: راز توحید را به مثالی روشن کن، گفت: دو آینه و سیبی.

*

این کتاب در دو بخش و حدود ۸۰۰ منتشر شده و ناشر در پشت جلد کتاب توضیح داده: تمثیل سیبی و دو آینه از یک عارف قرن هفتمی سالکان را وسیله توضیحی گشت برای بیان حقیقت توحید. عارفان فره‌مندی که پایگاه و نکوانگاری آنها مبنای این دفتر شده است، فارغ از هویت زمینی شان که بشر به آنها شناخته می شود، همگی همسانند. اگر از گوناگونی نام ها بگذریم که هم سبب شناسائی وهم سبب تمایز آنهاست، در واقع داریم از یک تن واحد، از یک روح رهایی یافته، سخن می گوییم: یک سیب تکثیرشده در دیدار

دو آینه…»

در بخش اول کتاب (بهره یکم ) قسمت هشتم، که به حکایتهای جالبی از ابراهیم ادهم اختصاص دارد ماجرای پشت به دنیاکردن ابراهیم را می خوانیم.

«و گروهی گفته اند برابر سرای او دکانی بود بیران ( ویران) و او بر آن دکان نشسته بود. مردی بیامد سری پوشیده و عمامه ای بسته و مهاری به سر در پیچیده، برزی شتربانان، و خواست که به سرای دررود.

گفتند: کجا می روی؟

گفت: به رباط (کاروانسرا) در می روم..

گفتند: این رباط نیست.

گفت: چیست؟

گفتند: سرای ابراهیم ادهم است.

گفت: این سرا ابراهیم از که یافت؟

گفتند: از پدر.

گفت: پدرش از که یافت؟

گفتند: از پدرش.

گفت: رباط این باشد که یکی بیاید و یکی برود!

و بازگشت.

ابراهیم آن سخن بشنید و در دل او کار کرد. بر پی او به تگ (دو) برفت. و او را درنیافت. چون به دروازه شهر بیرون شد و آواز داد که به حق معبودت که بیستی! بیستاد.

گفت: تو کیستی؟ و به چه کار آمدی؟

گفت: من خضرم. بیامده ام تا ترا با درگاه خدا برم.

گفت: تا بازگردم و کارهای خود راست کنم و بیایم.

گفت: کار از آن بشتاب تر است و کسان ترا از تو وفی تر(تمام و کمال تر) ولیئی هست. تا تو کار راست کنی اجل در رسیده بود. هم از این جا برو.

و خضر، علیه السلام، ناپدید گشت.

ابراهیم به نزدیک شبانی رفت و جامه خویش بدو داد و جامه او در پوشید و اهل و عیال را به خدا سپرد وسر به جهان درنهاد و برفت.

*

از بایزید پرسیدند که «مرد را در این راه چه به؟»

گفت: دولت مادرزاد.

گفتند: اگر نبود؟

گفت: دلی دانا.

گفتند: اگر نبود؟

گفت: چشم بینا.

گفتند: اگر نبود؟

گفت: گوشی شنوا.

گفتند: اگر نبود؟

گفت: مرگ مفاجا.

*

در بخش گزیده گوئی های جلال الدین محمد بلخی می خوانیم:

– سخن آدمی بوی آدمی است و از بوی نَفَس او، نفس او را می توان معلوم کردن.

– مرد را دو نشان عظیم هست: یکی شناخت و دوم باخت. بعضی را شناخت هست باخت نیست و بعضی باخت هست و شناخت نیست. خنک جان او را که هر دو را دارد.

– عزیزی از حضرتش پرسید: لامکان چه جاست و کجاست؟

فرمود که لامکان جان و دل مردان است.

 *

– از شبلی پرسیدند که توکل چیست؟

گفت: در دیدار دل فراموش کردن همه کس…

– شبلی گوید: شُکر، دیدن منعم است نه دیدن نعمت.

– نقل است روزی فردی را دید که زار می گریست. گفت: چرا می گریی؟ گفت: دوستی داشتم بمرد.
گفت: ای نادان، چرا دوستی گیری که بمیرد؟

این کتاب خواندنی و ارزشمند در هر فصل قبل از ذکر حکایات و داستان ها، به معرفی اجمالی عارف مدنظر می پردازد. کتاب که برای مطالعه و هدیه دادن در این ایام شریف و مطالعه در ماه رمضان بسیار مناسب است با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

ساکنان تهران برای تهیه این کتاب، کافی است با شماره ۲۰- ۸۸۵۵۷۰۱۶ سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این آثار را تلفنی سفارش بدهند.

۶۰۶۰

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.