کمبود کادر پرستاری و بروز عفونتهای بیمارستانی باعث می شود تعدادی از بیماران بستری در مراکز درمانی جان خود را از دست بدهند. این در حالی است که هیچگاه آماری از فوت این قبیل بیماران ارائه نمی شود و نمی دانیم چه تعداد بیمار دچار مرگهای پنهان میشوند.
دو نفر از کادر پزشکی بیمارستان مشهد قربانی درمان یک بیمار مبتلا به «تب کریمه کنگو» شدند. بیماری که البته خودش هم براثر این بیماری جانش را از دست داد. البته این بیماری دامان یک پرستار دیگر را هم گرفته که به گفته مسئولان بیمارستان مشهد حالش رو به بهبود است! سال گذشته هم بیمارستان بیرجند شاهد مرگ پرستاری در بخش عفونی خود بود که برای نجات جان زنی، به او تنفس دهان به دهان داده بود و به همین دلیل از دنیا رفت.
این موضوع نشان میدهد که وضع بیمارستانهای دولتی ما به هیچ وجه استاندارد نیست و با اصول درمان و بهداشت کشورهای پیشرفته فاصله چشمگیری دارد، آنقدر که حالا خبردار میشویم کادر درمانی بیمارستانهای دولتی هم امنیت جانی ندارند. گزارش امروز ما به همین موضوع میپردازد.
«دکتر ابوالفضل جاریان» رئیس انجمن پرستاری ایران از مرگها و صدماتی که در بیمارستانهای کشور پرستاران را تهدید میکند، سخن به میان میآورد. پرستارانی که تعداد کم آنها دلیل مرگهای پنهان بیماران بسیاری میشود. برای فهمیدن وضعیت بیمارستانهای کشور کافی است سری به اورژانس بیمارستانها بزنید.
سال گذشته خبرنگار تهرانامروز برای تهیه گزارشی از وضعیت اورژانس یکی از بیمارستانهای معروف دولتی به این بیمارستان رفت که در نهایت هم موفق به تهیه گزارش نشد. البته اوضاع آنقدر نامناسب بود که همه چیز آشکار بود. اورژانس این بیمارستان آنقدر بیمار را در خود جای داده بود که تقریبا آخرین تخت،جلوی در ورودی قرار داشت. آخرین تخت به یک بیمار عفونی داده شده بود که نگران وضعیت آزمایش خود بود. ا و و همسرش نمیدانستند چه اتفاقی در انتظارآنهاست. البته گلایههای یک مرد که به دلیل شکستگی پا وارد بیمارستان شده بود، معلوم کرد که در میان بیماران قلبی، کلیه و… که دراین اورژانس جا داده شده بود، بیماران عفونی خطرناک هم وجود دارند.
کمبود پرستار، بیمار را میکشد!
کمبود کادر پرستاری و بروز عفونتهای بیمارستانی باعث می شود تعدادی از بیماران بستری در مراکز درمانی جان خود را از دست بدهند. این در حالی است که هیچگاه آماری از فوت این قبیل بیماران ارائه نمیشود و نمیدانیم چه تعداد بیمار دچار مرگهای پنهان میشوند. به گفته جاریان، در هر بیمارستانی کمیتهای برای مرگ و میر وجود دارد که دلیل مرگ بیمار را مشخص میکند، اما یک رابطه مستقیم بین کادر پزشکی، کیفیت خدمات،میزان کنترل عفونت بیماران و مرگ و میر آنها وجود دارد.
اما کسی نمیتواندآمارهای واقعی مرگها را در این حوزه اعلام کند. او میگوید:«ساعت کاری بسیار زیاد، میزان خطا و اشتباه را بالا میبرد. همچنین کیفیت خدمات مراقبتی در بیمارستانها را کاهش میدهد. بنابراین ممکن است به مرگ بیمارهم منجر شود!»
او با استناد به آمار شورای بینالمللی پرستاری دنیا میگوید: «اگر تعداد بیماران دو برابر پرستاران شود میزان مرگ ومیر بیماران افزایش مییابد اما ما درایران تحقیقی نداریم که مثلا بگوید به دلیل کمبود پرستار، ۳۰ درصد مرگ ومیر داشتهایم.» البته انتظار برای اعلام این آمارها هم به نظر میرسد که بینتیجه است و در نهایت به سرنوشت اعلام آمار مرگهای چندهزار نفری براثر آلودگیهای هوا میپیوندد. حتی مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت،درمان و آموزش پزشکی از یاد برده که قول داده بود در سال ۹۱ آمار مرگ ومیرها براثر این آلودگی کشنده را به رسانهها بگوید!
البته جاریان تعداد استاندارد جهانی پرستار برای هر تخت را یک ونیم نفر اعلام میکند درحالی که به گفته او در ایران، برای هر سه تخت یک پرستار وجود دارد! جاریان میگوید: «یک آمار جهانی وجود دارد که نحوه مراقبت برای بیمارها را مشخص میکند. اما زمانی که مسئولیت ۳۰بیمار را در یک شب به یک پرستار میدهند اصلا نمیتوان درباره نحوه مراقبت بیمار صحبت کرد.»
به گفته او، کمبود پرستار درحالی جان بیمار و پرستارها را در بیمارستانهای دولتی به خطر انداخته است که برای برخی از تختها از جمله تخت اورژانس، دیالیز، تختهای نوزادان، اتاق عمل، پاراکلینیکها و… اصلا پرستاری تعریف نمیشود. بنابراین هم کمبود پرستار جان بیمار را تهدید میکند و هم پرستاری که مجبور است در زمان کوتاه به بیماران برسد خود را در معرض بیماریهای عفونی وقابل انتقال قرار میدهد. عکسهای منتشر شده از اورژانس بیمارستان شهدای هفت تیر به عنوان مرکز ترومای جنوب تهران و بیمارستان معین شبکه های بهداشت شهرستانهای شهریار، رباط کریم و اسلامشهر بهترین مثال برای نشان دادن اوضاع اسفناک بیمارستانهای دولتی کشور است.
بیمارستانهایی که به گفته خانم وزیر سال سخت و بیپول ۹۱ را پیش رو دارند! در گوشهای از اورژانس این بیمارستان مردی که لباس کار یکی از سازمانهای خدماتی را بر تن دارد به دلیل ضعف جسمانی که دارد آهسته خود را به یکی از تختهای اورژانس بیمارستان شهدای هفت تیر میرساند و همانجا از هوش می رود. به گفته شاهدان عینی در مدت زمانی که او روی تخت افتاده بود، کسی از پرسنل اورژانس بالای سر او نیامد تا ببیند که چرا اینجا خوابیده است!
فقط مسئول توزیع غذا یک پرس غذا کنار تخت او می گذارد و می رود. دست آخر بعد از یک ساعت که روی تخت افتاده بود، به واسطه شماره تلفنی که در جیبش بود، با یکی از بستگانش تماس می گیرند و می آیند و او را می برند. بدون اینکه پزشک او را معاینه کرده باشد.
بیمارستانهای دولتی درایران درحالی هزینههای مالی وجانی زیادی برای کادر پزشکی و بیماران آن بهوجود آوردهاند که به گفته جاریان، در دنیا جمعیت پرستاران را براساس جمعیت کشور تعیین میکنند.
اما یکی از بیمارانی که پای خود را در بیمارستان طرف قرارداد با تامین اجتماعی جراحی کرده بود به «تهرانامروز» میگوید: «زمانی که ترخیص شدم به دلیل سردردهای ناشی از عمل جراحی به خود میپیچیدم. اما هیچ پرستاری حاضر به کمک به من نشد. یکی از پرستاران در جواب به من گفته بود که شما ترخیص شدهاید و در حال حاضر بیمارستان هیچ تعهدی نسبت به شما ندارد.»
جاریان میگوید:«ایران یک کشور با جمیعت ۷۵ میلیونی است که در خوشبینانهترین حالت ۹۰ تا ۱۰۰ هزار پرستار لیسانس دارد.» به گفته او، برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید تعداد این پرستاران حداقل سه برابر شود. جاریان میگوید:«از سوی دیگر پرستاران حتی وقت کافی برای تعویض دستکش، یا ماسک خود را ندارند و همین مسئله ممکن است به مرگ آنها منجر شود.» به گفته او از طرف دیگر پرستار خود در معرض انواع شلوغیهای روحی و روانی در بحث سوختگی، سرطان و… قرار دارد.
همه این مسائل دست به دست هم داده تا بیمارستانهای دولتی کشور بیش از آنکه بوی بهبود دهند، خود ترس جدید را در دل کادر پزشکی و بیماران آن بکارد. واقعا مسئول این اتفاقها کیست؟ و مسئولان چه برنامهای برای پایان این کابوسها که لابه لای تختهای بیمارستان رخنه کرده است دارند؟
پایگاه خبری تحلیلی ممتاز | Momtaz News