چانه زنی سیاسی‌ پوتین در سومین اجلاس سران

پورتال خبری ممتاز نیوز: پوتین که هم سطح با اوباما محسوب می‌شود می‌تواند بیش از پیش به برد ایران در صحنه بین‌الملل کمک کند و کشورمان را به عنوان یک چهارراه دیپلماتیک در جهان معرفی کند.

سالن اجلاس سران امروز میزبان دیپلمات‌ها و روسای جمهور کشورهای گازخیز جهان است که برای شرکت در سومین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز در تهران گرد هم آمده‌اند.
روسای جمهوری  همچون “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه، “نیکلاس مادورو” رئیس جمهور ونزولا، “شیخ خلیفه بن زاید” رئیس امارات متحده عربی، “فواد معصوم” رئیس جمهور عراق، “عبدالعزیز بوتفلیقه” رئیس جمهور الجزایر، “شیخ تمیم بن حمد آل ثانی” امیر قطر، “سلطان قابوس ‘پادشاه عمان و سران و مقامات بلند پایه سایر کشورهای گازخیز جهان در این گردهمایی حضور دارند.
در این میان  سفر  رئیس جمهور روسیه به ایران به لحاظ تاثیرگذاری و اهمیت نمود بیشتری پیدا می‌کند، چرا که این سفر  رویدادی است که می‌تواند این پیام را در بر داشته باشد که روسیه در مسائل بین‌المللی از جمله مساله هسته‌ای و مناقشه خاورمیانه به گونه‌ای عمل کند که رفتار ایالات‌متحده و همراهان اروپایی آن در قبال ایران تعدیل شود.
آیا این بار هم پوتین چانه زنی سیاسی‌اش را به رخ جهانیان خواهد کشاند؟
در واقع  برنامه هسته‌ای ایران و تحولات کشورهای منطقه ، مباحث حقوق بشر و تروریسم، مهم‌ترین موضوعاتی هستند که در سه دهه اخیر مورد توجه بودند و در این مسیر همواره آمریکا مدعی است ایران در پی دستیابی به سلاح‌های کشتارجمعی بوده، ناقض حقوق بشر ، مانع تحقق صلح در خاورمیانه و از تروریست‌ها حمایت می‌کند.
آمریکا همواره با بزرگ‌نمایی برنامه هسته‌ای ایران، اصرار دارد به جامعه جهانی بقبولاند که هدف نهایی این برنامه دستیابی به سلاح‌ هسته‌ای و تهدید اسرائیل است، در چنین مناقشه سهمگینی، ایران امیدوار است از تضاد منافع روسیه و آمریکا در جهت تامین منافع خود و دفع خطر آمریکا بهره جوید و روسیه در پی آن است که منزلت از دست رفته خود را در صحنه بین‌المللی احیا کند.
انگیزه‌های تهران و مسکو برای چنین کاری زیاد است چراکه هر یک از آنها مایلند با هزینه دیگری به هدف‌های سیاست خارجی خود برسند. اما این اراده دوسویه و منافع مشترک، با موانعی آزاردهنده مواجه است که به درستی معلوم نیست چگونه می‌توان بر آنها غلبه کرد. مانع اول، برآمده از این واقعیت است که اهرم‌های روسیه برای هماوردی با آمریکا، محدود و بعضا حامل تناقض‌های درونی است.
یکی از نقاط تلاقی آمریکا و روسیه، گروه کشورهای صنعتی است، این گروه سیاسی- اقتصادی  از کشورهای آمریکا، ژاپن، آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و کانادا تشکیل شده و در سال‌های اخیر، روسیه هم به آن پیوسته است. تولید ناخالص داخلی هفت کشور اول به ترتیب ۱۳ ،۲/۴، ۶/۲، ۲، ۹/۱، ۸/۱  و یک‌تریلیون دلار است. این رقم برای روسیه طبق معیار قدرت خرید ۴/۱تریلیون دلار است، اما بر اساس برابری مبادله، کمتر از ۷۵۰میلیارد دلار یعنی دوسوم ضعیف‌ترین کشور عضو گروه هفت است.
این ارقام نشان می‌دهند که روسیه در مهم‌ترین عرصه‌ای که آرزو دارد در کنار بازیگران بین‌المللی عرض اندام کند، در آخر صف توانایی اقتصادی قرار دارد. به همین علت برای حفظ موقعیت خود در باشگاه کشورهای صنعتی ناگزیر است در برابر دیگر اعضای این باشگاه و به ویژه ایالات متحده منعطف عمل کند.
مانع دوم روسیه در بازیگری بین‌المللی، ترتیبات امنیتی بالکان و آسیای مرکزی است. طرح سپر موشکی که با همکاری آمریکا و چند کشور اروپای شرقی در جریان است، روابط نزدیک آمریکا و جمهوری آذربایجان و علقه‌های اروپایی ترکیه و جمهوری آسیای مرکزی و قفقاز (به استثنای ارمنستان) اجزای متعدد استراتژی واحدی هستند که برای مهار روسیه در چارچوب مرزهای خود و جلوگیری از بسط نفوذ این کشور طراحی شده است.
تناقض سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه هم مزید بر این موانع شده و قدرت مانور این کشور را کاهش داده است. روسیه از سویی در کنار آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، عضو کمیته چهار جانبه‌ای است که می‌خواهد مسائل خاورمیانه به ویژه بحران فلسطین را حل و فصل کند و از سوی دیگر امیدوار است با برقراری روابط با کشورهای منطقه، نقش مستقل و موثری به عهده بگیرد که با هدف‌های کمیته چهار جانبه تعارض دارد.
 همچنین روسیه در ترتیبات امنیتی آسیای مرکزی و قفقاز، روشی دارد که لزوما با هدف‌های ایران، همپوشان نیست. این کشور مایل است اجزای سابق امپراتوری فرو ریخته اتحاد شوروی را در قالب جامعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، حول مرکزیت مسکو و فدراسیون روسیه متشکل کند.
آیا این بار هم پوتین چانه زنی سیاسی‌اش را به رخ جهانیان خواهد کشاند؟
این استراتژی، برای آن دسته از جمهوری‌‌های سابق که در حاشیه خزر واقعند، این توقع را ایجاد می‌کند که در تدوین رژیم حقوقی خزر و در مواردی که با ایران مناقشه دارند، از آنها حمایت شود، روسیه در این زمینه هر انتخابی بکند، به نارضایتی یک یا چند کشور حاشیه خزر می‌انجامد.اما این موانع باعث آن نمی‌شود که روسیه را تسلیم شده تلقی کنیم، این کشور  هنوز به علت پیوندهای سیاسی باقی مانده از عصر شوروی سابق و بیش از آن توان نظامی خود، در مسائل امنیتی اروپای شرقی، قفقاز و آسیای مرکزی و حتی حوزه پاسیفیک و شرق آسیا، عنصری تاثیرگذار و حتی گاهی تعیین‌کننده است.
روسیه شاید قدرت رفتارهای ایجابی نداشته باشد اما در زمینه بازدارندگی، نیروی مهمی است که آمریکایی‌ها نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند به همین علت دو کشور ناچار به همکاری و تحمل یکدیگرند، بنابراین ایران اگر بخواهد از اهرم روسیه برای دفع خطر آمریکا استفاده کند، باید وزن اهرم‌‌ها و گرفتاری‌های روسیه را به درستی برآورد کند تا در میزان اتکای خود به این متحد تاکتیکی دچار خطای محاسبه نشود.
بر این اساس با گریزی به سفر گذشته پوتین به ایران که به منظور شرکت در اجلاس روسای کشورهای حاشیه دریای خزر به تهران انجام شده بود می‌توان به این مسئله توجه کرد که روابط ایران و روسیه بیش از گذشته مهم و حیاتی است، چرا که در این اجلاس مباحثی از جمله  رژیم حقوقی دریای خزر، ترتیبات امنیتی، انرژی، حمل‌ونقل، شیلات مورد بررسی قرار گرفت.
آنچه که به نظر جالب به نظر می‌رسد این مسئله بود که در پی اولین سفر رئیس جمهور روسیه به ایران شایعه‌ای مبتنی بر برنامه‌ریزی برای ترور وی در ایران مطرح شد اما وی علی‌رغم هشدارهای امنیتی، برای شرکت در اجلاس روسای کشورهای حاشیه دریای خزر به تهران سفر کرد، همچنین در راستای همین سفر بود که در اوج مخالفت غرب، پوتین با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد.
آیا این بار هم پوتین چانه زنی سیاسی‌اش را به رخ جهانیان خواهد کشاند؟
بر این اساس سفر پوتین را می‌توان با محوریت دو مسئله مورد بررسی قرار داد اول آنکه اجلاس پیش رو در ایران درباره مسائل گازی بحث می‌کند این در حالی است که مقام معظم رهبری در ۱۰ سال قبل عنوان کردند کاش مانند اوپک نفتی اوپک گازی هم تشکیل می‌شد و این جرقه در همان سال توسط رهبر معظم انقلاب در ذهن کشورهای بزرگ صادر کننده نفتی مانند ایران، قطر، ونزوئلا، مصر و روسیه زده شد و در شرایط فعلی دومین اجلاس گازی در تهران برگزار می‌شود.
موضوع مورد توجه دیگر را می‌توان سیاسی عنوان کرد چراکه بحث سیاسی از جایگاه ویژه‌تری برخوردار است و مسائل اقتصادی را قطعا تحت‌الشعاع قرار خواهد داد،سفر فردی مانند پوتین که هم سطح با اوباما محسوب می‌شود می‌تواند بیش از پیش به برد ایران در صحنه بین‌الملل کمک کند و ایران را به عنوان یک چهارراه دیپلماتیک در جهان معرفی کند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه یکی دیگر از برنامه‌های رئیس جمهور روسیه در تهران دیدار با رهبر معظم انقلاب است می‌تواند این دیدار هم مانند گذشته پیامی برای غرب داشته باشد و آن بحران کشورهای منطقه و مقابله با تروریسم جهانی است که هر روز رشد کرده و در منطقه جولان می دهد و امروز کشورهای اروپایی را درگیر کرده است، در شرایط فعلی کشورهایی که در برابر  گروه تروریستی از جمله داعش ایستاده‌اند ایران و روسیه‌اند که ایران از زمین و روس ها از هوا به مبارزه با تروریست‌ها در سوریه می‌پردازند، بنابراین می‌توان به این نتیجه رسید که  یکی از محورهای استراتژیک مهم  که بین ایران و روسیه بحث خواهد شد چگونگی ادامه مبارزه با داعش است.
بر این اساس می توان دریافت که سفر شخصی مانند پوتین قابل مقایسه با سفر مقامات کشورهای درجه دو و سه اروپایی و آفریقا نیست، مضاف بر این شخصیتی مانند پوتین در قطب مخالف غرب قرار گرفته و در این شرایط سفر وی به تهران نشان‌دهنده مقابله با اوج فرهنگ غربی و بیانگر لغو همه تحریم‌ها و از بین رفتن شائبه انزوای جمهوری اسلامی در صحنه بین‌الملل است.

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.