۲۴م اسفند ،
در حالی “اختر چرخ ادب” ۳۵ سال بیشتر در کوچه پس کوچههای ادبیات ایران گام ننهاد ولی جای پای او برای همیشه در یاد و خاطره ادبیات این مرزو بوم جاوید خواهد ماند.
این شاعر ۳۵ سال بیشتر طعم تلخ یا شیرین زندگی را نچشید و در حالی دنیای خود را ترک کرد که نقش تاثیرگذاری نه تنها در حوزه ادبیات بلکه در حوزه اجتماع، سیاست و … به جا گذاشت و چه بسا سبب حضور ۳۵ ساله وی در تاریخ کهن ایران، گشودن افقی تازه در این وادی بود.
رخشنده اعتصامی ملقب به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی در تبریز دیده به جهان گشود و با آغوش باز به استقبال زندگی رفت، هرچند با دلی پرخون این وادی را بدرود گفت.
وی دختر یوسف اعتصامی ملقب به اعتصامالملک آشتیانی و اختر فتوحی است که تنها فرزند این خانواده بوده و از شاعران واپسین روزهای قاجار به شمار میرود.
مهاجرت پروین در سن ۶ سالگی که از تبریز به تهران رفت سبب شد تا از همان کودکی با چهرههای مشروطهخواه و چهرههای فرهنگی کشور آشنا شود و این آشنایی تاثیر بسزایی در شخصیت پروین داشت.
علیاکبر دهخدا و محمدتقی “ملکالشعرای” بهار از جمله اشخاصی بودند که پروین از محضر آنها استفاده کرد و دانش علمی خود را فزونی داد تا با کمک ذوق ذاتی خود حرف نویی در فضای مسموم جامعه خویش بپروراند.
پروین که به سبب بیلیاقتی همسر طعم تلخ طلاق را چشیده بود سعی کرد با متانت از قیل و قال زندگی عبور کند در حالی که این تلخیها و بیرحمی زندگی را در قالب شیرین کلمات به اسم شعر به مخاطبان و سایر اشخاص جامعه انتقال داد.
۳۰ سال از بهار عمر این شاعر بلندآوازه تاریخ ایران و یکهتاز تاریخ ادبیات زنان نگذشته بود که به تشویق ملکالشعرای بهار دیوان خود را به چاپ رساند و مقدمه ملکالشعرای بهار بر دیوان پروین اعتصامی سببی بزرگی این شاعر است.
در حالی “اختر چرخ ادب” ۳۵ سال بیشتر در کوچه پس کوچههای ادبیات ایران گام ننهاد که جای پای او برای همیشه در یاد و خاطره ادبیات این مرزو بوم جاوید خواهد ماند.
پروین اعتصامی در حالی که اوج شیرین سخن خود را تازه آغاز کرده بود با تمام داشته و نداشتهاش که جز “حرف دل” و “سخن شیرین” چیزی نبود در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ و در سن ۳۵ سالگی زندگی را برای همیشه ترک کرد ولی یادگاری به جا گذاشت که جزء شاهکارهای ادبی و فرهنگ ایران به شمار میرود، هر چند این نوشته قدر مسلم آئینه تمامنمای پروین نخواهد نبود ولی نگاشت این سروده خالی از لطف نخواهد بود که طبق وصیتش بر سنگ قبر او نیز نقش بسته است:
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه خاطری را سبب تسکین است
انتهایپیام/
باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com